در روزهای اخیر، شبکهای هماهنگ از رسانههای معاند و صفحات وابسته به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در پلتفرمهایی چون اینستاگرام، ایکس (توییتر) و تلگرام، با بهرهگیری از روشهای نوین جنگ شناختی، در حال فضاسازی هدفمند علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. بررسیها نشان میدهد این جریانها با بازنشر تصاویر قدیمی، استفاده از هشتگهای سازمانیافته و تحریک احساسات جامعه دانشگاهی، میکوشند تا فضای مطالبهگری طبیعی را به سمت تشنج، درگیری میدانی و آشوب کنترلشده سوق دهند. در کنار این عملیات رسانهای، شواهد میدانی از تلاش دشمن برای ترکیب جنگ سایبری، اقدامات خرابکارانه و تحریکات مرزی حکایت دارد؛ امری که نشاندهنده ورود جنگ ترکیبی دشمن به مرحلهای پیچیدهتر و چندبعدیتر است.
۱. وضعیت کلی
بررسیهای میدانی و رصد مستمر در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توییتر (ایکس) و تلگرام نشان میدهد که در روزهای اخیر، رسانههای ضدانقلاب و شبکههای پوششی وابسته به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، بهصورت سازمانیافته اقدام به فضاسازی و تحریک افکار عمومی، بهویژه جامعه دانشجویی کردهاند. هدف اصلی این جریانها، خارج کردن فضای دانشگاهها از حالت مطالبهگری طبیعی و هدایت آن به سوی تشنج، درگیری میدانی و آشوب سازمانیافته است.
۲. شیوههای عملیات روانی و رسانهای دشمن
۱. بازنشر هدفمند ویدیوها و تصاویر قدیمی از درگیریها در سالهای گذشته بهمنظور القای وضعیت بحرانی و تشویق به اقدام میدانی.
۲. تمرکز بر تحریک احساسات جوانان و دانشجویان از طریق روایتسازی احساسی، قربانیسازی و ادعای سرکوب.
۳. استفاده از هشتگهای مشترک و هماهنگ در پلتفرمهای مختلف برای ایجاد موج مصنوعی و ترند کردن کلیدواژههای مرتبط با اغتشاشات.
۴. انتقال الگو از تجمعات خارجی به داخل کشور و تلاش برای تبدیل اعتراضات محدود به درگیری خیابانی و پروژه «کشتهسازی».
۵. مدیریت صحنه توسط سرشبکههای رسانهای متصل به تلآویو، لندن و واشنگتن که در پوشش صفحات ظاهراً مستقل فعالیت میکنند.
۳. پیوند رسانهای و امنیتی با راهبرد جنگ ترکیبی دشمن
تحلیل اطلاعات موجود نشان میدهد که دشمن در شرایط فعلی به جای تمرکز صرف بر عملیات نظامی، راهبرد جنگ ترکیبی با محوریت جنگ شناختی و اجتماعی را دنبال میکند.
اگرچه میان تهران و تلآویو آتشبس برقرار است، اما ماهیت تقابل در قالب جنگ سایبری و رسانهای ادامه دارد. در این چارچوب، هدف دشمن نه حمله مستقیم بلکه ایجاد فرسایش ذهنی، تضعیف اعتماد عمومی و القای تصویر «فروپاشی نظام» است.
همچنین، تجربه جنگ ۱۲ روزه و حملات سایبری به زیرساختهای خدماتی نشان میدهد که دشمن در حال اجتماعیسازی جنگ و انتقال آن به بستر جامعه و افکار عمومی است.
در عین حال، احتمال اقدام نظامی رژیم اسرائیل علیه ایران نیز وجود دارد، اما بر خلاف جنگ ۱۲ روزه، تمرکز این رژیم بر تهران بهصورت حمله مستقیم و گسترده نیست. تمرکز اصلی رژیم صهیونیستی بر روی تهران، انجام خرابکاریهای سختافزاری و نرمافزاری در زیرساختهای حساس، تأسیسات ارتباطی و شبکههای حیاتی کشور در کنار حملات هوایی احتمالی است.
همچنین بر اساس برخی شواهد میدانی و تحرکات مرزی، اقدام نظامی پیادهنظام محور شرارت با حمایت اسرائیل و آمریکا در شمالغرب و جنوبشرق کشور نیز محتمل است. این اقدامات میتوانند در قالب حملات تروریستی، نفوذ مسلحانه، بمبگذاری یا حملات کور با هدف ایجاد ناامنیهای منطقهای صورت بگیرند که هدف آن مشغولسازی همزمان در چند جبهه و تضعیف تمرکز امنیتی کشور است.
۴. مقایسه با تحولات سال ۱۴۰۱
برخلاف سال ۱۴۰۱ که دشمن توانست با استفاده از غافلگیری، فضای خیابانی را موقتاً ملتهب کند، در وضعیت کنونی سطح هوشیاری عمومی افزایش یافته است.
همچنین، سطح همراهی اجتماعی با نظام، چه در بعد فکری و چه در بعد عملی، افزایش محسوسی داشته و افکار عمومی نسبت به ماهیت پشتپرده جریانهای معاند آگاهتر شده است. با این حال، شدت و پیچیدگی عملیات ترکیبی دشمن نشان میدهد که هدف، آزمودن ظرفیتهای جدید در حوزه جنگ سایبری، شبکهسازی و تحریک تدریجی اقشار جوان است.
۵. جمعبندی و پیشنهادات عملیاتی
۱. افزایش هوشیاری و هماهنگی میان نهادهای امنیتی و سایبری برای شناسایی سریع سرشبکههای فعال در داخل و خارج.
۲. برخورد فوری با عناصر داخلی مرتبط با رسانههای معاند که نقش واسطه انتقال داده، محتوا یا خط خبری را ایفا میکنند.
۳. تقویت حضور رسانهای داخلی در فضای مجازی برای خنثیسازی جنگ روایتها و پاسخ به عملیات روانی دشمن با زبان و ادبیات جوانپسند.
۴. ایجاد اتاق عملیات مشترک رسانهای و امنیتی بهمنظور رصد، تحلیل و اقدام سریع در برابر موجسازیهای احتمالی.
۵. مدیریت هوشمند فضای دانشگاهها از طریق ارتباط مستقیم با تشکلهای دانشجویی و تفکیک میان مطالبات مشروع و اقدامات هدایتشده.
۶. تقویت پوشش اطلاعاتی و آمادگی عملیاتی در مناطق مرزی شمالغرب و جنوبشرق با هدف پیشگیری از اقدامات خرابکارانه یا نظامی مزدوران ضد ایرانی.
۷. ارتقای تابآوری زیرساختهای حیاتی تهران در برابر تهدیدات سختافزاری (نظیر خرابکاری صنعتی) و نرمافزاری (حملات سایبری هدفمند).
نتیجهگیری:
تحرکات اخیر در شبکههای اجتماعی، فضای دانشگاهی و برخی نقاط مرزی، نشانهای از آغاز فاز جدید جنگ ترکیبی دشمن با محوریت جنگ شناختی، سایبری و اقدامات نیابتی است. دشمن با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای، عملیات روانی، خرابکاری زیرساختی و تحریکات مرزی، در پی القای بیثباتی سیاسی، فروپاشی اجتماعی و کاهش سرمایه اعتماد عمومی است. هوشمندسازی رصد اطلاعاتی، مقابله سریع با سرشبکههای رسانهای، پیشبینی تحرکات خرابکارانه در تهران و تقویت حضور میدانی در مناطق مرزی میتواند این پروژه چندوجهی را در مراحل اولیه خنثی سازد و از گسترش آن جلوگیری کند.

انتهای پیام/