پس از پاکسازی آخرین شهرهای تحت اشغال گروههای تروریستی در شرق سوریه (عملیات آزادسازی البوکمال در دیرالزور- آبان ۹۶) و اجرای طرحهای مصالحه وطنی در مناطق جنوب سوریه، خطرات مرتبط با تروریسم با رشادتهای محور مقاومت تا حد زیادی از دمشق و حرمها دور گردید.
همزمان با عملیاتهای امنیتی-نظامی، نیاز بود تا استعداد تحلیلرفته ارتش سوریه به دلیل جنگ و درگیریهای متعدد، بازسازی شود. همچنین علاوه بر تقویت ارتش، لازم بود تا دستی بر سر اقتصاد سوریه نیز کشیده شود زیرا اقتصاد این کشور به دلیل جنگ ویرانکننده و فشارهای غرب، بسیار تضعیف شده بود.
با بهبود وضعیت اقتصادی، ریکاوری روحی و روانی مردم سوریه و همچنین رضایت و حمایتهای آنان از دولت بشار هم به طور خودکار افزایش پیدا میکرد اما به دلیل تحریمهای شدید غربیها و همچنین عدم برنامهریزی و اقدامات درست بشار اسد و سایر عوامل دولتی سوریه، این امر مهم محقق نشد.
وجود فرصتهای بسیار و حضور پررنگ دشمنان سوریه و رقبای ایران در سوریه و سهم قابل توجه آنان در بازار این کشور موجب آن گردید تا تهران در خصوص بازیابی و حضور جدی در اقتصاد سوریه تصمیماتی را اتخاذ نماید. در آن سالها، بسیاری از شرکتهای دولتی و خصوصی در بخشهای مختلف سوریه سرمایهگذاری کرده و اقدامات کوتاه مدت و میان مدتی را ترتیب دادند و مسیر برای افزایش مراودات نیز هموار بود اما به دلیل تعلل و بروکراسی، این فرصتها از دست رفت. اگرچه برخی از شرکتهای ایرانی در عرصههای مختلف از جمله تعمیرات و احداث نیروگاهها، فعالیت در زمینه گردشگری، خدماتی و… ایفای نقش کردند اما فرصت برای تهران بیش از اینها مهیا بود.
مقامات بلندپایه دولت بشار اسد و حتی شخص رئیس جمهور سابق سوریه باید در برخی مسائل به طور جدی نقش آفرینی میکردند. بسیاری از مناطق و شهرهای سوریه نیازمند بازسازی و آواربرداری بودند اما حتی آواربرداریهای ساده نیز صورت نگرفت و ویرانیهای ناشی از جنگ بسیاری از مناطق مهم، پرجمعیت و حتی زیارتی سوریه مانند اطراف حرم حضرت سکینه (س) در منطقه داریا واقع در چند کیلومتری جنوب غربی دمشق با گذشت بیش از حدود شش سال از توقف درگیریها قابل مشاهده بود.
وضعیت خدمات شهری، ارائه خدمات دولتی در دمشق و سایر مناطق تحت تسلط دولت سوریه و همچنین عملکرد ضعیف دستگاههای خدماتی باعث شد تا گردشگری و سفرهای زیارتی آنگونه که پیشبینی میشد، رونق پیدا نکند.
این وضعیت در کنار افزایش فساد سیستماتیک در میان نیروهای امنیتی و نظامی دولت بشار اسد، اوضاع را در سوریه به سمت و سوی نگران کنندهای سوق داد. لازم به ذکر است یکی از دلایل اصلی فساد در بدنه نیروهای مسلح سوریه، اقتصاد ضعیف، هزینه بالای زندگی در این کشور و عدم رسیدگی به نظامیان بود و این موضوع بلافاصله پس از آغاز عملیات ردع العدوان نمایان شد. حتی پس از افزایش حقوق نیروهای مسلح توسط بشار اسد در خلال عملیات اخیر تحریر الشام نیز کارساز نبوده و نیروهای سوری رمقی برای دفاع در برابر حملات تروریستها نداشتند. بماند که بسیاری از نظامیان سوری با تروریستها معامله کرده و با رهاکردن پستها، مقرها و فروش اطلاعات، مسیر را برای پیشروی آنان هموار ساختند.
اوضاع معیشت نظامیان سوری در سالهای آخر بسیار نامساعد بود. برای گذران زندگی در سوریه (یک زندگی عادی) به طور ماهانه به ۷-۸ میلیون لیر (بدون احتساب اجاره منزل) نیاز است. تصور کنید یک سرهنگ که در بهترین حالت به طور ماهانه ۲ میلیون لیر حقوق دریافت میکند، چطور باید خرج خانواده خود را بدهد؟ این اوضاع باعث شد تا تعدادی از نظامیان سوری به مشاغل دوم و حتی سوم از جمله نگهبانی فروشگاهها، کشاورزی و… روی آورند. تعداد قابل توجهی نیز به اخذ رشوه از مردم عادی و گردشگران و گرفتن کالاهای مختلف (از جمله میوه، سبزیجات و…) از کامیونهای ترابری در ایستهای بازرسی پرداختند. اوضاع در چند سال اخیر به حدی رسید که برخی از نظامیان سوری حتی از برخی نیروهای مقاومت و مستشاران نیز درخواست رشوه برای عبور از ایستهای بازرسی داشتند!
فساد و نظامیان فاسد تا حدی در دولت بشار اسد رسوخ کرده بودند که اشرافیت آنها بر گروههای تروریستی به شدت کاهش یافت و تنها به فکر کسب درآمد به هر طریقی بودند. عدم توجه به مسئولیت باعث شد تا هشدارهای متحدان مبنی بر عملیات بزرگ در ادلب نیز نادیده گرفته شود و بیتوجهی به آخرین هشدار جدی (حدودا ۱۲ ساعت قبل از آغاز عملیات ردع العدوان) باعث شد تا الجولانی در کمتر از دو هفته در دمشق مستقر شود.
هر چقدر بشار اسد و دولتش در زمینه خدمات عمومی و اجتماعی ضعیف عمل کردند، عوامل حکومت الجولانی بلافاصله پس از استقرار، با حمایتهای کشورهای عربی-غربی اقداماتی را در این زمینهها ترتیب دادند. به نوعی میتوان گفت عملکرد ضعیف دولت بشار اسد در زمینههای اقتصادی و اجتماعی، بزرگترین کمک به الجولانی جهت اقناع مردم و نظامیان سوری برای سرنگونی حکومت بشار اسد بوده است.
پس از رسیدن احمد الشرع به ریاست جمهوری، اقدامات مثبتی که انتظار میرفت در زمان بشار انجام شود، در دمشق و مناطق اطراف آن آغاز شد. آواربرداری اولیه ساختمانها در مناطق جنگی، نظافت رودخانهها و خیابانهای دمشق، افزایش حقوقهای کارمندان و… از جمله اقدامات اولیه حکومت جبهه النصرهایها بوده است.
تفاوت آخرین عملیات تروریستها در سوریه با سال ۲۰۱۱ (به جز پیشرفتهای نظامی)، در نوع نگاه و حمایتهای مردمی از دولت بشار اسد بوده است. اوضاع در آن زمان بسیار متفاوتتر از وضعیت سالهای اخیر سوریه بود. مردم سوریه پس از آغاز عملیات ردع العدوان، به دلیل اقدامات حرفهای تروریستها و حامیان آنها در عرصه رسانهای و مقایسه ادلب (منطقه تحت کنترل الجولانی) با سایر مناطق سوریه در زمینههای مختلف از جمله اجتماعی و خدماتی (مانند برق، آب و حقوق بالای کارمندان در ادلب) به این باور رسیدند که الجولانی با الگوبرداری از استان ادلب و گسترش این نوع مدیریت به سایر نقاط کشورمان میتواند رفاه اجتماعی و اقتصادی را برایمان به ارمغان آورد.
بیتوجهی بسیاری از سوریها به پیشروی تحریر الشام و سقوط شهرها، فرار بشار اسد و جنایات اخیر تروریستها در منطقه ساحل، به دلیل نوع دیدگاه آنان نسبت به حکومت الجولانی است؛ برخی از آنها به الجولانی به عنوان یک ناجی نگاه میکنند. اقدامات احمد الشرع فعلی در مدت کوتاه نیز نشان داد که وی در ابتدای حکومت و پیش از استقرار در تمامی مناطق سوریه و تحکیم حضور عناصر خود در مناطق مهم، به دنبال فتح قلوب مردم و اجرای طرحهای موفق خود در استان ادلب است. رضایت مردم از استراتژی الشرع هم مهر تاییدی بر فتح قلوب آنان توسط الجولانی است.
سوریه از دست رفت؛ شاید برای عدهای همچنان حضور نظامی تهران در سوریه و مقابله با گروههای تروریستی جهت تامین امنیت کشور آن هم کیلومترها دورتر از خاک ایران جای سوال باشد. وجود این سوال با توجه به عملکرد ضعیف رسانهای ایران در سوریه جای تعجب نیست و نیازمند یک بحث جدی و طولانی است اما برای تحلیلگران و خبرنگاران، فرصتهای از دست رفته ایران در سوریه، تعللهای متعدد و غیرقابل توجیه، عدم گسترش همکاریها میان تهران و دمشق علیرغم درخواستهای دولت بشار و وجود زمینه برای افزایش سهم ایران در بازار سوریه و حتی بعضا حضور افراد، شرکتها و گروههای غیرمتخصص به نمایندگی از ایران در این کشور جای سوال بوده و بعید است کسی بخواهد به این سوالات پاسخ شفاف و قانعکنندهای دهد…
انتهای پیام/