عملیات کرکوک بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، نمایشی از توان دیپلماسی منطقه ای جبهه مقاومت با نشان دادن دست پر بود که توانست نقشه چند ده ساله آمریکا و انگلیس را برای ایجاد اسرائیل دوم بر باد دهد.
به گزارش اخبار جهادی،تحولات چندماه اخیر در منطقه کردستان عراق را می توان اینگونه خلاصه کرد: با فرونشستن تب داعش در عراق، نظام سلطه با میدان داری صهیونیستها، برگ جدید التهاب آفرینی خود را در منطقه با تحریک بارزانی برای برگزاری همه پرسی جدایی اقیلم کردستان رو کرد.
سابقه تاریخی خباثت صهیونیستها در موضوع، تسلط ناگزیر کردها بر کرکوک نفت خیز، برخی چراغ سبزها از درون حاکمیت مرکزی عراق، بی میل نبودن گروهی از شیعیان عراق برای رها شدن همیشگی از مساله کردها و تلقی دشمن از غافلگیری و ناتوانی جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد اجماع در میان همسایگان خصوصا باترکیه بر سر موضوع و به ویژه همراه نبودن روسیه در این مورد که می توانست همکاری راهبردی ایران و روسیه را تحت الشعاع خود قرار دهد، همه مولفه هایی بودند که در ظاهر نشان می داد کار پایان یافته است یا لااقل به راحتی قابل مدیریت نباشد.
در این سو اما جمهوری اسلامی ایران در هماهنگی کامل با دولت عراق چه کرد؟ معادلات عراق کاملا از سوریه جدا شد تا هم در همکاری ایران با روسیه در سوریه خللی وارد نشود و هم اختلاف نظر ایران و ترکیه در موضوع سوریه به مساله عراق تسری نیابد. سفر غیرمنتظره سرلشکرباقری عالی ترین مقام نظامی ایران به ترکیه و مذاکرات فشرده او با مقامات عالیرتبه ترک و متعاقب آن سفر رئیس جمهور ترکیه به ایران و دیدار او با رهبرانقلاب و بیان صریح و علنی مواضع ایشان در قبال مساله کردستان، قاطع بودن ایران را برای ترکیه اثبات نمود.
سردار سلیمانی که پیش از این با نجات اربیل از فتنه داعش، خیرخواهی ایران برای کردها را ثابت و همزمان دست پر خود از اقتدار عملیاتی را به بارزانی ثابت کرده بود شخصا به او درباره مسیر خطرناک پیش رو هشدار داد.
از سوی دیگر سابقه اختلاف های سیاسی میان اتحادیه میهنی (طالبانی) با حزب دمکرات (بارزانی)، شکافی را برای تدبیر سیاسی و نمایش هنر دیپلماسی پیش پای دولت مرکزی عراق باز گذاشت تا پس ناامیدی از لغو همه پرسی، ابتدا اجازه دهد اتحادیه میهنی در دقیقه ۹۰ با همه پرسی بارزانی همراه شود تا بتواند از احساس همراهی آنها در آینده (فتح کرکوک) بهره لازم را ببرد.
در صحنه عملیات کرکوک چه گذشت؟ بیانیه بسیار منطقی دولت حیدرعبادی مبنی بر نظامی نبودن عملیات و اعلام هدف تامین امنیت مناطق حساس اداری و نفتی و ورود نیروهای کرد بسیج مردمی پیش از ورود ارتش عراق به منطقه برای همراه کردن مردم کرکوک با دولت و همراه نشدن آنها با نیروهای تجزیه طلب بسیار اطمینان بخش بود.
هماهنگی کامل قبلی با کردهای اتحادیه میهنی برای عمل به وظیفه خود در قبال مردم عراق و بازپس دادن کرکوک ـ به عنوان منطقه در اختیار دولت مرکزی ـ کاملا نتیجه بخش بود و کرکوک در کمتر از ۲۴ ساعت در مقابل حیرت چشم جهانیان بدون خونریزی و درگیری جدی بازپس گرفته شد و اکنون بارزانی به حیثیت از دست رفته خود نزد نیروها و مردم منطقه اش، سایر عراقی ها و حتی صهیونیستها و آمریکا می اندیشد و می داند که چهارچرخ همه پرسی اش نیز دیگر بادی برای حرکت رو به جلو و حتی بازگشت به عقب ندارد و اوضاع از قبل هم برای او بدتر و هم برای محور مقاومت به مراتب بهتر شده است.
عملیات کرکوک، بیش از آنکه یک عملیات تک بعدی نظامی باشد، نمایشی از توان دیپلماسی منطقه ای جبهه مقاومت با نشان دادن دست پر بود که توانست نقشه چند ده ساله آمریکا و انگلیس را برای ایجاد اسرائیل دوم بیخ گوش ایران کاملا بر باد دهد. این مدل از دیپلماسی و مذاکره از موضع اقتدار پیش از این در آزادسازی مناطق نبل و الزهراء با نقش آفرینی محوری سردار سلیمانی نتیجه بخش بودن خود را نشان داده بود و اکنون در عملیات کرکوک در سطحی وسیع تر توانمندی خود را در عمل اثبات کرد.
از قول مایکل روبین کارشناس اندیشکده امریکن اینترپرایز نقل شده است: “قاسم سلیمانی رئیس دیپلماسی ایران است و ماموریت ظریف تنها فریب دادن دیپلماتهای غربی است. ” از خباثت نهفته در این جمله که بگذریم، می توان فهمید آنها نیز به خوبی دریافته اند که چنانچه “راهبرد مذاکره با نمایش دست پر” جایگزین “مدل مذاکره با نمایش خزانه خالی” شود، آمریکایی ها و هم پیمانان منطقه ای اش دیگر نمی توانند هیچ دستاوردی برای خود در منطقه و جهان متصور باشند.