روزنامه رسمی و دولتی خلق جمهوری آذربایجان، در ۱۵ بهمن با انتشار یک کاریکاتور از امام خامنهای و ابراهیم رئیسی، بار دیگر به ایران توهین کرد. این کاریکاتور همراه با یک یادداشت بلندبالا که حاوی انواع توهینها و تهمتهای ناروا به موجودیت ایران، ساحت دین و روحانیت و رهبر معنوی شیعیان جهان است منتشر شده است. نحوه نگارش و تنظیم این یادداشت به قدری وقیحانه، اما هدفمند است که در هنگام خواندن متن، این فکر به ذهن خطور میکند که گویی رژیم اسرائیل از زبان این روزنامهی آذربایجانی سخن میگوید!
به نظر میرسد علیرغم خویشتن داری نابجای مسئولین جمهوری اسلامی ایران و ارسال سیگنالها و پیامهای دوستی به باکو، دولت باکو و رسانههایش روز به روز گستاختر، طلبکارتر و وقیحتر از گذشته میشوند و درجه و میزان دشمنی خود را بیشتر و بیشتر میکنند و رفته رفته خود را برای مرحله دیگری از تقابل با ایران آماده میکنند. در قسمتی از متن مذکور مشخصا و دقیقا از تلاش برای تغییر نظام در ایران و دوستی با اسرائیل گفته شده است.
مدیر مسئول این روزنامه، افلاطون آماشوف است که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۲ رئیس شورای مطبوعات جمهوری آذربایجان است و مسئولیت اصلی هماهنگی و نظارت بر امور مطبوعات این کشور را بر عهده داشت. نکته جالب توجه در مورد آماشوف این است که در صفحه معرفی او در بخش معاونت امور مطبوعاتی رسانههای خارجی سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شده است: “او دارای نگاه مثبتی در خصوص بسط مناسبات رسانه ای با ج.ا.ا است و تحصیلکرده رشته خبرنگاری در دانشگاه مسکو است.” با این وجود، توهینهای موجود در روزنامه دولتی خلق که توسط افلاطون آماشوف اداره میشود چیز دیگری را نشان میدهد!
اما مسئله ناراحت کننده و خطرناک، بخش دیگر این قضیه است: نفرتپراکنیها و دشمنی دولت باکو علیه ایران در یک طرف ماجرا قرار دارد؛ انفعال، ضعف، و سهل انگاری عمدی و خودزنی ایران در طرف دیگر ماجرا. طی سالهای گذشته مستندهای بسیاری با سختیهای فراوان در خصوص واقعیات منطقه قفقاز و آذربایجان توسط مستندسازان جوان ایرانی تهیه و تولید شده است که به آنها یا اجازه انتشار داده نشده است و یا با سنگ اندازی و تعویق و محدودیت در پخش، عملا اثربخشی آن را از بین بردهاند. مثال اخیر این موضوع مستندی است که در خصوص خانواده علیف ساخته شده است و پس از کش و قوسهای فراوان سرانجام از پخش آن جلوگیری شد.
سانسورهایی که در رسانه صورت میگیرد بیربط و جدای از مسائل دیگر نمیتواند باشد؛ در واقع سانسورِ تهدید بالقوه و بالفعل دولت باکو علیه کشور در رسانههای ایرانی، انعکاسی از مسائل و مشکلات عمیقتر در جای دیگری از نظام است که گره در مسائل مختلفی از جمله سیاست، اقتصاد، قومگرایی و لابیگری و … خورده است.
اما پرسش اصلی این است که این سانسورها تا به کجا و تا چه قیمتی ادامه خواهد داشت؟! اکنون به وضوح به امام امت توهین شده است. آیا مردم متدین و جامعه روحانیت این توهین را تحمل میکنند؟!!
پرونده جمهوری آذربایجان و دشمنیهایی که توسط رژیم اسرائیل از این خطه علیه ایران خطدهی میشود، دیگر بر کسی پوشیده نیست و کاملا عیان شده است. هرچند برخی مسئولین و رسانههای ایرانی در طول سالهای گذشته تلاش کردهاند تا با مدارا و یا با نوعی از مصلحت اندیشی، این موضوع را نادیده بگیرند، اما این چشمپوشیها مشخصا تا یک زمان معلوم قابل انجام است و از یک نقطهی بهخصوص به بعد نه تنها قابل ادامه نیست بلکه در ذیل تهدید امنیت ملی قرار میگیرد و هزینه ساز خواهد شد و حتما باید پاسخ داده شود؛ اکنون به این مرحله بسیار نزدیک شدهایم!
انتهای پیام/
منبع: تحولات جهان اسلام