به گزارش اخبار جهادی، در تاریخ ۲۶ مرداد و پیش از آغاز تهاجم زمینی اسرائیل در جنوب لبنان، الاعلامالحربی حزبالله دست به یک اقدام بیسابقه زد و فیلمی با عنوان «کوههای ما گنجینههای ما» منتشر کرد که در آن تواناییهای تونلها و تأسیسات زیرزمینی حزبالله در جنوب لبنان، نزدیک مرز اسرائیل را نشان میداد.
این فیلم به طور خاص، تأسیسات نظامی «عماد ۴» را که به نام شهید عماد مغنیه، نامگذاری شده است، نشان میداد.
این تأسیسات در تونلهای عظیمی ساخته شدهاند که بهاندازه کافی بزرگ هستند که بتوانند کامیونها، خودروهای شاسیبلند و موتورسیکلتها را در خود جای دهند، و روی دهانههای آنها سکویپرتاب موشکهای بالستیک نصب شده است.
رسانههای اسرائیلی بادقت به این فیلم حزبالله نگاه کردند و روزنامهی «یدیعوت آحرونوت» آن را «فیلم تهدیدآمیز» برای اسرائیل توصیف کرد. این تأسیسات به طور کامل با تونلهای اولیهای که در اوایل قرن جدید ساخته شده و در جنگ جولای ۲۰۰۶ از آنها استفاده شده بود، تفاوت داشتند. در آن جنگ، اسرائیل شکست سختی خورد و تقریباً ۵۰ تحقیق داخلی برای مشخصکردن نقاط ضعف و شکستهای منجر به نتیجهٔ نامطلوب جنگ انجام داد.
بسیاری از این تحقیقات نتیجه گرفتند که تونلها سلاحی برای حزبالله بودند که به آنها اجازه میداد با برتری تکنولوژیکی اسرائیل مقابله کنند و از بمباران هوایی بگریزند. این موضوع باعث شد تا «تاکتیک تونلها» در جنگ فعلی مورد توجه زیادی قرار گیرد و سؤالاتی ایجاد کند: شبکهٔ تونلهای حزبالله تا چه حد توسعهیافته است؟ حزبالله چگونه از آنها در برابر اسرائیل استفاده میکند؟ آیا این تونلها میتوانند در برابر پیشروی زمینی اسرائیل نقشی کلیدی ایفا کنند؟
تاکتیک تونلها: تجربیات مختلف و زمینههای متنوع
استفاده از تونلها در جنگ، روشی قدیمی است. منابع تاریخی نشان میدهند که آشوریها بیش از ۴۰۰۰ سال پیش، برای ورود به شهرها از تونلها استفاده میکردند.
در دوران مدرن، استفاده از تونلها بیشتر در «جنگهای نامتقارن» و «جنگهای ترکیبی» دیده میشود. در این نوع جنگها، دو طرف از نظر قدرت و تجهیزات با هم متفاوت هستند. این امر باعث میشود طرف ضعیفتر، از «تونلها» بهعنوان ابزاری برای مانور، غافلگیری دشمن و اجتناب از درگیری مستقیم با طرف قویتر استفاده کند.
در نتیجه، تونلها تعادل قوا را تغییر میدهند و قدرت پیشبینی اقدامات دفاعی و استقرار نیروهای طرف مقابل را برای طرف قویتر دشوار میکنند.
استفاده از تونلها به این نوع جنگها محدود نمیشود. در جنگهای کلاسیک بین کشورها، که دو طرف درگیر، ارتشهای منظم هستند، گاهی طرفی که میبیند جنگ در یک منطقهٔ عملیاتی برای درگیری مستقیم با طرف مقابل نامناسب است، از تونلها استفاده میکند. به طور مثال، در جنگ روسیه و اوکراین، اخیراً، از تونلها به طور مکرر توسط ارتش اوکراین استفاده شده است.
در دهه ۱۹۵۰، پس از پایان جنگ کره در ۱۹۵۳، دو طرف توافق کردند که منطقهای غیرنظامی (DMZ) بین دو کشور ایجاد کنند. اما تا دهه ۱۹۷۰، کره جنوبی ۴ تونل مخفی و پیشرفته را کشف کرد که همسایهٔ شمالی آن حفر کرده بود. این فضاهای زیرزمینی به منطقهٔ غیرنظامی نیز نفوذ میکردند. بسیاری از تحلیلها حاکی از آن است که هدف از این تونلها، حملهٔ غافلگیرانه به کره جنوبی بوده است.
از آنجا که تونلها تنها یک ابزار تاکتیکی هستند، استفادهی عملی و استراتژیک آنها در جنگ، بسته به زمینههای مختلف محلی، از جمله نوع زمین، توپوگرافی، تجهیزات دشمن و الگوی عملیاتی و اهداف جنگ، متفاوت خواهد بود.
به تازگی، فلسطینیها در جنگ خود علیه اسرائیل در غزه از تونلها استفاده کردهاند. این تونلها، پیچیدهتر و وسیعتر از آن چیزی هستند که فرماندهان ارتش اسرائیل در ابتدا تصور میکردند و حالا در لبنان نیز از آنها استفاده میشود.
ساختار تونلهای حزبالله
«ایال وایزمن»، نویسنده و فعال صلح اسرائیلی، در کتاب «زمین توخالی: معماری اشغال اسرائیلی»، نتیجهگیری کرده که هر چه قدرت تخریب نیروی هوایی اسرائیل بیشتر باشد، دشمنان آن مجبورند به زیر زمینتر بروند.
یعنی اسرائیل همیشه کنترل کامل آسمان مناطق اشغالی و برتری تکنولوژیک داشته است. این موضوع، مقاومت را مجبور به تسلط بر هنر جنگ در زیر زمین کرده است. آنها از فضای زیرزمینی به عنوان ابزاری عملیاتی در برابر برتری هوایی استفاده میکنند، که هم در غزه و هم در جنوب لبنان دیده شده است.
در سال ۲۰۱۸، تلآویو عملیات «سپر شمال» را با هدف نابودی تونلهای حزبالله که به داخل خاک فلسطین اشغالی کشیده میشد، آغاز کرد. در آن زمان، اسرائیل اعلام کرد که ۶ تونل تهاجمی با عمق ۴۰ متر زیر زمین پیدا کرده است و برخی از آنها صدها متر داخل خاک شمال فلسطین اشغالی امتداد داشتند.
از آن زمان، پژوهشگران به مطالعه شبکهی تونلهای حزبالله بیشتر توجه کردهاند، اما اطلاعات دقیق در مورد طول، عمق و وسعت این تونلها، طبیعتاً کم است. اما براساس دادهها و مطالعات موجود، عمق این تونلها بین ۴۰ تا ۶۰ متر زیر زمین است و طول برخی از آنها به ۴۵ کیلومتر میرسد.
مطابق با مطالعهای که مرکز تحقیقاتی «آلما» اسرائیل در سال ۲۰۲۱ با عنوان «زمین تونلها» منتشر کرد. حزبالله پس از جنگ لبنان دوم در سال ۲۰۰۶، برای مقابله با حملهی احتمالی اسرائیل، برنامه دفاعی کاملی تهیه کرد. به نظر میرسد تونلها یکی از ستونهای این برنامهی دفاعی بودهاند.
این مطالعه نشان داد که حزبالله دارای شبکهی گسترده و پیچیدهای از تونلهاست که صدها کیلومتر امتداد دارد و مرزهای شمالی اسرائیل و حتی برخی از آنها تا سوریه میرسد.
گمان میرود که تونلهای حزبالله شبیه شهرهایی زیرزمینی باشند و همانطور که سفارت ایران در لبنان در مورد تاسیسات «عماد ۴» اظهار کرد، «شهرهای موشکی» هستند. این تونلها شامل مراکز فرماندهی و کنترل، بیمارستانهای صحرایی، انبارهای سلاح و مهمات و سکوهای پرتاب موشک هستند. دهانههای این تونلها نیز به گونهای طراحی شدهاند که شناسایی آنها دشوار باشد.
طبق گزارش مرکز آلما، شبکهی تونلها، سه مرکز عملیاتی مهم را به هم متصل میکند: مقر اصلی حزبالله در ضاحیهی بیروت، نقاط دفاعی در جنوب لبنان و مرکز عملیات لجستیکی در منطقهی بقاع.
وایزمن میگوید: «آسمان لبنان تحت کنترل ارتش اسرائیل با برتری هوایی است، اما زمین لبنان تحت کنترل حزبالله از زیر زمین قرار دارد». او با این اشاره، نشان میدهد که شبکهی تونلها ثابت کرد که هزینههای بیش از ۳ میلیارد دلاری اسرائیل برای ساختن حصارها و مرزها، بیفایده بوده است، زیرا تونلها قابل نفوذ بودند و خارج از کنترل اسرائیل قرار داشتند. به همین دلیل، بر اساس گفتههای وایزمن، نیروهای تونلساز حزبالله در جنگ ۳۳ روزه، برتری هوایی ارتش اسرائیل را شکست دادند.
تونلها، انعطافپذیری حزبالله در نبردهای زمینی را افزایش دادند و این گروه از آنها برای ساختن کمینهای پیچیده و حمله به نیروهای اشغالگر، بهویژه تانکها، در مناطق بنتجبیل و مارونالراس، استفاده کردند.
در گزارشهای جنگ لبنان سال ۲۰۰۶، داستانهایی از خروج ناگهانی جنگجویان حزبالله از زیر زمین برای شلیک موشکهای ضدتانک در عملیاتهای سریع و بازگشت به زیر زمین وجود دارد که به «قتل عام تانکها» معروف است.
همچنین، تونلها به حزبالله اجازه دادند تا حدود ۱۵۰۰ سکوی پرتاب موشک را مخفی کنند که برای نیروی هوایی اسرائیل دشوار بود تا مکان آنها را شناسایی کند، بهخصوص با توجه به اینکه سیستمهای موقعیتیابی جهانی (GPS) در زیر زمین کار نمیکردند. نیروهای مقاومت مجبور بودند از نقشههای دستی و قطبنما در جابهجایی خود استفاده کنند.
علاوه بر این، تونلها به حزبالله امکان ذخیرهسازی تجهیزات، سلاح، غذا و آب را دادند که این امر باعث شد رزمندگان بتوانند برای هفتهها بدون نیاز به پشتیبانی خارجی، به جنگ ادامه دهند. یکی از سربازان ارتش اسرائیل درباره جنگ تیرماه ۲۰۰۶ میگوید: «ما انتظار داشتیم یک چادر و ۳ تفنگ کلاشینکف ببینیم، اما با درهای فولادی، به یک شبکه پیچیده از تونلها با سلاحهای پیشرفته، موشکها و جنگجویان آموزشدیده مواجه شدیم».
بیشتر بخوانید: رونمایی حزب الله از تأسیسات موشکی عماد ۵
در یک گزارش تحقیقاتی که در آوریل ۲۰۱۴ توسط گروه ارزیابی تهدیدات ارتش آمریکا (CTID) منتشر شد، به این نکته اشاره شده است که تونلها در پیروزی حزبالله در جنگ ۲۰۰۶ نقش اساسی داشتند. تونلها، جزء اصلی استراتژی دفاعی حزبالله بودند و این گروه از این محیط زیرزمینی برای جنگیدن با حداکثر توان استفاده میکرد؛ این امر سبب حفاظت بالای در برابر سلاحها و روشهای جدید شناسایی اطلاعات و مقابله با بمبارانهای هوایی و توپخانهای شد. نتیجه این شد که ارتش اسرائیل نتوانست اهداف اعلامی خود، از جمله خلع سلاح حزبالله و نابودی تواناییهای آنها، را محقق کند.
بررسی اوضاع میدانی فعلی
در این مرحله از جنگ، «ایالتا برک» سرتیپ ذخیره ارتش اسرائیل، در سپتامبر گذشته در مقالهای در روزنامهی هاآرتص، اذعان کرد که ارتش اسرائیل که نتوانست حماس را نابود کند، قطعاً قادر به نابودی تواناییهای حزبالله نخواهد بود، «زیرا تواناییهای حزبالله صدها برابر حماس است.»
برک افزود که ارتش اسرائیل که ۲۰ سال است در حال تضعیف است، نمیتواند برای جنگ با لبنان آماده باشد و قطعا در باتلاق شمال غرق خواهد شد.
به نظر میرسد ارتش اسرائیل این موضوع را به خوبی میداند و بنابراین در جنگ جاری، اولویت عملیاتی خود را کشف و نابودی تونلهای حزبالله قرار داده است تا رزمندگان حزبالله را مجبور به عبور از سمت دیگر رود لیطانی کند.
اما برخی، از جمله «اندریاس کریگ»، استاد دانشگاه کینگز کالج لندن، در توانایی عملی ارتش اسرائیل برای رسیدن به این هدف تردید دارند. کریگ معتقد است که نابودی زیرساختهای زیرزمینی حزبالله کار آسانی نیست و حتی اگر ارتش اسرائیل برخی از تونلها را پیدا کند، لزوما به معنای پیدا کردن بقیهی آنها نیست. زیرا هیچ دو تونلی به طور کامل مشابه یکدیگر نیستند و اکثر تونلها علیرغم بمباران هوایی، به کار خود ادامه میدهند.
او میگوید محیط زیرزمینی حزبالله به سه دسته تقسیم میشود: ۱- تونلهای سطحی برای جابهجایی نیرو و تجهیزات که از آسمان قابل نابودی هستند. ۲- تونلهای عمیقتر که بهعنوان انبار مهمات استفاده میشوند. ۳- تونلهای بسیار عمیق (تا ۶۰ متر زیر زمین) که تقریباً در مقابل حملات هوایی غیرقابل نفوذ هستند، مگر در شرایط خاص و با هزینه بسیار بالا. حمله به مقر مرکزی حزبالله در ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴ که به شهادت حسن نصرالله منجر شد، نمونهای از این نوع حمله است.
از این رو، ارتش اسرائیل شاید به استراتژی جدیدی روی آورد که نه نابودی، بلکه تصاحب و استفاده از تونلها علیه خود حزبالله را هدف قرار دهد. این ایده در گزارش موسسه جنگ مدرن آکادمی وست پوینت آمریکا نیز مطرح شده که میگوید ارتش اسرائیل ممکن است بخواهد از تونلها برای جابجایی تانکها و سربازان خود و بهرهمندی از پنهانکاری و حرکت امن در میدان جنگ استفاده کند. اما این استراتژی بسیار پیچیده است، زیرا ابتدا باید تونلها را پیدا و سپس کنترل کرد، کاری که در شرایط فعلی تقریباً غیرممکن است.
نکته مهم دیگری که کریگ به آن اشاره میکند این است که اگرچه تونلها یکی از نقاط قوت حزبالله هستند، اما تنها نقطه قوت آنها نیستند. حزبالله دیگر یک گروه کوچک مسلح، مانند زمان جنگ ۲۰۰۶، نیست، بلکه به ارتشی تقریباً سازمانیافته با بیش از ۱۰۰ هزار جنگجو تبدیل شده که از فناوری پیشرفته در موشکها و پهپادها استفاده میکند. حزبالله بیش از ۱۵۰ هزار موشک با برد و کاربرد مختلف (از موشکهای ضدتانک تا ضد کشتی) دارد که این موضوع، انتظارات سنتی از یک گروه مسلح را بر هم میزند.
حزبالله در حال آزمایش تاکتیکهای نظامی جدید است و سامانههای دفاع هوایی اسرائیل را بارها در حملات دقیق مورد آزمایش قرار داده است. اخیراً، از طریق یک پهپاد ناشناس، منزل بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در قیصریه هدف قرار گرفت. این نوع حملات، معمولاً برای مقابله با موشکهای بالستیک طراحی شدهاند که مسیر مشخصی را طی میکنند.
در عین حال، حزبالله در هفتههای اخیر، فیلمهایی از پرواز هواپیماهای شناسایی خود منتشر کرده که نشان میدهد آنها در حال شناسایی مکانهای حیاتی اسرائیل (غیرنظامی، نظامی و اقتصادی) و از جمله شهر حیفا هستند. بنابراین، تونلها دیگر تنها عامل تعیینکننده برای دفاع مؤثر حزبالله نیستند و موفقیت ارتش اسرائیل در تخریب برخی از تونلها، تغییری اساسی در معادلات جنگ ایجاد نخواهد کرد.
با این حال، سلاح تونلها همچنان یکی از عناصر قدرت عملیاتی و تاکتیکی حزبالله، بهویژه در عملیات زمینی، باقی میماند. این سلاح، مزیتهایی نظیر نفوذ به پشت خطوط دشمن، غافلگیری و ایجاد کمینهای دقیق را برای جنگجویان به همراه دارد و این امر، جنگ طولانیمدت زمینی را برای اسرائیل به کابوسی واقعی تبدیل میکند.
با توجه به این واقعیت، میتوان گزارشهای مکرر درباره نزدیک شدن جنگ زمینی اسرائیل در لبنان به پایان را درک کرد. اسرائیل میخواهد جنگ را قبل از اینکه تلفاتش به حدی برسد که ارتشش در باتلاق شمال غرق شود، به پایان برساند.
انتهای پیام/
منبع: فارس