بلوچستان؛ کانون رقابت‌های ژئوپلیتیکی میان قدرت‌های بزرگ

  • کد خبر : 35316
  • 16 مهر 1404 - 17:42
بلوچستان؛ کانون رقابت‌های ژئوپلیتیکی میان قدرت‌های بزرگ
بلوچستان، منطقه‌ای استراتژیک که در مرز ایران، پاکستان و افغانستان قرار دارد به کانون رقابت‌های ژئوپلیتیکی میان قدرت‌های بزرگ مانند چین، روسیه و هند تبدیل شده است. این کشورها بنادر و کریدورهای زیرساختی آن را فرصتی برای مقابله با نفوذ غرب می‌بینند. این منطقه، که با ادعاهای جدایی‌طلبان و نقض شدید حقوق بشر مواجه است، نقش کلیدی در ایجاد یک بلوک جایگزین برای هژمونی اروپا-آتلانتیک ایفا می‌کند و به عنوان چهارراهی برای مسیرهای تجاری، سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک و همکاری‌های نظامی میان بازیگران بلوک اوراسیا عمل می‌کند.

بلوچستان تحت تقسیم‌بندی‌های استعماری و سلطه دولتی قرار گرفته که حق تعیین سرنوشت را از ساکنانش سلب کرده است. پس از تشکیل پاکستان در سال ۱۹۴۷، این منطقه به اجبار ضمیمه شد، در حالی که در ایران، تحت سیستم متمرکز دولتی ادغام گردید. در دوران جنگ سرد، بلوچستان منطقه‌ای حاشیه‌ای به حساب می‌آمد که به دلیل خواسته‌های جدایی‌طلبانه، با سرکوب دولت مرکزی پاکستان مواجه شد. اما در هزاره جدید، در چارچوب چندقطبی و با رشد اقتصادی آسیا، این منطقه به دلیل بنادر و منابع طبیعی‌اش از اهمیت ژئوپلیتیکی برخوردار شده و به طور کامل در رقابت‌های بلوک‌های قدرت جهانی وارد شده است.

ارزش و جایگاه اقتصادی

بلوچستان، با جمعیت ۱۰ میلیونی، امروزه به دلیل دسترسی مستقیم به دریای عمان و اقیانوس هند به منطقه‌ای با اهمیت ژئوپلیتیک حیاتی تبدیل شده است. این موقعیت استراتژیک، نقش محوری در کریدورهای تجاری و توازن امنیتی منطقه‌ای به آن بخشیده، به ویژه با توجه به بنادر گوادر در پاکستان و چابهار در ایران. هر دو بندر در کانون پروژه‌های زیرساختی بلندپروازانه قرار دارند: گوادر بخشی از «کریدور اقتصادی چین-پاکستان» “CPEC” است، در حالی که چابهار به کریدور حمل و نقل شمال-جنوب مرتبط است و از سوی ایران و روسیه حمایت می‌شود.

در چارچوب چندقطبی شدن جهان، بلوچستان همچنین نقشی راهبردی در تقابل با غرب ایفا می‌کند. چین و روسیه به ویژه، فرصتی در بنادر این منطقه می‌بینند تا وابستگی به مسیرهای تجاری تحت سلطه آمریکا و متحدانش را کاهش دهند و یک بلوک جایگزین در برابر هژمونی غرب، چه از نظر اقتصادی و چه نظامی تقویت کنند. سرمایه‌گذاری‌های روسیه، هند و چین در بلوچستان از منطق مشترکی پیروی می‌کند: تحکیم یک منطقه نفوذ مستقل از منافع اروپا-آتلانتیک و دور زدن کنترل واشنگتن بر تنگه مالاکا، کانال سوئز و کشورهای خلیج فارس.

سرمایه‌گذاری چینی‌ها

در سال‌های اخیر، بندر چابهار به طور فزاینده‌ای در برنامه‌های اقتصادی و ژئواستراتژیک چین اهمیت یافته است. در ابتدا، چین تمرکز خود را بر بندر «گوادر» در بلوچستان پاکستان گذاشت، که بخش کلیدی کریدور اقتصادی چین-پاکستان “CPEC” با بودجه‌ای ۶۵ میلیارد دلاری تحت «ابتکار کمربند و جاده» “BRI” بود. گوادر قرار بود منطقه «سینکیانگ» چین را به دریای عرب متصل کند و وابستگی به تنگه مالاکا را برای حمل انرژی کاهش دهد. با این حال، بی‌ثباتی مزمن در بلوچستان پاکستان، ناشی از شورش تجزیه‌طلبان بلوچ، پروژه‌های CPEC را مختل کرده و منجر به حملات به تسهیلات نظامی چین و پاکستان شده است. این ناآرامی‌ها کنترل اسلام‌آباد را تضعیف کرده و نگرانی‌هایی در مجلس پاکستان درباره از دست دادن حاکمیت بر این منطقه ایجاد کرده است.

در اسفند ۱۴۰۳، سفیر چین در ایران با رئیس منطقه آزاد چابهار دیدار و همکاری‌های راهبردی در چارچوب قرارداد ۲۵ ساله را بررسی کردند. طرفین بر پیوند استراتژیک بنادر گوادر و چابهار برای ایجاد کریدور ترانزیتی به اروپا تأکید نمودند. این توافقنامه شامل سرمایه‌گذاری‌های عمده‌ای می‌شود از جمله: احداث مجتمع پتروشیمی، توسعه شهر هوشمند، عمران سواحل مکران، توسعه و ساخت فرودگاه‌ها، ایجاد شهر صنعتی خودروسازی و پروژه‌های مدیریت آب و شیلات. چین با دو هدف اصلیِ «تأمین مسیرهای امن انتقال نفت از خلیج فارس» و «کاهش نفوذ آمریکا در منطقه»، پروژه‌های کلانی مانند کریدور اقتصادی چین-پاکستان  و توسعه بندر گوادر را دنبال می‌کند. طبق ادعای اندیشکده ایتالیایی IARI، با توجه به ناآرامی‌های فزاینده در بلوچستان پاکستان، چین به‌تدریج سرمایه‌گذاری‌های خود را به سمت بندر چابهار در ایران سوق داده است، جایی که کنترل متمرکزتر تهران، محیطی امن‌تر برای منافع چین فراهم می‌آورد. این تغییر استراتژی، بخشی از تلاش پکن برای ایجاد شبکه‌ای جایگزین در برابر هژمونی دریایی غرب محسوب می‌شود.

تقابل هند

هند برای مقابله با محور چین و پاکستان، پیش از چین در بندر چابهار ایران سرمایه‌گذاری کرد. چابهار، برخلاف گوادر که بخشی از طرح BRI چین است، تنها با حمایت هند توسعه یافت تا دسترسی مستقیم به افغانستان و آسیای میانه را فراهم کند. اما احتمال حضور چین در چابهار، نگرانی‌هایی برای هند ایجاد کرده، زیرا این بندر تاکنون رقیب گوادر محسوب می‌شد. درحالی که گوادر به‌دلیل ناآرامی‌های بلوچستان هنوز کاملاً عملیاتی نشده، چابهار از مزیت تجاری برخوردار شده است. اگر هند بتواند همکاری با ایران را تقویت کند و زیرساخت‌های لجستیکی را گسترش دهد، چابهار می‌تواند هاب مهم تجاری برای دسترسی به افغانستان، آسیای میانه و حتی روسیه شود. با این حال، رقابت با چین و مسائل ژئوپلیتیک چالش اصلی باقی می‌ماند.

روسیه

همکاری فزاینده ایران و روسیه در چابهار، بخشی از پیمان استراتژیک ۲۰ ساله ۲۰۲۵ این دو کشور است که بر همکاری در دفاع، انرژی و کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب (INSTC) تمرکز دارد. روسیه با حضور در چابهار به دنبال دسترسی به بنادر آب‌های گرم و تقویت جایگاه خود در کریدور تجاری رقیب غرب است. تمرینات مشترک نظامی ۲۰۲۵ روسیه، چین و ایران در چابهار نیز بر اهمیت ژئوپلیتیک این بندر تأکید می‌کند. این تحولات می‌تواند بلوچستان را از یک منطقه حاشیه‌ای به کانونی راهبردی در نظم چندقطبی تبدیل کند، مشروط بر مدیریت تنش‌های محلی و جذب مشارکت بازیگران غیرمتعهد مانند هند.

انتهای پیام/

منبع: تحولات جهان اسلام

لینک کوتاه : https://akhbarjahadi.ir/?p=35316

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.