پس از آغاز نبرد طوفان الاقصی، اعضای محور مقاومت جلساتی را با هدف بررسی ابعاد، شرایط، آینده و چگونگی ورود به این نبرد را مورد بحث و بررسی قرار دادند. با شدت گرفتن جنگ و ایجاد زمزمه حمله زمینی به غزه، سطح تحرکات نیروهای مقاومت و تهدیدات مقامات نیز افزایش یافت و رفته رفته گروههای مقاومت به شیوههای گوناگون وارد نبرد با رژیم صهیونیستی شدند.
در این نوشته قصد داریم تا نقش طرفهای مختلف را در نبرد طوفان الاقصی بررسی کنیم:
۱- جمهوری اسلامی ایران:
کشور ایران به عنوان پرچمدار محور مقاومت و قدس شریف، همواره در خط مقدم دفاع از ملت فلسطین و مقاومت آن حضور داشته است. این حمایت باعث شده است تا سطح گروههای مقاومت فلسطین به اندازهای برسد که بتوانند همانند یک ارتش، عملیاتی را مانند طوفان الاقصی طرحریزی و اجرا نمایند. این موضوعی نیست که پنهان باشد و امام خامنهای نیز بارها در خصوص موضوع حمایت از فلسطین سخنانی را مطرح کردهاند و برجستهترین آن این جمله بوده است: هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
با آغاز حملات ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اقدامات و تحرکات سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش یافت. دیپلماتهای ایرانی جهت روشنگری جنایات اسرائیل و همراهسازی کشورهای جهان به ویژه کشورهای منطقه، سفرهای خود را آغاز کردند. مقامات تعداد زیادی از کشورهای جهان پس از مشاهده اسناد جنایات اسرائیل در نوار غزه مجبور به واکنش شده و تصمیماتی را در زمینه روابط با رژیم صهیونیستی اتخاذ نمودند. همچنین ساکنان بسیاری از کشورهای جهان، علیه اسرائیل و در حمایت از مردم غزه تظاهراتی را آغاز کردند که تاکنون نیز ادامه یافته است.
علاوه بر عرصه سیاست، نقش ایران در ایجاد هماهنگی، فرماندهی و حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و… از محور مقاومت را نباید نادیده گرفت. طبق اذعان دبیرکل جنبش جهاد اسلامی، کشور ایران سلاحهای گروههای مقاومت فلسطین را تأمین کرده و هرگز پشت فلسطین را خالی نکرده است.
منزوی شدن اسرائیل در بین کشورهای جهان و تحت فشار قرار گرفتن این رژیم توسط جامعه جهانی باعث شده است تا آنها تهدیداتی را علیه ایران به عنوان عضو اصلی و ارشد مقاومت مطرح کرده و اقداماتی را علیه این کشور ترتیب دهند که آخرین آن حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق و شهادت جمعی از مستشاران سپاه پاسداران بوده است. رژیم اسرائیل همواره تاکید داشته است که تمامی اقدامات ضد اسرائیلی در منطقه توسط ایران برنامهریزی، هدایت و بعضا اجرا شده است.
۲- لبنان:
حزبالله لبنان پس از آغاز دور جدید درگیریها میان ارتش رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطین وارد نبرد علیه اسرائیل شده و از جنوب لبنان، مواضع ارتش اسرائیل را مورد هدف قرار داد. با گذشت زمان، مقاومت اسلامی لبنان حملات ترکیبی خود علیه رژیم صهیونیستی در تمامی مناطق شمالی را آغاز کرد و جبهه جدیدی را در فلسطین اشغالی باز نمود.
حزبالله لبنان با انجام حملاتی، پایگاههای راداری، جاسوسی، دکلهای مخابراتی و شنود، تانکها و خودروهای زرهی اسرائیل را مورد هدف قرار داد و تلفاتی را به ارتش این رژیم وارد کرد که اسرائیل به شدت آن را پنهان و سانسور میکند. همچنین حزبالله در این نبرد بیش از ۲۵۹ شهید تقدیم کرده است. اسرائیل در اسفند ماه ۱۴۰۲ مدعی شد که بیش از ۵۰۰ هدف متعلق به حزبالله را مورد حمله قرار داده است.
میتوان گفت علاوه بر وظیفه دینی و احساس مسئولیت مقاومت اسلامی لبنان، یکی از اصلیترین اهداف عملیاتهای حزبالله، برهم زدن تعادل ادراکی اسرائیل و افزایش فشارها بر دولت این رژیم بوده است.
۳- سوریه:
کشور سوریه همواره یکی از تهدیدات رژیم صهیونیستی به شمار میرود. تنشها میان دمشق و تلآویو طی سالهای اخیر به دلیل حمایت آشکار رژیم اسرائیل از گروههای تروریستی و حملات متعدد به خاک سوریه و همچنین روی میز آمدن پرونده جولان اشغالی افزایش یافته است. علاوه بر این موضوعات، حضور مستشاران ایرانی، عراقی، نیروهای حزبالله لبنان، رزمندگان فاطمیون، زینبیون و سایر گروههای مقاومت باعث احساس خطر و عصبانیت مقامات اسرائیلی شده است.
از همین روی، ارتش رژیم صهیونیستی با هدف مقابله با این تهدیدات و تحت فشار قرار دادن محور مقاومت با وارد کردن تلفات و انهدام مواضع مرتبط با آنها، حملاتی را علیه مناطق مختلف سوریه طی سالهای اخیر ترتیب داده است.
برجستهترین اهداف اسرائیل در سوریه طی ماههای گذشته، محل حضور مستشاران ایرانی، فرودگاههای حلب و دمشق به عنوان ارکان پشتیبانی لجستیک جبهه شمالی و جنوبی سوریه بوده است؛ این حملات با هدف کاهش نقش راهبردی سوریه در حوزه پشتیبانی ترانزینی و لجستیک صورت گرفت زیرا پس از جنگ ۳۳ روزه، نقش پررنگ و استراتژیک دمشق در حمایت از حزبالله لبنان آشکار شد.
گروههای مقاومت مستقر در سوریه پس از آغاز نبرد طوفان الاقصی، با انجام حملات پهپادی و راکتی به سرزمینهای اشغالی به ویژه منطقه جولان، به مقامات رژیم یادآور شدند که هر لحظه امکان دارد جبهه دیگری توسط سوریه علیه اسرائیل باز شود. صهیونیستها به خوبی میدانند که سوریه، نقش مهمی در نبرد کنونی و به ویژه پس از آغاز درگیریهای احتمالی در محور جولان دارد. تداوم و شدت یافتن حملات از مبداء سوریه علیه سرزمینهای اشغالی و مواضع ارتش اسرائیل، قطعا در برنامهریزیها و تصمیم مقامات و فرماندهان این رژیم برای تداوم حملات علیه اهداف مختلف در خاک سوریه تاثیرگذار خواهد بود.
۴- عراق:
ورود مقاومت اسلامی عراق به درگیریهای محور مقاومت و محور شرارت در منطقه و عزم جدی عراقیها برای دفاع از ملت فلسطین و افزایش فشار بر رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که این گروه بر مواضع سابق خود استوار بوده و در صورت افزایش تنشها میتواند نقش مهمی در آن داشته باشد.
گروههای مقاومت عراق پس از آغاز نبرد طوفان الاقصی بنا به شرایط موجود و نیازهای لازم، یک اتاق عملیات مشترک (تحت سیستم فرماندهی یکپارچه) جهت پشتیبانی از مقاومت فلسطین تشکیل دادند. این گروه در ابتدا، مواضع نیروهای پشتیبان رژیم صهیونیستی در منطقه یعنی تروریستهای سنتکام را هدف حملات راکتی و پهپادی قرار داد. با افزایش تنشها و عبور رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز، رفته رفته دامنه و شدت این حملات نیز افزایش یافت.
یکی از برجستهترین حملات مقاومت عراق علیه آمریکاییها، حمله پهپادی به پایگاه ارتش تروریستی آمریکا در منطقه التنف واقع در مرز سوریه و اردن بود که طی این حمله سه نظامی آمریکایی کشته و ۴۰ تن دیگر زخمی شدند. پس از این حمله، رایزنیهایی در عرصه سیاسی در خصوص توقف حملات علیه آمریکاییها صورت گرفت و حملات علیه مواضع آمریکا در منطقه بنا به دلایلی به صورت موقت متوقف شد.
مقاومت اسلامی عراق پس از توقف حملات خود علیه آمریکاییها، تمرکز خود را بر اهداف متعلق به رژیم صهیونیستی بیشتر نمود و اقدامات خود را علیه اهداف و مکانهای مهم و استراتژیک در سرزمینهای اشغالی متمرکز نمود که در نتیجه، چندین پایگاههای هوایی، فرودگاه و مقرهای نظامی این رژیم در مناطق مختلف فلسطین اشغالی هدف حملات موشکی و پهپادی قرار گرفتند.
مقاومت اسلامی عراق پس از آغاز جنگ در غزه، دستکم پنجاه و شش حمله موشکی و پهپادی علیه مواضع رژیم صهیونیستی در منطقه ترتیب داده است.
سخن پایانی:
در آخر میتوان گفت افزایش شدت حملات و هدفمندتر شدن اقدامات مقاومت نشان دهنده تصعید یکپارچه جبهه مقاومت بر علیه دشمن صهیونیستی با هدف ایجاد اهرم فشار بر نتانیاهو جهت پذیرش شروط مقاومت میباشد. ایرانیها به خوبی میدانند که اقتصاد اسرائیل توان تحمل جنگ طولانی مدت را ندارد. بنابراین، استراتژی محور مقاومت ممکن است شامل تشدید تدریجی درگیریها از طریق اقدامات هماهنگ میان اعضای مقاومت شامل حزبالله لبنان، انصارالله یمن و سایر گروههای مقاومت در سوریه و عراق باشد. با در نظر گرفتن افزایش حملات علیه رژیم صهیونیستی به صورت گامبهگام و تصاعدی و نقش منحصربهفرد و تقریبا یکسان اعضای محور مقاومت، میتوان احتمال داد که استراتژی قورباغه آبپز علیه اسرائیل فعال شده است و این رژیم علیرغم اقدامات مخرب خود در منطقه و تهدیدات گسترده علیه کشورهای غرب آسیا، در حال آبپز شدن میباشد.
استراتژی قورباغه آبپز: اشاره به یک واقعیت علمی دارد که قورباغه ای که در یک ظرف آب بر روی حرارت قرار دارد متوجه افزایش تدریجی دمای آب نمیشود و در نهایت بر اثر رسیدن آب به نقطه جوش میمیرد.
انتهای پیام/
منبع: تحولات جهان اسلام