تحولات اخیر در پی انتشار ویدئویی از حضور دو فرد با لباس ارتش در متروی تهران، ابعاد تازهای از فعالیتهای ساختارشکنانه جریان سلطنتطلب و نقشآفرینی علنی مقامات صهیونیستی را آشکار کرده است؛ تحولاتی که مجموعهای از نشانهها را کنار هم قرار میدهد و از یک سناریوی چندلایه برای تحریک آشوب، ایجاد ناامنی روانی و راهاندازی هستههای کوچک عملیات شهری حکایت دارد.
۱. جزئیات حادثه متروی تهران؛ اقدامی نمایشی با هدف اثرگذاری رسانهای
بررسیهای بهعملآمده از سوی منابع مطلع نشان میدهد دو فردی که با لباس ارتش وارد مترو شده بودند، هیچگونه سابقه خدمتی یا وابستگی رسمی به نیروهای مسلح نداشتهاند.
منشأ اولیه انتشار ویدئو، یک کانال یوتیوب با عنوان «موساد» بوده است؛ موضوعی که احتمال تلاش جهت ایجاد «اثرگذاری روانی» را تقویت میکند.
در محل حادثه، مردم حاضر با واکنش منفی اقدام آنان را بیاثر کردهاند که نشاندهنده عدم همراهی اجتماعی با این نوع نمایشهای تحریکآمیز است. این رویداد هیچ پیوست عملیاتی جدی نداشته و ماهیت آن بیش از آنکه امنیتی باشد، رسانهمحور و برنامهریزیشده ارزیابی میشود.
۲. خط عملیات رسانهای بلافاصله پس از حادثه
تقریباً همزمان با انتشار ویدئو، رسانههای وابسته به جریان سلطنتطلب محتوایی درباره «هستههای مبارزه»، «اقدامات درونشهری»، «عملیات میدانی» و «گروههای کوچک ضربتی» منتشر کردند.
این مطالب، دقیقاً همان ادبیاتی است که رضا پهلوی در تجمعات اخیر خود بهویژه در کانادا به آن اشاره کرده بود. الگوی انتشار، کاملاً هماهنگ، مرحلهبندیشده و هدفمند بوده است؛ از ایجاد هیجان تا ارائه آموزش و سپس تلاش برای جذب افراد هیجانی!

ذکر این نکته ضروری است که طی سالهای گذشته و به خصوص پس از اغتشاشات سال ۱۳۹۶، جذب اکثر افراد برای جاسوسی، اقدامات میدانی و عملیاتی از طریق شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام، ایکس (توییتر سابق) و تلگرام صورت گرفته است. عناصر ضد انقلاب خصوصا سازمان تروریستی منافقین، از پیادهسازی این مدل در شبکههای اجتماعی، تا این لحظه پاسخ قابل قبول خود را دریافت نمودند.
صفحات و کانالهای مرتبط با جریانهای ضد ایرانی، ابتدا با تولید و نشر محتوای هدفمند، در میان قشر جوان جامعه ایجاد هیجان کرده و پس از برقراری ارتباط اولیه، آنها را مجبور به همکاری مینماید.
۳. واکنش علنی مقامات صهیونیستی؛ نشانهای از یک همسویی بیسابقه
یکی از نکات مهم این پرونده، واکنش گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات سابق رژیم صهیونیستی است که با انتشار تصویر این اتفاق، نوشت: از اینجا شروع میشود. این پیام، در کنار دیدارهای گذشته رضا پهلوی با مقامات رژیم صهیونیستی در سال ۱۴۰۲، همراهی گفتمانی پهلوی با سیاستهای امنیتی اسرائیل و حمایت او از حملات رژیم صهیونیستی طی جنگ ۱۲ روزه، نشاندهنده یک پیوند آشکار رسانهای – سیاسی میان جریان سلطنتطلب و تلآویو است؛ پیوندی که میتواند در چارچوب عملیات روانی مشترک مورد ارزیابی قرار گیرد.
۴. هدفگذاری احتمالی این سناریو
بر اساس تحلیل، مجموعه این نشانهها میتواند به اهداف زیر اشاره داشته باشد:
– ایجاد بحران ادراکی در جامعه
با استفاده از نمایشهای هدفمند در فضای عمومی، تلاش میشود: احساس ناامنی افزایش یابد، جامعه وارد فاز هیجانی شود، اعتماد عمومی نسبت به ساختارهای امنیتی دچار اختلال گردد. این الگو با شایعهسازی اخیر درباره «کشف ۷۴ جسد در سد کرج» همراستاست که همان روز تکذیب شد اما وظیفهاش ایجاد شوک اجتماعی بود.
– اعتباربخشی به طرح هستهسازی مسلحانه
جریان سلطنتطلب مدتهاست تلاش دارد تصویری از «هستههای عملیاتی در داخل کشور» در افکار عمومی ایجاد کند. حادثه مترو میتواند بخشی از نمایشسازی برای واقعی جلوه دادن این ادعاها باشد.

– تحریک گروههای آسیبپذیر
این تاکتیکها معمولاً برای جذب: افراد هیجانی، افراد مستعد رفتارهای پرخطر (ارازل و اوباش، سارقین مسلح و…)، نوجوانان و جوانان متاثر از شبکههای اجتماعی (به ویژه جوانانی که به دنبال تغییر دین خود رفته و گرایش به فرقههای ضاله و نوظهور پیدا کردهاند) به کار گرفته میشود.
– اجرای سناریوی فشار چندوجهی علیه ایران پس از شکستهای میدانی اسرائیل
با توجه به ضربات سنگین به ساختار بازدارندگی رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر، استفاده از مزدوران رسانهای برای بیثباتسازی داخلی ایران، گزینهای کمهزینه و قابل اتکا برای تلآویو به نظر میرسد.
۵. تطبیق تاریخی: شباهتها با استراتژی سازمان منافقین
بررسیها نشان میدهد الگوی کنونی شباهتهایی جدی با روندهای دهه ۶۰ دارد: شروع با عملیات روانی، سپس آموزش رسانهای، ایجاد شایعه عملیات مسلحانه و نهایتاً تلاش برای تشکیل هستههای کوچک و انجام اقدامات پارتیزانی. این روندها در آن مقطع به ایجاد ناامنی و ترورهای شهری انجامید و اکنون، نسخهای مدرنتر از همان مدل در حال بازتولید است. یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت جریانهای ضد ایرانی تاکنون، افزایش قدرت نهادهای امنیتی ایران نسبت به دهه ۶۰ و همچنین هوشیاری ملت ایران نسبت به توطئه و تحرکات دشمنان است.
۶. جمعبندی
بر اساس اطلاعات موجود، حادثه متروی تهران نه یک رخداد خودجوش، بلکه یک اقدام طراحیشده برای موجسازی بوده است. همزمانی این اتفاق با تولید محتوای عملیاتی در رسانههای سلطنتطلب و حمایت آشکار مقامات صهیونیستی، وجود عملیات مشترک روانی-رسانهای علیه امنیت داخلی را نشان میدهد.
این سناریو، هدفی فراتر از یک نمایش ساده یا عملیات روانی-رسانهای دارد: آمادهسازی ذهنی جامعه برای آشوبهای آینده، تحریک افراد مستعد به خشونت و القای این تصور که هستههای مسلح در کشور در حال شکلگیری هستند.
۷. پیوست تحلیلی: توصیههای لازم برای دستگاههای مرتبط
توصیههای رسانهای:
انتشار سریع، دقیق و مستند اطلاعات برای جلوگیری از ایجاد خلأ خبری و جلوگیری از جولان شایعهسازان.
رصد محتوای هماهنگ و مشکوک در رسانههای برونمرزی و رسانههای داخلی و صفحات شخصی پرمخاطب در ایران.
توصیههای امنیتی:
شناسایی شبکههای مرتبط با انتشار آموزشهای عملیاتی در فضای مجازی.
شناسایی و رصد فنی کانالها و صفحاتی که نخستینبار مطالب مرتبط با موضوعات حساس را منتشر کردهاند.
افزایش پایش و رصد فضای مجازی و ارشاد افراد خاطی در داخل کشور.

انتهای پیام/

























