در حالیکه جنگ غزه وارد ماههای پایانی دومین سال خود میشود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با اظهاراتی صریح و بیسابقه، بار دیگر از چشمانداز ایدئولوژیک و توسعهطلبانه خود پرده برداشت؛ چشماندازی که از مفاهیم مذهبی تورات تغذیه میکند و هدف نهایی آن، تحقق ایده «اسرائیل بزرگ» است.
نتانیاهو در گفتوگویی تازه با شبکه عبریزبان i۲۴ خود را در «مأموریتی تاریخی و دینی» معرفی کرد و جنگ علیه غزه را «نبرد نور و تاریکی» و «جنگ با عمالیق» نامید؛ واژگانی با بار عمیق مذهبی که بر ریشههای دینی و ایدئولوژیک این پروژه توسعهطلبانه صحه میگذارد.
اسرائیل بزرگ: ایدهای فراتر از مرزهای ۱۹۴۸
بر اساس روایتهای کتاب مقدس، مفهوم «اسرائیل بزرگ» از وادی عریش در مصر تا رود فرات در عراق امتداد دارد و شامل سرزمینهایی در سوریه، لبنان، اردن و حتی بخشهایی از مصر است. آنچه نگرانکنندهتر است، اینکه این مفهوم صرفاً یک خیال مذهبی نیست؛ بلکه در تاریخ سیاسی اسرائیل نیز ریشه دارد.
دیوید بنگوریون، نخستین نخستوزیر رژیم صهیونیستی که شخصیتی سکولار بود، در جریان جنگ سوئز ۱۹۵۶ از بازگرداندن «مرزهای پادشاهی داوود و سلیمان» سخن گفته بود. اکنون نتانیاهو، با ترکیب مفاهیم دینی و سیاسی، همان مسیر را با شدت بیشتری دنبال میکند.
کوچ اجباری فلسطینیها؛ راهبرد تازه یا ادامه یک پروژه؟
نتانیاهو در این مصاحبه، با اشاره به «ضرورت خروج غیرنظامیان از غزه»، بهطور تلویحی از طرح کوچ اجباری سخن گفت. او با مقایسه شرایط غزه با مهاجرتهای جنگی در سوریه، افغانستان و اوکراین، سعی در طبیعی جلوه دادن این سناریو داشت؛ در حالیکه رژیم او از سال ۲۰۰۷ تاکنون، خود عامل اصلی محاصره و نابودی زیرساختهای حیاتی غزه بوده است.
در همین راستا، گزارشهایی از گفتوگوهای تلآویو با چند کشور از جمله سودان جنوبی، لیبی و اندونزی برای پذیرش آوارگان فلسطینی منتشر شده است. این تحرکات در چارچوب پروژه «کوچاندن ساکنان غزه» و تغییر بافت جمعیتی آن ارزیابی میشود؛ اقدامی که از نگاه کارشناسان، تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی کشورهای عربی بهویژه مصر محسوب میشود.
نتانیاهو و دو مأموریت راهبردی
در اظهارات خود، نتانیاهو دو محور اصلی سیاستهای آیندهاش را روشن ساخت:
۱. مقابله با برنامه هستهای ایران، که آن را «سرطان» توصیف کرد و مدعی شد که با اقدامات خود، پیشرفت آن را سالها به عقب انداخته است.
۲. ادامه جنگ در غزه تا تحقق «پیروزی کامل»، رد توافق جزئی بدون پایان جنگ، و افزایش فشار بر گروههای مقاومت از جمله حماس و حزبالله.
او همچنین با اشاره به اختلافات داخلی کابینه جنگ، اعلام کرد که تصمیمات نهایی را شخصاً اتخاذ میکند؛ نشانهای دیگر از تثبیت رویکرد تکرو و اقتدارگرایانه او.
پیام آشکار به جهان عرب
ابراهیم المدهون، تحلیلگر فلسطینی، نتانیاهو را شخصیتی دانست که دین را در خدمت پروژهای سیاسی-نظامی بهکار گرفته است. از نگاه او، هدف نهایی این پروژه نهفقط اشغال کامل غزه، بلکه تسری تجاوزات به بخشهایی از لبنان، سوریه، اردن و حتی صحرای سینای مصر است.
او هشدار داد که غزه، خط مقدم دفاع از امنیت ملی مصر است و مقاومت در این منطقه، مانعی استراتژیک در برابر گسترش بیشتر تجاوزات اسرائیل بهشمار میرود.
واکنشهای مردمی: فریادی در برابر عادیسازی
در پی انتشار سخنان نتانیاهو، موجی از خشم و واکنش در شبکههای اجتماعی عربی و اسلامی بهراه افتاد. بسیاری کاربران، این سخنان را نشانه آشکار از نیتهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی و رد صریح ادعاهای آن درباره «صلح» و «ثبات» دانستند.
برخی نیز از کشورهای عربی و اسلامی خواستند تا روند عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر را متوقف کنند و در کنار مردم فلسطین و مقاومت آن بایستند. پیام غالب این واکنشها چنین بود: اسرائیل آشکارا نقشه خود را بیان کرده؛ آیا هنوز جایی برای سکوت باقی مانده است؟
نتیجهگیری: مسیر بنگوریون، رهنامه نتانیاهو
نتانیاهو با تکیه بر مفاهیم دینی، خود را ادامهدهنده راه بنگوریون معرفی کرده؛ اما نه در قالب نخستوزیری عادی، بلکه در نقش یک «پیامآور تاریخی». آنچه از سخنان او برمیآید، چشماندازی خطرناک برای آینده منطقه است:
– ادامه اشغال و الحاق
– تلاش برای تغییر بافت جمعیتی غزه
– یهودیسازی اماکن مقدس
– تهدید مستقیم امنیت ملی کشورهای همسایه.
در چنین شرایطی، بیتفاوتی یا همراهی با این پروژه، نهتنها به معنای خیانت به مسئله فلسطین، بلکه نادیده گرفتن تهدیدی گستردهتر علیه ثبات کل منطقه خواهد بود.
انتهای پیام/