تحولات اخیر در سوریه و سفر ابومحمد الجولانی به آمریکا، نقطه عطفی در مسیر بازآرایی ژئوپلیتیکی غرب آسیا محسوب میشود. برای نخستینبار واشنگتن و تلآویو توانستهاند مهرهای را در دمشق ببینند که نهتنها تهدیدی برای امنیت اسرائیل نیست، بلکه بهزعم آنها میتواند ضامن ثبات (مورد نیاز غرب) در سوریه باشد.
در نگاه غرب، حضور الجولانی در رأس ساختار قدرت سوریه به معنای فاصله گرفتن دمشق از محور مقاومت و تضعیف پیوندهای استراتژیک با تهران و حزبالله لبنان است. بسته شدن مسیر لجستیکی تهران–بیروت، که سالها شریان حیاتی پشتیبانی محور مقاومت محسوب میشد، موقعیت آمریکا و رژیم صهیونیستی را در معادله میدانی منطقه تقویت کرده است.
از منظر تلآویو، حکومت جدید سوریه دیگر خطری جدی برای اسرائیل ندارد. حملات مکرر اسرائیل طی سالهای اخیر به زیرساختهای نظامی سوریه، از جمله پایگاههای هوایی و سامانههای راداری، توان دفاعی این کشور را بهشدت تضعیف کرده است؛ تا جایی که اکنون دمشق توان مقابله یا بازدارندگی مؤثر در برابر تجاوزات هوایی و حتی زمینی را ندارد.
در این میان، غربیها با تمام ظرفیت سیاسی، اقتصادی و رسانهای خود به دنبال آن هستند تا چهره الجولانی را بازسازی کنند. لغو تحریمهای سازمان ملل علیه وی، درست پیش از سفر به آمریکا نشان میدهد فرایند مشروعیتسازی این چهره تروریستی بهصورت هماهنگ و حسابشده پیش میرود. هدف آن است که افکار عمومی جهان، بهتدریج گذشته سیاه او در القاعده، داعش و هیئت تحریر الشام را فراموش کند و از او چهرهای عملگرا ببیند.
این سطح از هماهنگیها و پشتیبانیهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای محور شرارت از ابومحمد الجولانی را با پشتیبانیهای حامیان بشار اسد مقایسه کنید! اکنون بهترین فرصت تاریخی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی رقم خورده است؛ فرصتی که در آن، نه از تهدید دمشق خبری هست و نه از محور مقاومتِ منسجم. در این میان، بزرگترین پرسش آن است که آیا تجربه تلخ سال گذشته، برای بازیگران محور مقاومت درسی خواهد داشت؟
انتهای پیام/
























