نابودی نخبگان سوریه؛ گمانه‌زنی درباره ردپای ترکیه و اسرائیل

  • کد خبر : 35767
  • 21 آبان 1404 - 21:10
نابودی نخبگان سوریه؛ گمانه‌زنی درباره ردپای ترکیه و اسرائیل
پرونده ناپدید شدن افسران «مرکز تحقیقات علمی» سوریه، با وجود گذشت ماه‌ها از سقوط دمشق، همچنان در هاله‌ای از ابهام است. سکوت حکومت جولانی و گمانه‌زنی‌ها درباره نقش ترکیه و اسرائیل، این ماجرا را به یکی از معماهای امنیتی و انسانی پیچیده سوریه بدل کرده است.

ماجرای ناپدید شدن افسران «مرکز مطالعات و تحقیقات علمی» سوریه صرفاً یک حادثه امنیتی گذرا نیست؛ بلکه دریچه‌ای کوچک به صحنه‌ای عمیق‌تر و هولناک‌تر است که نشان می‌دهد حکومت جدید سوریه به رهبری «جولانی» چگونه با نخبگان علمی خود برخورد می‌کند؛ حکومتی که دانش را نه به معادله پیشرفت، بلکه به ابزاری برای وحشت تبدیل کرده است.

حدود یک سال است که اخبار ضد و نقیضی درباره ناپدید شدن شماری از افسران این مرکز منتشر می‌شود؛ مؤسسه‌ای که دهه‌ها محل تجمع مغزهای متفکر و مهندسین فنی دولت سوریه برای توسعه برنامه‌های مختلف از جمله نظامی و امنیتی بوده است. گرچه در ظاهر این پرونده یک معمای امنیتی پیچیده به نظر می‌رسد، اما در عمق خود، آزمونی است برای حکومت جولانی که از آغاز دوره‌ای تازه از رشد و پیشرفت در سوریه سخن می‌گوید.

گزارش‌ها حاکی از آن است که سرنوشت بسیاری از این افسران پس از گذشت حدود یک سال از سقوط دمشق، همچنان در پرده ابهام قرار دارد و سکوت سنگین حکومت جولانی بر این پرونده سایه افکنده است.

برخی از خانواده‌ها اتهاماتی مطرح کرده‌اند مبنی بر اینکه مقامات جولانی، شماری از این افسران را به خارج از کشور، به ترکیه یا اسرائیل منتقل کرده‌اند.

این اتهامات تنها حدس و گمان بی‌پایه نیست، بلکه بازتابی از فقدان کامل اعتماد میان شهروندان و نهادهای حکومتی و ناتوانی در دسترسی به اطلاعات، حتی درباره سرنوشت یک انسان، است.

اندیشه ممنوع: زمانی که شایستگی، به تهدید تبدیل می‌شود
«مرکز تحقیقات علمی» از زمان تأسیس در دهه ۱۹۷۰، یکی از محرمانه‌ترین و بانفوذترین نهادهای دولتی سوریه به شمار می‌رفت. این مرکز نمونه سوری مراکز تحقیقات دفاعی کشورهای بزرگ بود و مسئولیت توسعه فناوری‌های نظامی، ارتباطات و تسلیحات دقیق را بر عهده داشت.

افسران ناپدید شده، سربازان یا نظامیان معمولی نبودند؛ آن‌ها مهندسان، فیزیکدانان و شیمیدانانی بودند که طی سال‌ها، پل‌های دانش را میان آزمایشگاه و میدان جنگ بنا کرده بودند.

شاخص تمدن یک حکومت تنها با تعداد مدارس یا کارخانه‌هایش سنجیده نمی‌شود، بلکه با توانایی آن در مواجهه با حقیقت، حتی وقتی دردناک است، ارزیابی می‌شود. در سوریه امروز، حقیقت چنان دردناک است که همه از آن فرار می‌کنند.

حکومت جولانی از اعتراف به بازداشت این افسران امتناع می‌ورزد و خانواده‌ها از احتمال انتقال آن‌ها به خارج از کشور، احتمالاً توسط ترکیه یا رژیم صهیونیستی، خبر داده‌اند. همزمان، سازمان‌های حقوق بشری اجازه ورود به مؤسسات حکومتی جولانی برای راستی‌آزمایی ندارند.

در کشورهایی مانند سوریه که بیش از یک دهه با جنگ داخلی و خارجی مواجه بوده و سپس تحت فشار تحریم‌ها و بحران اقتصادی قرار گرفته‌اند، وقتی نظام سقوط می‌کند، پیش از شکل‌گیری هر حکومت جدید، به یک پیمان اجتماعی برای بازسازی و ترمیم نیاز است. اما به نظر می‌رسد جولانی، ترمیم هیمنه امنیتی خود را بر بازسازی اعتماد مردم ترجیح داده است. در چنین معادله‌ای، پرونده‌های حساس زیر لایه‌هایی از محرمانگی دفن می‌شوند و به مناطق ممنوعه تبدیل می‌گردند که هیچ‌کس اجازه پرسش درباره آن‌ها را ندارد.

با این حال، آنچه از دیدگاه جولانی پنهان می‌ماند این است که پنهان‌کاری و ابهام نه تنها حکومت را محافظت نمی‌کند، بلکه آن را ضعیف‌تر می‌سازد. حکومتی که فرزندان و نخبگان خود را از ترس حقیقت پنهان می‌کند، عملاً ناتوانی خود در مدیریت عقل و شایستگی موجود در کشور را به نمایش می‌گذارد.

بحران شفافیت و محو شدن حافظه علمی یک ملت
گزارش «شبکه حقوق بشر سوریه» (SNHR) نشان می‌دهد که بیش از ۱۸۰ هزار سوری تا اواسط سال ۲۰۲۵ همچنان در وضعیت بازداشت یا سرنوشت نامعلوم به سر می‌برند. این رقم تنها یک آمار نیست؛ بلکه تصویری از فرهنگ حکومتی مبتنی بر پنهان‌کاری و انحصار اطلاعات را ارائه می‌دهد.

پرونده افسران مرکز تحقیقات علمی را نمی‌توان از این بستر گسترده‌تر جدا کرد. طبیعی است که حکومتی که سرنوشت یک روزنامه‌نگار، فعال یا شهروند عادی را افشا نمی‌کند، سرنوشت افسری با دانش فنی حساس را نیز پنهان نگه دارد. اما تفاوت در اینجاست که ناپدید شدن این افراد، حافظه فنی و علمی دولت را نیز تهدید می‌کند؛ زیرا با از میان رفتن دانشمندان، سال‌ها تجربه و دانش انباشته نیز ناپدید می‌شود و از صفحه وجود محو می‌گردد.

اسرائیل و ترکیه… فرضیه یا سیگنال؟
اتهاماتی که درباره انتقال افسران «مرکز تحقیقات علمی» سوریه به ترکیه یا «اسرائیل» مطرح شده، با توجه به رویکرد سال‌های گذشته این دو بازیگر در قبال نظام اسد، چندان دور از ذهن نیست. به‌ویژه آنکه این مرکز در جریان جنگ داخلی سوریه، بارها هدف حملات هوایی رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود و پس از سقوط دمشق نیز از نخستین مراکزی بود که توسط اسرائیل بمباران و نابود شد. علاوه بر اینکه تعداد زیادی از دانشمندان و نخبگان سوری در رشته‌های دیگر به همین سرنوشت دچارند.

با این حال، این اتهامات پرسشی مشروع را پیش می‌کشد: چرا چنین فرضیه‌هایی در ذهنیت عمومی مردم سوریه تا این اندازه اعتبار یافته‌اند؟
پاسخ ساده و در عین حال دردناک است: نبود شفافیت رسمی. هنگامی که منابع حکومتی هیچ اطلاع‌رسانی نمی‌کنند، تمامی روایت‌ها و گمانه‌زنی‌ها مجال ظهور می‌یابند—به‌ویژه زمانی که قراین و شواهد گذشته، با آن‌ها همخوانی دارد.

در پسِ پرونده ناپدید شدن این افسران، چند سناریوی محتمل مطرح است:
۱. شماری از این نخبگان واقعاً در چارچوب ترتیبات امنیتی پس از سقوط دمشق، برای حفظ اطلاعات حساس یا انتقال آن‌ها، به کشورهای خارجی از جمله اسرائیل یا ترکیه منتقل شده‌اند.
۲. ناپدید شدن آنان می‌تواند ناشی از حذف فیزیکی داخلی باشد؛ اقدامی برای جلوگیری از افشای اطلاعات حیاتی.
۳. احتمال دیگر آن است که این افسران یا حداقل تعدادی از آن‌ها همچنان در بازداشتگاه‌هایی محرمانه در خاک سوریه نگهداری شوند.
هر سه سناریو ممکن است واقعیت‌هایی در خود داشته باشند، اما سکوت حکومت جولانی در برابر این پرونده، نشانه‌ای روشن از ناتوانی آن در اقناع افکار عمومی و ایجاد اعتماد ملی است.

علم به مثابه آینه آزادی
نخبگانی که روزی نماد مدرنیته‌ی ملی بودند، امروز به نمادهای ابهام و نامعلومی بدل شده‌اند. این وضعیت چیزی فراتر از ازدست‌رفتن شایستگی‌هاست؛ زیرا از دولت تصویری می‌گیرد که از هر دارایی دیگری گران‌بهاتر است: تصویر حکومتی عقلانی و منطقی.

اما در سوریه، آنچه می‌بینیم استمرار همان منطق جنگ است: هر که مستقل بیندیشد، تهدید تلقی می‌شود و هر که آزادانه فکر کند، دشمن پنداشته می‌شود.

ناپدید شدن یک فرد — چه رسد به نخبگان علمی یک کشور — تنها یک جنایت داخلی نیست؛ بر پایه قوانین بین‌المللی، جنایتی فرامرزی است که قابلیت پیگرد حقوقی دارد. با این حال، از آنجا که بسیاری از سازمان‌های حقوق بشری سوریه، از جمله شبکه حقوق بشر سوریه و مؤسسه مستقل امور مفقودین، با منابعی محدود فعالیت می‌کنند یا اساساً اجازه فعالیت در سوریه ندارند، این وظیفه نهادهای بین‌المللی و جامعه جهانی است که پرونده ناپدیدشدگان علمی سوریه را در اولویت قرار دهند و حکومت جولانی را در برابر آن پاسخ‌گو سازند.

ناپدید شدن افسران «مرکز تحقیقات علمی»، فارغ از انگیزه‌های پشت آن، نه‌تنها یک فاجعه انسانی است، بلکه بازتابی از گسست عمیق میان حکومت و عقل علمی آن به شمار می‌آید. هنگامی که نهادهای علمی و نظامی به ابزارهایی برای اطاعت کورکورانه بدل شوند و نه خلاقیت، آخرین شعاع روشنایی در تونل مدرنیته خاموش می‌شود.

بازگرداندن این افسران به عرصه عمومی — یا دست‌کم روشن‌سازی سرنوشت آنان — حداقل اقدامی است که حکومت جولانی موظف به انجام آن است. پرسش اصلی دیگر این نیست که «آن‌ها کجا هستند؟» بلکه این است که چگونه کشوری که زمانی یکی از قدیمی‌ترین مراکز تحقیقاتی خاورمیانه را در اختیار داشت، به مرحله‌ای رسیده است که دانشمندانش مفقود می‌شوند و حکومت، به عنوان مسئول مستقیم، از پاسخ‌گویی درباره سرنوشت آنان سر باز می‌زند.

پاسخ نهایی را نباید در زندانی مخفی یا معامله‌ای مرموز جست‌وجو کرد؛ ریشه مسئله در ساختار عمیق حکومت جولانی نهفته است — حکومتی که هنوز نیاموخته است: دانش، هرچقدر هم خطرناک باشد، جهل خطرناک‌تر است.

انتهای پیام/

منبع: فارس

لینک کوتاه : https://akhbarjahadi.ir/?p=35767

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.