علی ودایع، دکترای روابط بین الملل: فضای خاورمیانه هرگز به پیش از طوفان الاقصی باز نمیگردد. ایران و اسرائیل در طول چند دهه مشغول جنگ در سایه و منطقه خاکستری بودند. یک جدال کنترل شده که در چارچوبهای مشخص از سمت طرفین دنبال میشد. تل آویو همواره تلاش میکرد جامعه جهانی را علیه تهران تحریک کند اما موازنه قدرت خاورمیانه به گونهای بود که اسرائیل امکان گسترش تنش را نداشت.
برهم خوردن تعادل پس از هفتم اکتبر، اسرائیل را در یک وضعیت کشنده گرفتار کرد. اگرچه شخص «بنیامین نتانیاهو» در ابتدا نگران بقا در مقام نخست وزیری بود اما هویت رژیم صهیونیستی با بیسابقهترین چالش هویتی مواجه شد؛ وضعیتی که تبعات مرگباری برای آنها در پی داشت.
جمهوری اسلامی به عنوان اصلیترین حامی بلوک مقاومت توانست ضربات سختی به منافع رژیم صهیونیستی در عمق میدان و دیپلماسی وارد کند. دکترین دفاعی تهران در عمق استراتژیک ایران مبتنی بر پایه «دفاع به جلو» و «مقابله با تهدید در مبدا» استوار بوده است؛ بنابراین، جدال در لبنان و سوریه یا حتی عراق و یمن برای طرفین اهمیت راهبردی داشته است.
خروج از جنگ در سایه
تا پیش از ماجرای حمله به کنسولگری ایران در دمشق، اسرائیل روی کشتار بیرحمانه مردم فلسطین و حملات محدود علیه لبنان متمرکز بود. حمله هوایی ۱ آوریل به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق خروج رسمی اسرائیل از جنگ در سایه بود. اقدام رژیم صهیونیستی با پاسخ وعده صادق ۱ مواجه شد. تهران در یک اقدام بیسابقه مبتنی بر ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد و یک عملیات گسترده عمق خاک سرزمین اشغالی را هدف قرار داد.
اندکی دقت در رفتار اسرائیلیها نشان میدهد که بازگشت موازنه وحشت برای مدت کوتاهی به مهار راهبرد «توسعه تنش» آنها منجر شد. اما تل آویو به هر قیمتی در «نبرد حیات» نیازمند کسب برتری قدرت است. ترور «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس در جریان سفرش به تهران، ماجرای انفجار پیجرها و هزار ترور، هدف قرار دادن فرماندهان ارشد رضوان و در نهایت «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان برای اسرائیل پیروزیهای بزرگ محسوب میشود. تل آویو خود را به آب و آتش زد تا تهران هم رسما وارد نبرد مستقیم شود. ایران با ذهن خواهی از اسرائیل وارد زمین آنها نشد.
توازن اقدامات تهران
اسرائیل امروز احساس میکند که «در یک فرصت تاریخی بینظیر برای ضربه زدن به ایران» قرار دارد اما خطای محاسباتی آنها اینجاست که تهران بدون محدودیت و شکل متوازن با هر رفتار اسرائیلیها اقدام میکند. اتفاقی که در ماجرای وعده صادق ۲ رخ داد این بود که تهران رسما خویشتنداری را کنار گذاشت تا شکل و فرم متفاوتی از قدرت موشکی ایران را به نمایش بگذارد.
اسرائیل نمیخواهد به موازنه قدرت با ایران تن بدهد. نتانیاهو میخواهد سنگبنای رویای «اسراییل بزرگ» را به نام خود ثبت کند اما این هدف فعلا تا تحقق فاصله دارد. اسراییل اگرچه موفقیتهای تاکتیکی کسب کرده اما این وضعیت به منزله موفقیت استراتژیک نیست؛ آنها تا کسب برتری در موازنه قدرت فاصلهای طولانی دارند.
برخی در تل آویو معتقدند که مجموعه موفقیتهای تاکتیکی به موفقیت استراتژیک و دستاورد پایدار برای اسراییل منجر خواهد شد تا همین دیدگاه موتور محرک جنگ طلبی آنها مقابل ایران باشد. حملات «محدود» رژیم صهیونیستی علیه برخی مواضع در ایران هم وضعیتی نیست که مطلوب آنها باشد.
اسرائیلیها گزینه دیگری جز ادامه زد و خورد با ایران ندارند. تل آویو آنچنان روی تنش بیانتها اصرار دارد که دستمایه نگرانی و استرس پنهانی واشنگتن شده است. برخی شنیدهها نشان میدهد که ممکن است اسرائیل اقدام به حمله پیش دستانه کند.
تعارض منافع واشنگتن و تل آویو
رفت و آمدهای شاتلی دیپلماتهای آمریکایی به خاورمیانه نشان میدهد که آنها از هر ابزاری برای کنترل سطح تنش استفاده میکنند. معضل آمریکا اینجاست که اسرائیل دنبال تسلیم بیچون و چرا، ایجاد منطقه حائل و در نهایت کسب برتری مطلق است. تجربه جنگها در خاورمیانه نشان میدهد که هیچ کدام از اعضای مقاومت از دور مبارزه خارج نخواهند شد. در واشنگتن این نگرانی وجود دارد که نسل بعدی مقاومت رویکرد تهاجمیتری داشته باشند.
هدف بنیادین برای اسرائیل کشاندن پای آمریکاییها به جنگ مستقیم با ایران است که همین مساله نوعی تضاد منافع را برای آنها ایجاد میکند. آمریکاییها و اروپاییها همچنان با روسیه درگیر جنگ اوکراین هستند، علاوه بر این که زمستان و قیمت انرژی برای غرب هزینههای سنگینی دارد. مخمصمه تایوان با چین در کنار رفتار انتحاری کره شمالی هم برای پنتاگون دردسرهای بزرگی است.
معماواره حیات
غربیها در توسعه به شرق اروپا و مشخصا اوکراین، گمان میکردند که روسیه بنا به منافع اقتصادی دست به اقدامی نخواهد زد اما خطای محاسباتی اینجا بود که هیچ کشوری در پاسخ به معماواره امنیت و حیات دست به عقب نشینی نمیزند. حالا همین معادله در خاورمیانه در حال تکرار است.
این احتمال وجود دارد که در دوره گذار رئیس جمهوری آمریکا، اسرائیل دست به یک اقدام انتحاری بزند. «جو بایدن» حالا در موقعیت «اردک لنگ» (lame duck) قرار دارد و به زودی باید کاخ سفید را ترک کند. رئیس جمهوری آمریکا به دلیل مدت زمان محدودی که در سمت خود باقی ماندهاست، نفوذ کمتری در سیاستمداران دیگر دارد. نکته جالب توجه اینجاست که «کامالا هریس» دموکرات و «دونالد ترامپ» جمهوری خواه تلویحا درباره سطح تنش ایران و اسرائیل ابراز نگرانی کرده اند.
فارغ از این که چه کسی رئیس جمهوری آمریکا باشد؛ وضعیت ناخوشایند برای واشنگتن این است که اسرائیل نمیخواهد به جنگ در منطقه خاکستری بازگردد و این روند به تغییر رفتار ایران با تاکتیک «مرد دیوانه» در محدوده خطر منجر میشود.
راهبرد ابهام، عدم قطعیت، پرستیژ جنگ تهران ذیل وعده صادق توانسته تلاش تلآویو برای کسب برتری را با چالش مواجه کند. نه آمریکا و نه اسرائیل راهبردی جز تهدید و آرایش نظامی راهبردی مقابل ایران ندارند. در بشکه باروت غرب آسیا، هر گونه خطای محاسباتی به شعلهور شدن آتش جنگ به گستره خاورمیانه منجر میشود. «سید عباس عراقچی» وزیر أمور خارجه ایران صراحتا در سفر به کشورهای منطقه اعلام کرده که تهران هم گزینه جنگ، هم گزینه صلح را روی میز دارد اما تهران بازیهای پیچیدهتری در مشت دارد.
در کوتاه مدت، تهران آماده برخوردهای رفت و برگشتی یا همان استراتژی زد و خورد پینگ پونگ شده است. اقدامات محدود و متوازن ایران در چارچوب وعده صادق جدیترین برنامه تهران است. نکته اینجاست که بر اساس الگوریتم رئالیستی، جمهوری اسلامی در معماواره امنیت و حیات حاضر به هیچ گونه مماشات نیست.
رمزگشایی از سیگنالهای «کمال خرازی» نشان میدهد که در مرحله اول توسعه برد موشکی و در محله بعد بازدارندگی نهایی گزینههای جدی تهران در معادلات پیش رو است. «استفان والت» نظریهپرداز رئالیست معتقد است که «ایران مبتنی بر موازنه وحشت به سمت بازدارندگی نهایی حرکت خواهد کرد.»
به موازات پرونده ایران، نظام هستهای جهان به نقطه فروپاشی نزدیک شده و همین مساله میتواند روی برخی پارامترها تاثیرگذار باشد.
با قطعیت میتوان گفت که بنا به اذعان واشنگتن، تهران هرگز در فکر ساخت بمب اتم نبوده است اما در پاسخ به معماواره امنیت و حیات مولفههای بزرگی جا به جا میشوند. فعلا همه گزینههای روی میز تهران است و شرایط تعیین میکند که کدام سناریو اجرا شود.
انتهای پیام/
منبع: دیپلماسی ایرانی