نخستین وزیر سپاه گفت: یک روز حسن تهرانی مقدم آمد دفترم. یک لوح قاب گرفته بود خطاب به من نوشته بود پدر علم موشکی خودش هم قاب را به دیوار اتاقم کوبید!
دهه ۶۰ در تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران همواره نقطه عطفی به شمار می رود.با گذشت حدود ۴ دهه از آن روزها اما امروز همچنان ابعاد ناشناخته و ناگفته ای از روزهای دهه ۶۰ باقیست که به این بهانه فرصت را مغتنم شمرده و با محسن رفیقدوست، از مبارزان قدیمی انقلاب اسلامی و نخستین وزیر سپاه در جمهوری اسلامی به گفتگو نشستیم.
یکی دیگر از ابعاد مهم دهه شصت تولد صنعت موشکی ما بود. صنعتی که در خرداد امسال، به توفیقی غرورآفرین دست یافت و آن شلیک موشک از غرب کشور به سمت مقر داعش در سوریه بود. شما هم در آن سالهای نخستین نقش آفرینی هایی در راه اندازی این صنعت داشتید، بعد از شلیک موشک به سمت قرارگاه داعش و شنیدن این خبر چه احساسی به شما دست داد و چه خاطراتی را در ذهنتان مرور کردید؟
یک روز حسن تهرانی مقدم آمد دفترم. یک لوح قاب گرفته بود خطاب به من نوشته بود پدر علم موشکی خودش هم قاب را به دیوار اتاقم کوبید! خاطرم هست یک روز خدمت امام شرفیاب شدم با عده ای از تحصیل کرده های دانشگاهی. فکر می کنم سال ۶۰ یا ۶۱ بود. عرض کردم امام من به یک مطلبی رسیدم و می خواهم به شما عرض کنم.
امام را چگونه خطاب می کردید؟
می گفتم حضرت امام البته بیشتر مواقع حاج آقا صدا می کردم و این حاج آقا را هم مرحوم شهید عراقی بین ما باب کرد ولی آن روز خاطرم هست که گفتم حضرت امام؛ گفتم عقیده من این است که اگر مغزهای آلوده به الکل فاسد در اروپا و آمریکا می توانند کارهای بزرگی انجام دهند پس اینها که می دانم اکثرشان نماز شب خوان هستند، زودتر و بهتر می توانند این کارها را انجام دهند.
امام پاسخ دادند بله شما بهتر و زودتر می توانید هر کاری را که بخواهید انجام دهید.
خاطرم هست یک سفر به هلند رفته بودم یک ایرانی ساکن هلند آمد و گفت پولی به من بده تا به تو مدرک نشان دهم، صد دلار از من گرفت و یک نقشه ای را به من داد. آن نقشه، نقشه منطقه خاورمیانه بود. یک طرف آن اسرائیل و یک طرف دیگر آن ایران بود که روی نقشه عکس فلشی را کشیده بود که نشان می داد موشک از تلآویو شلیک شده و شعاع آن تا روی دماوند را می پوشاند، زیر آن هم نوشته بود که اسرائیل موشکی ساخته که می تواند از تلآویو، تهران را بزند.
من آن نقشه را به حسن تهرانی مقدم دادم و گفتم باید موشکی بسازیم که از تهران تلآویو را بزند. مطمئن بودم این کار انجام می شود. خدا را شکر می کنم که بانی صنعت دفاعی شدم که در زمان خودم، آنقدر توفیقات بزرگ نداشت اما دو سال پیش وقتی برای بازدید صنایع دفاعی کشور رفتم دیدم همه همدوره ای های من که امروز مثل من پیر شده اند رئیس گروه تحقیقاتی هستند و همه چیزهایی که در ذهنمان بود را پیاده می کنند. ما همان موقع گفتیم هواپیما و زیردریایی می سازیم، دوربین دید در شب می سازیم و هر چیزی را که جنگ لازم دارد را خودمان می سازیم. من معتقد بودم که این شدنی است و از ساخته شدن اینها تعجب نکردم. هوشی که در همکارانم سراغ داشتم با آنچه انجام شد مطابقت دارد.
روزی نیروهای ما در سوریه آموزش پرتاب موشک را فراگرفتند و امروز شاهدیم که از خاک جمهوری اسلامی ایران دشمنان ایران در خاک سوریه مورد هدف قرار می گیرند. این مسئله چه احساسی به شما داد؟
وقتی شنیدم که از منطقه غرب کشور، پایگاه داعش در دیرالزور مورد هدف قرار گرفته است آنچنان به حالت وجد درآمدم که حد ندارد، در زمان جنگ وقتی شلیک می کردیم ۵۰۰ متر این طرف و آن طرف هدف خوردن، طبیعی بود اما کار خدا در جنگ ۸ ساله ما این بود که تمام شلیک های ما به هدف می خورد. کار خدا بود که شلیک به پالایشگاه کرکوک و شلیک به باشگاه افسران بعثی درست به هدف بخورد. خاطرم هست موشکی که به باشگاه افسران خورد بچه ها آماده کرده بودند و به من گفتند بیا شاسی شلیک را فشار بده.
هنر من فقط همین بود اما قبل از شلیک گفتم بچه ها دعای توسل بخوانیم. نزدیک به اذان مغرب بود دعای توسل را خواندیم و دعا کردیم و به خدا گفتیم این موشک را تو ببر و به هدف بزن. ما فقط شاسی را فشار دادیم.
اینکه از غرب ایران، دیرالزور را مورد هدف قرار دادیم و موشک درست عمل کرد حتماً عنایت خدا بود. در دیرالزور سه هدف را زدیم، خدا کمک کرد و موشک اول به محل تجمع فرماندهان داعش خورد، موشک دوم به جای خوردن به ساختمان های اطراف، به تانکر سوخت اصابت کرد که موجب انفجار آن شد و تمام ساختمان های اطراف را به سرعت به آتش کشید. این در محاسبات بچه های ما نبود و کار خدا بود.
در زمان جنگ برای بازدید همراه شهید کچویی به غرب کشور رفته بودیم، شهید غلامعلی پیچک فرمانده آن منطقه شده بود. ساعت ۲ نیمه شب بود که دیدم شهید پیچک از خواب بیدار شد و چند نفر از رزمنده ها را جدا کرد و آنها را هم بیدار کرد. قبلا با آنها قرار گذاشته بود به آنها گفت وضو بگیرید، نمی رسید الان نماز صبح بخوانیم. حرکت می کنیم و بین راه نماز می خوانیم. ما آنها را از زیر قرآن رد کردیم و برایشان دعا کردیم. هوا که روشن شد برگشتند و ۲۵۰ اسیر عراقی با خودشان آوردند. یکی از اسرای عراقی یک سروان بعث بود.
به عربی با او صحبت کردم و گفتم مگر شما نیامده اید که بجنگید. اینها ۱۸ نفر بودند. چطور ۲۵۰ نفر از شما را اسیر کرده اند؟ پاسخ داد «والله کذب. این دروغ است، اینها بیشتر از ۵ هزار نفر بودند، والا ما تسلیم نمی شدیم».
وقتی با آن سروان عراقی صحبت می کردم تعدادی خبرنگار هم بودند از من پرسیدند که چه می گوید گفتم می گوید آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاد و ملائکه به کمک سپاه اسلام می آمد امروز اتفاق افتاده است.
برخی جریانات معتقدند که ساخت یا آزمایش موشک امنیت سرمایه گذاری در کشور را زیر سوال برده و باعث ترس کشورهای مختلف برای سرمایه گذاری اقتصادی در ایران می شود. با توجه به اینکه شما در کنار سابقه فعالیت نظامی در سپاه، تجربه طولانی مدت فعالیت های اقتصادی هم داشته اید، بفرمائید که نظرتان چیست؟
ما در این کشور انقلاب کردیم و تا زمانی که این انقلاب همان انقلاب سال ۵۷ باشد هرگز راهی برای مصالحه با قدرت های بزرگ ندارد و لحظه ای قدرت های بزرگ برای شکست دادن این انقلاب تردید نمی کنند. ما با امپریالیسم جهانی و صهیونیست بینالملل دشمن خونی هستیم یا آنها باید از عقاید خود دست بردارند یا ما حکومت شاه شویم.
تا وقتی که ما هستیم این اتفاق نخواهد افتاد. وقتی می بینیم آنها علیه ما هستند ،ما باید در حد دفاع از خودمان دستور خدا را عمل کنیم ما به تکلیف شرعی خود عمل می کنیم کسانی که فکر می کنند که اگر ما موشک نسازیم بیشتر به سمت ما خواهند آمد اشتباه می کنند مگر امروز روسیه و آمریکا در برابر هم موشک نمی سازند؟ اما مدام در حال معاملات اقتصادی با هم هستند.
بنابراین اگر کشورهای دیگر ما را قوی ببینند به سمت ما آمده و در کشور ما سرمایه گذاری می کنند. این فکر اگر از دهان اشخاصی بیرون می آید که خود آنها با دشمن ارتباط دارند و یا تحت تأثیر کسانی هستند که آنها با دشمن ارتباط دارند. به همین خاطر در گوش آنها می خوانند تا وقتی در فکر موشک هستید دنیا با شما قهر خواهد بود.
به مراتب خودکفا شدن دفاعی ما امروز سخت تر از خودکفا شدن در دانه روغنی مواد غذایی و ماشین آلات صنعتی است. اگر دولت عزیز ما فرمایش مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی را موشکافی کند با توجه به اینکه دولت نه تاجر خوبی است، نه صنعت گر خوبی و نه کشاورز خوبی، مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد. دولت باید تسهیل کننده کار مردم باشد.
بعد از آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، حضرت آقا در یک بخش سرمایه گذاری خوبی کردند و آن اینکه به دانشگاه ها گفتند تولید علم کنید در همین کشور که دانشگاه های آن فقط دنباله رو مقالات و کتابهای گوناگون بود ظرف مدت ۱۵ سال از مقام علمی ۱۴۳ به ۱۴ رسیدند. در این مسیر دولت نمی توانست سنگی بیندازد.
مردم نباید برای فعالیت اقتصادی از دهها سازمان و نهاد مجوز بگیرند و تحت کنترل دهها مرکز دیگر باشند. دولت باید عاقلانه، بایدها و نبایدها را اعلام کند و فضا را باز کند. یک سال و نیم پیش با آقای جهانگیری ملاقات کردم و گفتم اینکه گفته می شود فضای کسب و کار باید آزاد شده و موانع آن برداشته شود، دولت چه کار کرده؟ پاسخ داد ما به آقای طیب نیا مأموریت دادیم که موانع کسب و کار مردم را احصاء کنند تا امروز ۱۵۰۸ قانون و مقررات را شناسایی کردند که مزاحم کسب و کار مردم است. امروز آقای جهانگیری پاسخ دهند که چند مورد از این موارد برداشته شده است؟
من گفتم به جای این ۱۵۰۸ باید، ۲۰ نباید برای مردم تعیین کنید. باید اجازه داد مردم تولید کنند اگر موانع تولید از سر راه مردم برداشته شود نگران این نخواهیم بود که سرمایه گذار خارجی به سمت ما نمی آید. سرمایه گذاران داخلی ما، سرمایه خود را به خارج از ایران می برند چون می گویند آنجا برای ما فرش قرمز پهن می کنند اما اینجا وقتی صحبت واردات است همه چیز راحت است اما وقتی صحبت ساخت می شود همه چیز سخت است. اقتصاد مقاومتی نسخه شفابخش کشور است.
در کشور ما حرف اول و آخر را رهبر می زند، مردم فردی را برای احراز پست ریاست جمهوری به رهبر معرفی می کنند با تنفیذ رهبری او رئیس جمهور می شود. بنابراین رئیس جمهوری در جمهوری اسلامی ایران موفق است که بگوید مردم من را انتخاب کرده اند تا زیرنظر رهبری کار کنم اگر رئیس جمهور با رهبری زاویه نداشته باشد موفق است اگر داشته باشد موفق نخواهد بود.