یک وبگاه تحلیلی ضمن اشاره به دخالتهای شدید و گسترده آمریکا در دریای جنوبی چین نوشت، اقدامات مداخله جویانه آمریکا موجب شده است تا چین تجهیزات دفاعی بیشتری را در منطقه مستقر کند.
به گزارش اخبار جهادی، وبگاه نشنال اینترست در تحلیلی نوشت: همان طور که همه ما می بینیم، شرایط در دریای جنوبی چین به شدت پرنوسان است و بزرگترین متغیر تاثیرگذار بر شرایط منطقه، رقابت راهبردی دریایی بین آمریکا و چین است.
سه دیدگاه مهم در عرصه راهبردی غرب وجود دارد که همگی از نگرانی و اضطراب ناشی می شود، این دیدگاه ها عبارتند از: توسعه طلبی چین، مداخله جویی آمریکا و تلاش چین برای کنترل دریای جنوبی چین به قیمت لطمه زدن به منافع سایر کشورها.
نویسنده این تحلیل در ادامه افزود: هیچ کس دریای جنوبی چین را از دست نمی دهد و هیچ کس نیز در این منازعه پیروز نخواهد شد. اولا، هیچ کشوری از جمله چین و آمریکا ظرفیت لازم برای کنترل دریای جنوبی چین را فارغ از انگیزه ها و تمایلاتش ندارد، چرا که در جهانی زندگی می کنیم که قدرت بیشتر متعادل شده است. این درست است که چین به پیشرفت های زیادی در عرصه نظامی دست یافته و قدرت نظامی خود را در منطقه افزایش داده است ولی سایر کشورهای حاشیه ای دریای جنوبی چین و قدرت های خارجی مثل آمریکا همه و همه قدرت و حضور نظامی خود در این منطقه را تقویت کرده اند. در آینده نزدیک سخت است که بتوان تصور کرد چین یا هر کشور دیگری بتواند بر دریای جنوبی چین مسلط شود و برتری خود را حفظ کند.
ثانیا، وقتی درباره قدرت دریایی و کنترل دریا در شرایط کنونی صحبت می کنیم، این تنها به معنای نفوذ و تاثیر نسبی و مزیت نسبی در برخی زمینه های دریانوردی است چرا که امروز قدرت دریایی قطعا یک سیستم فراگیر است تا یک سیستم منحصربفرد و انحصاری. با ظهور و پیدایش قدرت چین، دیگر برای آمریکا سخت است تا دکترین ماهان را در دریای جنوبی چین بر پکن تحمیل کند. چین نیز به دنبال تسلط و برتری دریانوردی در منطقه نخواهد بود، آن هم با توجه به نیروهای قدرتمند آمریکایی که در منطقه حضور دارند. پس از یک رقابت طولانی مدت، دو طرف در نهایت درک خواهند کرد که هیچ انتخاب دیگری جز دستیابی به یک نظم امنیتی فراگیر و جامع با کشورهای عضو آسه آن و سایر کشورهای منطقه ندارند.
سیاست و اقدامات چین به دور از توسعه طلبی در دریای جنوبی چین است. برای یک دوره طولانی مدت، چین سیاست واکنش نشان دادن را در پیش گرفته بود به جای آنکه در ابتدا اقدام کننده باشد. از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ میلادی چین به طور عمده به سیاست های تجاوزکارانه و عملیات های ویتنام و فیلیپین پاسخ می داد، از ۲۰۱۵ میلادی چین بیشتر به اقدامات تحریک آمیز آمریکا در منطقه واکنش و پاسخ نشان داده است، مثل پرواز هواپیماهای شناسایی و برگزاری مانورهای نظامی در منطقه.
این طبیعی است که حضور قدرت و ظرفیت نظامی چین در شرایطی که این کشور قدرتمند بوده، افزایش چشمگیری یافته است و چین به عنوان بزرگترین کشور ساحلی دریای جنوبی چین این حق را دارد تا حضور قوی در منطقه داشته باشد.
رسانه های خبری غربی بارها چین را به اقدامات تجاوزکارانه و نقض آزادی دریاها متهم کرده اند ولی نه مقام های غربی و نه کارشناسان آنها نتوانسته اند هیچ سند و مدرکی ارائه کنند. غیر از چند مورد تهدید دزدی دریایی هیچ مشکل دیگری در ارتباط با آزادی دریانوردی در دریای جنوبی چین وجود نداشته است. هزینه بیمه محموله های تجاری و کشتی هایی که قصد عبور از دریای جنوبی چین را دارند، همواره پایین و با قیمت باثباتی بوده است که این مساله نشانگر آزادی دریانوردی در منطقه است. علی رغم افزایش حوادث مربوط به تقابل ناوهای جنگی و هواپیماها بین چین و سایر کشورها مثل آمریکا، هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چین آزادی دریانوردی و هوانوردی در منطقه را نقض کرده است.
باید این مساله را یادآوری کرد که برخی از این حوادث در واقع هیچ ارتباطی با آزادی دریانوردی و هوانوردی نداشته است بلکه تنها به خاطر اقدامات تحریک آمیز آمریکا به وقوع پیوسته است. حتی در این موارد نیز نیروهای چینی خویشتنداری خود را حفظ کرده و این اقدام از سوی مقام های آمریکایی، به عنوان یک کار حرفه ای مورد ستایش قرار گرفته است.
چین طی دهه های اخیر همواره بر مذاکره با کشورهای منطقه برای حل و فصل اختلافات تاکید کرده است. چین در سال ۲۰۰۲ توافقنامه ای را با اعضای آسه آن امضا کرده و روند مذاکرات با را تسریع بخشیده است تا با کشورهای منطقه به توافق و اجماع کلی دست یابد.
در واقع آمریکا نیز تقریبا همه تلاش های خود را برای حل و فصل منازعات انجام داده است. دولت قبل یک راهبرد جامع شامل تلاش های بین المللی حقوقی، اقتصادی، سیاسی و نظامی را به کار گرفت و دولت فعلی نیز بر ابزارهای نظامی در صورت ناکفی بودن منابع دیپلماتیک تاکید کرده است. آمریکا به عنوان یک ابرقدرت که مسئولیت ها و ماموریت های جهانی دارد، نمی تواند همه منابع خود را در دریای جنوبی چین صرف و هزینه کند. امروز دریای جنوبی چین تقریبا نیمی از منابع آمریکا در غرب اقیانوس آرام را به خود اختصاص داده است.
مشکل آمریکا این نیست که اقدامات کافی را انجام نداده است، اتفاقا مشکل آمریکا این است که اقدامات بیش از حد لازم را در دریای جنوبی چین انجام داده است. مقام ها و کارشناسان آمریکایی همواره از نظامی کردن دریای چین توسط پکن انتقاد کرده اند ولی هرگز به اقدامات افراطی روزافزون نیروهای آمریکایی در این منطقه اشاره ای نکرده اند. هر سال ارتش آمریکا صدها تمرین نظامی و هزاران ماموریت شناسایی در دریای جنوبی چین انجام می دهد. از ماه می ۲۰۱۷ میلادی ناوهای جنگی آمریکایی بیش از ده بار به نزدیکی آبهای ساحلی چین وارد شده اند و اقدامات تحریک آمیزی را انجام داده اند که تهدید جدی علیه امنیت و تمامیت ارضی و حاکمیت چین بوده است. دخالت های افراطی و بیش از حد آمریکا در دریای جنوبی چین ، پکن را مجبور کرده است تا تجهیزات دفاعی بیشتری را در منطقه مستقر کند.
مشکل دوم آمریکا این است که همواره به دنبال اهداف بلندپروازانه است. حتی در شرایط کنونی آمریکا اهمیت راهبردی تغییر توازن قدرت به نفع چین را به رسمیت نشناخته است. با کاهش قدرت آمریکا در برابر چین، ایالات متحده باید ارزش دستیابی به سازش و مصالحه با چین را درک کند و منافع مشروع چین را به رسمیت بشناسد. در غیر این صورت آمریکا به ورطه مشکلات بی پایان گرفتار خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع:تسنیم