اسرائیل از میانههای جنگ غزه به آب و آتش زده است تا جنگ سنتی با ایران در منطقه خاکستری را به رویارویی مستقیم تبدیل کند. شورش مدنی اسرائیل پیش از هفتم اکتبر، تلآویو را در بیسابقهترین سطح آسیبپذیری گرفتار کرده است؛ وضعیتی که در جریان جنگ غزه شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفت.
در وضعیت نامطلوب رژیم صهیونیستی بنا به نظر «توماس فریدمن» اگرچه ظاهراً چیزی در وضعیت جاری اسرائیل تغییری نکرده است و جنگ در غزه همچنان ادامه دارد، اما نشانههایی از تغییر در فضای داخلی اسرائیل به چشم میخورد. این تغییر را گرچه هنوز نمیشود «جنبش ضدجنگ» نامید، اما صداهایی از طیفهای مختلف سیاسی – از چپ تا راست میانه – در حال آشکار شدن هستند که ادامه این جنگ را فاجعهبار میدانند و پایان آن را خواستار هستند و میگویند تداوم آن میتواند هزینههای بسیار سنگین و سرسامآوری را در پی داشته باشد.
در معادله سخت تلآویو، شخص «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر یک عنصر نامطلوب هم برای اسرائیل، هم برای آمریکا یا حتی اروپاییها قلمداد میشود. برخی محافل در اسرائیل معتقد هستند که «بی بی» همه را قربانی منفعت طلبی خود کرده است؛ روندی که ادامه آن هزینههای سنگینی به رژیم تحمیل خواهد کرد.
افشای ضربه سنگین اطلاعاتی جمهوری اسلامی به اسرائیل و بازداشت دومینویی جاسوسهای منصوب به تهران در سرزمین اشغالی یک زلزله امنیتی در موساد و شین بت محسوب میشود که فشار مضاعف به نخست وزیری اسرائیل وارد میکند. الگوریتم رفتاری نتانیاهو در سایه سنگین طوفان الاقصی گمانه زنی درباره احتمال حمله «محدود» اسرائیل را پررنگ میکند. نخست وزیر اسرائیل برای ایجاد فضای تنفس، دستاوردسازی و کنترل اپوزیسیون خشمگین صهیونیستی نیازمند یک اتفاق ویژه است.
در این میان، ظاهرا مذاکرات ایران و آمریکا هم به چالش خورده است اما «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده میداند که هزینههای جنگ با ایران به نبرد در گستره خاورمیانه با فاکتورهای سنگین خواهد شد. از طرف دیگر بنا بر نظر «استفان والت» نظریهپرداز رئالیست، تهران در واکنش به اقدام نظامی یا فشارهای سخت به سمت «بازدارندگی نهایی» حرکت خواهد کرد.
واشنگتن در میان تمام رجزخوانیها ذیل «فشار حداکثری» یا حتی اعزام بمب افکنهای راهبردی نمیخواهد وارد با تهران وارد «معماواره بقا» شود. مغز نتانیاهو تنها معطوف به حفظ قدرت به هر قیمتی و تقابل مستقیم با تهران است اما پنتاگون میداند که درگیری در خاورمیانه وضعیتهایی پیچیده در تقابل با چین و روسیه را رقم خواهد زد. یک نکته واضح در اختلاف دیدگاهی ترامپ و نتانیاهو درباره ایران وجود دارد؛ آنها اگرچه اتحاد استراتژیک دارند اما تاکتیکهای طرفین دچار شکافهای آشکار و پنهان شده است. ناگفته نماند که رئیس جمهوری آمریکا در عرصه داخلی، عرصه دیپلماسی، عرصه اقتصادی یا حتی کاخ سفید و چالش با «ایلان ماسک» در معرض فشار از درون قرار دارند.
رژیم صهیونیستی برای کنترل واکنش کاخ سفید و خشم ترامپ، وعده داده است که دست به اقدام نظامی علیه تهران نخواهد زد؛ البته آمریکا هم از این وضعیت به عنوان یک اهرم فشار در پرونده ایران استفاده میکند.
در قلب وضعیتی که ترسیم شد؛ نتانیاهو نیازمند رویارویی مستقیم با تهران است؛ نخست وزیر اسرائیل نمیخواهد تا سپتامبر و مکانیسم ماشه منتظر بماند. حملات گسترده رسانههای صهیونیستی درباره پرونده اتمی ایران و مانورهای نظامی چند روز اخیر نشانههایی از یک جنون بزرگ است. ترس بزرگ اما پنهان اسرائیل این است که ترامپ بر خلاف لفاظیهایش بیش از همه روسای جمهوری آمریکا تشنه یک توافق با تهران است.
نتانیاهو میداند که توافق واشنگتن با تهران، فرآیند آتش بس در غزه و کنترل سطح تنش در خاورمیانه نقطه پایان پرونده سیاسی او در نخست وزیری اسرائیل است.
نویسنده: دکتر علی ودایع، کارشناس روابط بینالملل.
انتهای پیام/