به گزارش اخبار جهادی، ۲۳ سپتامبر نقطه عطفی در این سلسله رویدادها بود؛ روزی که رژیم صهیونیستی ۱۳۰۰ حمله هوایی را علیه جنوب لبنان انجام داد و بیش از یکمیلیون و سیصد هزار نفر را به شمال و بیروت آواره کرد. سپس شهادت فرماندهان شاخص یگانهای موشکی و پهپادی حزبالله، ابراهیم محمد قبیسی (حاج ابوموسی) و محمد سرور (حاج ابوصالح) در ۲۴ و ۲۶ سپتامبر رقم خورد.
اما شاید سنگینترین ضربه در ۲۷ سپتامبر وارد شد؛ زمانی که سید حسن نصرالله به همراه بخشی از کادر ارشد حزبالله از جمله حاج علی کرکی و سردار نیلفروشان به شهادت رسیدند. در همان روزها، حملات هوایی گسترده به ضاحیه جنوبی بیروت ادامه داشت و تنها یک روز بعد، شیخ نبیل قاووق، فرمانده حفاظت اطلاعات حزبالله نیز به شهادت رسید. این روند با شهادت دکتر محمدجعفر قصیر، فرمانده یگان ۴۴۰۰ در ۳۰ سپتامبر ادامه یافت.
چهار روز بعد، در سوم اکتبر، هاشم صفیالدین، رهبر جدید حزبالله و حاج حسین هزیمه فرمانده اطلاعات نیز هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. این حجم از حوادث، اگر علیه هر دولت یا ارتشی دیگر در جهان رخ میداد، بدون تردید به فروپاشی کامل ساختار آن منجر میشد. با این حال، حزبالله نه تنها باقی ماند بلکه با سازماندهی مجدد و تکیه بر شبکه گسترده نیروها، در برابر حمله زمینی اسرائیل به جنوب لبنان مقاومتی شگفتانگیز از خود نشان داد؛ مقاومتی که بسیاری آن را غیرقابل پیشبینی و “غیرعادی” توصیف کردهاند.
مرور حوادث سپتامبر نشان میدهد رژیم صهیونیستی در پی اجرای یک راهبرد تمامعیار برای انهدام کامل حزبالله بود. از انفجار تجهیزات ارتباطی گرفته تا ترور فرماندهان کلیدی، همه حکایت از آن داشت که هدف دشمن، از بین بردن حافظه سازمانی و ستونهای اصلی مقاومت است. اما برخلاف تصور تلآویو، ساختار حزبالله نشان داد که توانایی احیای سریع و بازسازی فرماندهی را دارد.
مقاومت حزبالله پس از شهادت رهبرانش نشان داد که این جنبش تنها یک سازمان نظامی نیست، بلکه یک شبکه اجتماعی-ایدئولوژیک عمیق است که ریشه در بستر مردمی لبنان دارد. همین ویژگی سبب شد تا علیرغم سنگینترین فشارها و شهادت بزرگترین فرماندهانش، نه تنها فرو نپاشد بلکه صحنهای از استقامت تاریخی را در برابر ارتش رژیم صهیونیستی رقم بزند.

انتهای پیام/