به گزارش اخبار جهادی، سودان درگیر جنگی است که از ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ میان نیروهای مسلح سودان (SAF) و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری محمد حمدان دقلو (حمیدتی) مورد حمایت امارات آغاز شده و تاکنون تلاشهای میانجیگری منطقهای و بینالمللی برای پایان دادن به آن شکست خورده است. آمار تلفات انسانی بسیار نگرانکننده است؛ طبق گزارشهای سازمان ملل و محلی، حدود ۲۰ هزار نفر کشته شدهاند، در حالی که برخی مطالعات تخمین کشتهشدگان را حدود ۱۳۰ هزار نفر میدانند، و بیش از ۱۵ میلیون نفر آواره شدهاند.
تصرف الفاشر و ابعاد فاجعه
سقوط نظامی: روز یکشنبه، ۲۶ اکتبر، RSF اعلام شد که ستاد ارتش در الفاشر، آخرین دژ نظامی در منطقه دارفور، را پس از بیش از پنج ماه محاصره و درگیریهای شدید، تصرف کرده است. این سقوط عملاً تقسیم جغرافیایی کشور را بین جناحهای مسلح تثبیت میکند: شرق تحت کنترل ارتش و غرب تحت کنترل RSF.
بحران انسانی: سازمان ملل نسبت به وخامت اوضاع انسانی در شهر هشدار داده است. نیروی مشترک جنبشهای مسلح دارفور، RSF را به قتل ۲۰۰۰ غیرنظامی در الفاشر طی دو روز گذشته متهم کرده است. سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) اعلام کرد که بیش از ۲۶ هزار نفر در ۴۸ ساعت گذشته آواره شدهاند.
بیانیه ارتش: عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش، عقبنشینی از الفاشر را تصمیمی استراتژیک برای نجات شهروندان از «تخریب و کشتار سیستماتیک» بیشتر توسط RSF عنوان کرد و این جنایات را به نقض هنجارهای بینالمللی توسط RSF نسبت داد.
اهمیت استراتژیک الفاشر
الفاشر، پایتخت ایالت دارفور شمالی، دارای اهمیت استراتژیک بالایی است:
آخرین دژ دارفور: این شهر آخرین پایگاه ارتش سودان در پنج ایالت دارفور بود که چهار پایتخت دیگر آن (ال جنینه، نیاله، ال دائین و زالینگی) پیشتر توسط RSF تصرف شده بودند.
موقعیت جغرافیایی کلیدی: موقعیت الفاشر در مرز با چاد و لیبی و دسترسی آن به شهرهای شمال و بندر سودان، آن را به یک مرکز تجاری و لجستیکی حیاتی، بهویژه برای دریافت کمکهای بشردوستانه، تبدیل کرده است.
پایگاه احتمالی دولت موازی: کنترل کامل دارفور، این امکان را به RSF میدهد نفوذ خود را بر منطقه وسیع دارفور تثبیت کرده و پایگاهی برای یک دولت موازی ایجاد کند. مسعد بولوس، هشدار داد که کنترل کامل دارفور توسط RSF پیامدهای جدی برای تجزیه سودان خواهد داشت.
شکست مذاکرات واشنگتن و نقش مخرب امارات
سقوط الفاشر تنها چند ساعت پس از شکست مذاکرات آتشبس در واشنگتن رخ داد. این مذاکرات با حمایت ایالات متحده و با حضور امارات، مصر و عربستان سعودی («چهارجانبه») برگزار شد، اما به دلیل موضعگیریهای امارات به بنبست رسید.
منابع دیپلماتیک به میدل ایست آی گزارش دادند که امارات که متهم به حمایت گسترده از RSF از بحث در مورد وضعیت الفاشر که تحت محاصره بود، خودداری کرد.
امارات از توصیف وضعیت الفاشر به عنوان «محاصره» امتناع کرده و ادعا کردند هر دو طرف مسئولیت یکسانی در قبال جنایات دارند، اما برای همه مبرهن است، نه تنها اوضاع جاری در الفاشر بلکه اوضاع جاری در سراسر سودان ناشی از طمعورزیهای امارات نسبت به طلای سودان دو سال است و همین موجب جنگ خونین دوسالهای در سودان شده که قربانیان آن مردم سودان هستند.
تحلیلگران و گزارشها تأکید دارند که سودان به دلیل مداخلات خارجی به رهبری امارات متحده عربی، به یک میدان درگیری ژئوپلیتیکی و اقتصادی بیرحمانه تبدیل شده است. امارات جاهطلبیهای خود را برای تسلط بر طلا، زمینهای کشاورزی، بنادر و حتی تصمیمات حاکمیتی سودان پنهان نمیکند و از ابزارهای اقتصادی و تجاری برای تقویت دستور کار توسعهطلبانه خود، حتی به قیمت فروپاشی سودان، استفاده میکند.
تحلیلگران و گزارشها تأکید دارند که سودان به دلیل مداخلات خارجی به رهبری امارات متحده عربی، به یک میدان درگیری ژئوپلیتیکی و اقتصادی بیرحمانه تبدیل شده است. امارات جاهطلبیهای خود را برای تسلط بر طلا، زمینهای کشاورزی، بنادر و حتی تصمیمات حاکمیتی سودان پنهان نمیکند و از ابزارهای اقتصادی و تجاری برای تقویت دستور کار توسعهطلبانه خود، حتی به قیمت فروپاشی سودان، استفاده میکند.
چشم داشتهای امارات در سودان
طلا: شریان حیاتی جنگ
تقریباً ۹۰٪ از تولید طلای سودان به خارج قاچاق میشود و اکثریت قریب به اتفاق آن به امارات متحده عربی میرسد (از طریق شبکههای قاچاق دارفور-لیبی-دبی).
طلای غارتشده از طریق شرکتهای صوری در سیستم بانکی امارات پولشویی و ادغام میشود. این امر تأمین مالی جنگ جاری را تضمین کرده و نیروهای RSF را تقویت میکند، در حالی که امارات این روند را تسهیل میکند.
کشاورزی: تبدیل سودان به مزرعه
شرکتهای اماراتی در سودان به دنبال امنیت غذایی خود هستند و هزاران هکتار از زمینهای حاصلخیز کشاورزی سودان را در اختیار گرفتهاند یا به دنبال توسعه آن هستند.
این شرکتها اغلب معاف از مالیات هستند و بدون محدودیت از منابع آبی سودان بهرهبرداری میکنند، در حالی که میلیونها سودانی از قحطی رنج میبرند.
بنادر: کنترل دریای سرخ
امارات به دنبال کنترل تجارت و تصمیمگیریهای حاکمیتی از طریق کنترل بنادر است. قرارداد ۶ میلیارد دلاری توسعه بندر ابوعمامه و ایجاد یک منطقه آزاد، درست قبل از شروع جنگ منعقد شد.
کنترل بنادر به معنای کنترل شریان حیاتی تجارت خارجی سودان است و بخشی از تلاشهای امارات برای تحکیم سلطه خود در امتداد سواحل شاخ آفریقا است.
تسلط بانکی و پولشویی
حضور امارات به سیستم بانکی سودان نیز گسترش یافته است. بانکهایی مانند بانک خارطوم و بانک خلیج فارس (که به RSF مرتبط است) به بسترهایی برای پولشویی وجوه غارتشده تبدیل شدهاند و نقل و انتقالات مشکوک را تسهیل میکنند.
جنگ نیابتی خلیج فارس
در پشت پرده، یک جنگ قدرت منطقهای بین عربستان سعودی (که رسماً از ارتش حمایت میکند) و امارات متحده عربی (که تمایل دارد از RSF حمایت کند) در جریان است.
سودان به میدان نبردی برای مبارزه کشورهای خلیج فارس برای نفوذ، منابع و بنادر تبدیل شده است و مردم سودان بهای خونین آن را میپردازند.
سقوط الفاشر نه تنها یک پیروزی نظامی برای RSF بود، بلکه نشاندهنده نقطه اوج نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی امارات در غرب سودان است. هژمونی امارات نه از طریق تانک، بلکه با استثمار سیستماتیک منابع (طلا، زمین، بنادر و سیستم بانکی) به دست آمده است. تا زمانی که جامعه بینالمللی صریحاً نقش مخرب ابوظبی در دامن زدن به جنگ و فراهم کردن شریان مالی آن را مورد اذعان قرار ندهد، پایان دادن به این فاجعه در سودان بسیار دشوار خواهد بود.

انتهای پیام/
منبع: فارس

























