بخشی از وضع امروز سودان و تجزیه آن در سال ۲۰۱۱ ناشی از عملکرد گروههای فشار و لابیهای اقتصادی در آمریکاست؛ امری که سودان را به ورطه مذاکره با آمریکا انداخت؛ مذاکرهای که تاکنون ثمری جز آشوب نداشته است.
به گزارش اخبار جهادی، سودان در سال ۲۰۱۹ شاهد سقوط «عمر البشیر» رئیس جمهور این کشور پس از سه دهه حکمرانی بود. اما این سقوط، برای مردم کشورش، روزهای خونینی به همراه آورد.
اعتراضات مردمی به وضعیت اقتصادی و معیشت، از اواخر پاییز سال ۱۳۹۷ آغاز شد و سرانجام با دخالتهای خارجی، البشیر در فروردین توسط «شورای انتقالی نظامی» کنار گذاشته شد.
عمر البشیر
این شورا تحت حمایت عربستان سعودی، مصر و امارات قرار گرفت. رئیس این شورا سه روز پس از سفر به عربستان سعودی برای حضور در اجلاس سران اسلامی و سران عرب در مکه، دستور حمله نیروهای امنیتی به میدان تحصن معارضان را صادر کرد که در نتیجه آن بیش از صد نفر کشته و بیش از صد نفر مجروح شدند.
پایتخت سودان از روز شنبه هشتم خرداد ماه در اعتصاب و نافرمانی مدنی به سر میبرد. دهها نفر بازداشت و دهها نفر کشته شدهاند. معارضان، مذاکره با شورای نظامی را متوقف کرده و خواستار تحویل قدرت به غیرنظامیها شدهاند. سودان روزهایی را پشت سر میگذارد که افق روشنی مقابل خود متصور نیست و این روزها در زمانی از راه رسیده که سودان چند سال پس از مذاکره با آمریکا و اجرای تعهداتی در چند پرونده، انتظار خروج از لیست سیاه آمریکا و گشایش در اقتصاد خود را داشت.
شروع مذاکرات اخیر
مشکلات اقتصادی سودان در پی جدایی سودان جنوبی از این کشور در سال ۲۰۱۱ افزایش یافت و وخیم شد. این وخامت ناشی از دو علت بود. فشار داخلی و فشار خارجی. این وضعیت به دلیل آنکه بیشتر منابع نفتی سودان در بخش جنوب است، تشدید شد.
همزمان با نزدیکی دولت سودان به عربستان برای رفع این فشارها و اجرای شرط دوری از ایران، مذاکرات برای رفع بخشی از تحریمهای آمریکا علیه سودان از سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ هم آغاز شد و خارطوم در پنج الی شش پرونده مذاکراتی محرمانه با طرف آمریکایی انجام داد و تعهدات زیادی را پذیرفت و بخش زیادی از آن را هم اجرا کرد اما دولت آمریکا رفع تحریم را آنقدر به تعویق انداخت تغییر کرد تا با رفتن باراک اوباما، دونالد ترامپ به قدرت رسید -کسی که از خیلی از توافقهای بینالمللی هم خارج شد- و نهایتا دولت ترامپ رفع تحریمها را کاملا به تعویق انداخت.
تحریمهای اقتصادی سودان شامل حوزه تولید نفت، بزرگترین منبع ارز خارجی و درآمدهای دولت این کشور، بخشهای کشاورزی، صادرات و واردات، حمل و نقل، فناوری و تجهیزات پزشکی میشود که با رفع تحریم از آن، مشکلات کنونی سودان رفع خواهد شد.
عمر البشیر
آغاز فشارها و تحریمها
آمریکا از سال ۱۹۹۷ تحریمهایی را علیه سودان که از سال ۱۹۹۳ به عنوان یک کشور «حامی تروریسم» در فهرست سیاه واشنگتن قرار دارد، اعمال کرد. سودان همچنین در سال ۲۰۰۶ به بهانه همدستی در خشونتهای دارفور با تحریمهای بیشتری از سوی آمریکا مواجه شد. این فشارها در ۲۰۱۱ که جنوب از سودان جدا شد، به اوج رسید و در نهایت خارطوم را در مقابل شروط سعودی مبنی بر دوری از ایران نرم کرد. قبلتر از ۲۰۱۱ نگاهی به گروههای فشار که در سودان تأثیرگذار بودند، نشاندهنده ماهیت فشارهاست:
این تحریمها ناشی از فشار سه گروه اصلی بود:
۱- سازمانهای آفرو-امریکن (Afro-American) که شامل سیاهان آمریکایی با ریشه آفریقایی است و طبق آمار رسمی سال ۲۰۰۰، میزان آنان ۱۲٫۹ درصد کل سکنه آمریکا بود. از جمله این سازمانهای «مجمع ملی ارتقاء رنگینپوستان» است که سال ۱۹۰۹ تأسیس شد و بیش از دو میلیون عضو دارد. این گروه از بیشترین فشارها را بر دولت آمریکا وارد کرده تا مشکلات سودان -از نگاه آمریکا- حل شود. سازمان «اقدام آفریقا» (Africa Action) که سال ۱۹۵۳ تأسیس شده از دیگر سازمانهایی است که دولت آمریکا را در دهه نود قرن بیستم، تحت فشار قرار داده تا به کشتار در سودان پایان داده شود.
در کنار این گروهها، فراکسیون سیاهپوستان کنگره آمریکا (Black caucus) از جمله گروههایی است که با حمایت از «جان گارانگ» سیاستمدار مسیحی سودانی، تحصیلکرده رشته اقتصاد کشاورزی در کالج گرینل و دانشگاه ایالتی آیووا و با متهم کردن شمال سودان به بردهداری، زمینه را برای فشار مستمر دولت آمریکا بر سودان و نهایتا جدایی جنوب فراهم کردند. گارانگ کسی است که گفته میشود اسرائیل در سال ۲۰۰۳ گروهی از افسران یهودی موسوم به «یهودیان فلاشا» که ریشه اتیوپیایی داشتند در اختیار او گذاشت تا بتواند با آن بر خارطوم اعمال فشار کند.
جان گارانگ
در سال ۱۹۹۵ فراکسیون سیاهپوستان کنگره آمریکا خواستار تحریم اقتصادی و دیپلماتیک دولت سودان از طریق ممنوعیت صادرات سلاح به این کشور و اجرای توصیه گزارش نوامبر ۱۹۹۴ سازمان حقوق بشر مبنی بر بلوکه شدن اموال دولت سودان در نهادهای مالی بینالمللی مثل بانک توسعه آفریقا شد. در نتیجه این فشارها وزیر خارجه وقت آمریکا مکلف شد گزارشهایی از درگیریها در سودان (مسلمانان در شمال با شورشیان مسیحی جنوب) و حقوق بشر در این کشور تهیه کند.
در سال ۱۹۹۶ بنیاد ترنسافریکا که تحت تحریک انگلیس، سردمدار هجمه به برخی کشورهای آفریقایی مثل نیجریه و سودان به بهانه بردهداری بود، بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار قرار داد تا از طریق شورای امنیت، سودان را تحت فشار تحریم اقتصادی و نظامی قرار دهد.
۲٫ گروههای فشار و راست مسیحی
این سازمانهای افراطگرا نقشی مهم در ایجاد جنگ داخلی در سودان داشتند که میان مسلمانان شمال و مسیحیان جنوب سودان بودند. اسرائیل نیز از طریق لابی صهیونیستی در آمریکا در این خصوص نقشی ملموس ایفا کرده است. اسرائیل همچنین از طریق به خدمت گرفتن سازمانهای تبلیغی مسیحی مثل «سازمان همبستگی مسیحی بینالمللی» و «شورای کلیساهای جهانی» وابسته به مسیحیان راست افراطی و گروه ضدبردهداری آمریکایی بیشترین نقش را در تحریک رسانهای علیه سودان ایفا کرد. اسرائیل اینگونه علیه سودان تبلیغ میکرد که دولت سودان درآمد نفتی خود را صرف سرکوب مردم جنوب و تشدید جنگ میکند و دیگر اینکه شرکتهای نفتی خارجی در سودان به دولت کمک میکنند تا سیاست «زمین سوخته» را در جنوب اجرا کند.
فعالیت این سازمانها سبب شد تا اینگونه القاء شود که در سودان اسلام مقابل مسیحیت است برای همین مکررا به مقابله با اسلامگراها دعوت کردند و بر آتش اختلاف و جنگ دمیدند. حال آنکه مدافعان صلح در سودان همیشه تأکید کردهاند که در سودان مسلمان مقابل مسیحی نیست همچنانکه آفریقایی مقابل عرب نیست.
۳٫ گروههای فشار نفتی آمریکا
از سال ۱۹۹۶ که استخراج نفت در سودان آغاز شد و صدور نفت شاهد افزایش تدریجی بود و از ۲۰ هزار بشکه به ۱۵۰ هزار بشکه و طی سه سال نخست به ۲۰۵ هزار رسید، اندک اندک سیاست آمریکا مقابل این کشور تغییر کرد و توجه واشنگتن بیش از پیش شد. تخمینها از وجود سه میلیارد بشکه نفت در سودان حکایت میکند که تاکنون کمتر از ۲۰ درصد استکشاف شده است. این تغییر سیاست از دوره بیل کلینتون مشاهده شد که جیمی کارتر رئیس جمهور پیشین به بهانه مهار اختلافات در سودان به این کشور رفت تا طرفین را به گفتوگو دعوت کند. بعد از آن جرج بوش پسر، «سناتور جان دانفورد» را به سودان فرستاد و او در گزارشش به صراحت از نفت و مشکل تقسیم درآمد آن سخن گفت. این اقدامات سرانجام به توافق صلح ماشاکوس در کنیا انجامید که شامل شش توافق شد و توافق سوم و چهارم شامل تقسیم ثروت و قدرت بود. توجه آمریکا اندک اندک به قدری به سوی نفت سودان رفت که فشار گروههای فشار مسیحی افراطی را به سود خواستههای شرکتهای نفتی نادیده گرفت و تلاش کرد تا جنگ را اندک اندک مهار کند و راهکاری مسالمتآمیز برای مشکل جنوب سودان بیابد.
یک میدان نفتی در سودان
فرار از «فشار» آمریکا به سوی «مذاکره» با آمریکا
بعد از افزایش مشکلات سودان از سال ۲۰۱۱ به این سو و محروم شدن خارطوم از بخش بزرگی از درآمد نفتی، این کشور تحت فشار سیاسی کشورهای مختلفی از جمله عربستان و امارات قرار گرفت تا آنکه سرانجام در سال ۲۰۱۶ تحت فشار و ترغیبهای عربستان به مذاکره با آمریکا روی آورد.
در تابستان سال ۲۰۱۶، گزارشهای خبری از «صفحه جدیدی در روابط سودان و آمریکا» سخن میگفتند که سرتیتر آن «رفع تحریم» و «عادیشدن روابط» و «پایان محاصره اقتصادی» بیست ساله بود. البته دولت سودان از اواخر دهه نود قرن بیستم پس از خروج حسن الترابی از رهبران حزب المؤتمر الشعبی از قدرت، تلاش کرده بود باب مذاکره با آمریکا را باز کند، اما از آن جهت که آن زمان، زمان راهبرد فشار بر خارطوم بود، هیچگاه موفق نشد در مذاکره با آمریکا به جایی برسد.
ترامپ و تعبان دِنگ گای معاون رئیس جمهور سودان جنوبی
اما در نهایت، سال ۲۰۱۶ سال ارتباطها و سفرهای بیشتر مقامات آمریکایی به سودان بود، از جمله سفر «دونالد بوث» نماینده آمریکا در امور سودان یا «بایتن کنوبف» مسئول پرونده روابط [با سودان] در شورای امنیت در اواخر بهار ۲۰۱۶ که دیدارهای متعددی با مسئولان دولتی و سازمانهای جامعه مدنی سودان و در قالب ارزیابی نهایی برای رفع تحریمها انجام داد و سفر مسئولان متعدد اطلاعاتی.
سال ۲۰۱۶ برای سودان، با قطع روابط با ایران شروع شد؛ چهارم ژانویه ۲۰۱۶ سودان اعلام کرد که همه روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرده است. از چند ماه قبل از آن نیز سودان با تن دادن به شروط عربستان و پیوستن به ائتلاف ضد یمن، عملا سیاست خود را بنا بر دوری از ایران گذاشته بود و به همین هی أت دیپلماتیک را (در دسامبر ۲۰۱۵) اخراج کرد و حتی در مارس ۲۰۱۷ نیز از صدور ویزا برای هیأتی ایرانی برای شرکت در اجلاس و این اقدامات را «به نفع اقتصاد شکننده سودان» خوانده بود تا با زبان بیزبانی هدف این کار خود را اعلام کند.
حال، با قطع روابط با ایران و همزمان مذاکره با آمریکا، در خارطوم امید آن میرفت که با رهایی از تحریم و ائتلاف با عربستان سعودی پولدار، وضع سودان روزبهروز بهبود یابد. دولت اوباما تحریمهای سودان را بر خلاف چند دور مذاکره محرمانه و اقدام خارطوم به اجرای خواستههای واشنگتن، رفع نکرد و دولت جدید (به ریاست دونالد ترامپ) نیز این اقدام را به تعویق انداخت. خارطوم انتظار داشت که از لیست سیاه آمریکا خارج شود تا از این طریق برخی قیدوبندها برای ورود سرمایه تسهیل شود اما سودان هنوز در لیست باقی مانده است.
آوریل گذشته یک مسئول بلندپایه در وزارت امور خارجه آمریکا به خبرگزاری رویترز اعلام کرد که «ما آمادهایم سودان را از لیست کشورهای حامی تروریسم خارج کنیم، مشروط به آنکه تغییری ریشهای در سران کشور و سیاستهای آن ایجاد شود». مقصود این مقام آمریکایی به تعبیر سادهتر، تغییر کلی حاکمیت در سودان است که در بدترین حالت «کودتا» یا «براندازی» نامیده میشود.
تظاهراتی در سودان
این مقام مسئول آمریکایی این سخن را بعد از چند سال مذاکره خارطوم با واشنگتن و اجرای شروط آمریکا بیان کرد. سودان در سال ۲۰۱۶ نیست که مسئول آمریکایی چنین خواسته بزرگی را روی میز بگذارد بلکه در انتهای جاده مذاکره است و چنین خواستهای مطرح میشود. این مقام مسئول خواسته کشورش برای براندازی حکومت در سودان را «احترام به خواست مردم» نامیده و گفته است «مهم است که به اراده مردم احترام گذاشته شود و اجازه داده شود که انتقال مسالمتآمیز قدرت» صورت بگیرد.
این مقام مسئول بعد از بیش از یک دهه فشار که به مذاکرات سازش منجر شده به مقامات سودان یادآوری کرده که بعید است که سودان از فهرست سیاه آمریکا خارج شود و قیدوبندهایی هنوز باقی است. سودان بعد از تحمل سالها فشار، جنگ داخلی و کشمکش، به مذاکره تن داد و سرانجام مذاکره، کشته شدن دهها سودانی در تحصن خارطوم است بیآنکه این کشور حتی از فهرست سیاه آمریکا خارج شود. افق پیش روی مردم سودان، امروز با توجه به دخالتهای عربستان سعودی و امارات، کاملا مبهم به نظر میرسد.
انتهای پیام/ص
مرعی، نجلاء (۲۰۱۶)؛ العلاقات الامریکیه السودانیه – النفط و التکالب الأمریکی على السودان؛ دار العربی للنشر و التوزیع؛ بیروت
نوفل، احمد سعید (۲۰۱۰)؛ دور إسرائیل فی تفتیت الوطن العربی؛ مرکز الزیتونه للدراسات؛ بیروت
روزنامه «العربی الجدید»: https://bit.ly/2Zej5Sa
نشریه بلومبرگ : https://bloom.bg/2F5yPiH