به گزارش اخبار جهادی، روزنامه وطن امروز نوشت: دوران اکتشافات دریایی اروپاییان در اوایل قرن پانزدهم میلادی آغاز شد. در این دوران کشورهای اروپایی، بویژه قدرتهای اصلی اروپایی یعنی هلند، انگلستان، اسپانیا و پرتغال، ناوگان دریایی خود را به سرزمینهای دور میفرستادند و هر سرزمین جدید که روی نقشههای باستانی نبود را به عنوان مستعمره برای خود برمیداشتند. اهمیت سفرهای دریایی در این دوره از تاریخ، نه به دلیل قدرت دریایی برای افزایش میزان تجارت بینالمللی، بلکه به دلیل قدرت سیاسیای بود که این نیرو برای کشورهای پیشرفته اروپایی به بار میآورد و آنها را در زمره کشورهایی قرار میداد که میتوانند با اتکا به ناوگان دریایی خود، ادعای مالکیت کل جهان را داشته باشند. اگر چه در زمان جنگ اول و دوم جهانی، دیگر نیروی هوایی کمکم در حال تعیین قدرتهای برتر در کل دنیا قرار داشت اما باز هم این ناوگان دریایی قدرتهای جهانی بود که حرف اول و آخر را در جنگ میزد. اگر آمریکا کشتیها و ناوگان دریایی پیشرفته خود را برای حفاظت از کشتیهای انگلیس و فرانسه به اروپا نمیفرستاد، شاید آنها در مقابل اقدامات دریایی آلمان دچار نابودی میشدند.
در ابتدای جنگ دوم جهانی، هنوز این قدرت دریایی بود که یک کشور معمولی را از یک ابرقدرت متمایز و مشخص میکرد که این کشور تا چه اندازه میتواند در مسیر و روند اتفاقات جهانی تاثیرگذار باشد. در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی، این قدرت برای تاثیرگذاری بر تحولات جهانی به کشوری رسید که ناوگان هوایی پیشرفتهای داشت و در روزهای پایانی جنگ، این سلاح اتمی بود که مشخص کرد دنیا باید توسط چه کشورهایی هدایت شود.
شاید در روزهای پایانی جنگ دوم جهانی، تقریبا میشد چند عنصر اصلی برای تمایز یک قدرت از یک ابرقدرت را تشخیص داد؛ در آن زمان میزان تولید سلاح، میزان قدرت نیروی دریایی و همچنین تجهیزات پیشرفته در نیروی هوایی و داشتن سلاح اتمی، عواملی بود که میتوانست بیان کند آیا یک کشور قدرت است یا ابرقدرت. این روزها با پیشرفت تکنولوژی و گستردهتر شدن ابعاد پیچیدگی اختراعات بشری و نوع مقابله کشورها با یکدیگر، دیگر یک کشور برای تبدیل شدن به یک قدرت یا ابرقدرت، نمیتواند تنها بر روی عناصر قبلی تکیه کند.
این روزها، عناصر قدرت نظامی در حیطههای مختلف تقسیم شده است و ماهیت هر جنگی تعیین میکند چطور میتوان یک کشور را به عنوان قدرت یا ابرقدرت شناسایی کرد. اگر مساله مبارزه با تروریستها باشد، نیروی زمینی، هوایی و اطلاعاتی قوی حرف اول را میزند و در عین حال ارتش سایبری نیز باید جلوی پروپاگاندای نظامی را بگیرد. اگر جنگ، اقتصادی باشد، ابزار تحریم، قدرت اقتصادی کشورها است و میزان ارتباط و وابستگی متقابلشان به قدرتهای اقتصادی دنیا. اگر مساله، جنگ برای تعیین حدود سرزمینی باشد، باز هم مانند جنگهای کلاسیک، این قدرت نیروهای زمینی است که میتواند نتیجه جنگ را برای همیشه تغییر دهد و ابزارآلاتی مانند تانک یا سلاحهای ضد تانک و موشک، میتواند تعیینکننده نتیجه مقابله ۲ کشور باشد.
برای هر کدام از جنگهای مطرح در دنیا، با توجه به ماهیت و نوع مقابله ۲ طرف، میتوان عناصر قدرت نظامی را برشمرد اما یکی از ابزارهای اصلی در دنیای امروز که نهتنها «تاثیرگذار»، بلکه میتواند تعیینکننده نتیجه هر مقابله و جنگی باشد، قدرت سایبری کشورها و در عین حال قدرت آنها در استفاده از تکنولوژیهای نوین مانند موشکهای جدید و مهمتر از همه، پهپادهاست.
تحلیلگران زیادی هستند که با مروری بر جنگهای اخیر در دنیا به این نتیجه رسیدهاند شاید در چند سال آینده این پهپادها باشند که به جای جنگندههای نظامی وارد میدان میشوند و در جنگهای آینده، پهپادهای خودران میتوانند براحتی میزان استفاده از جنگندهها را کاهش داده یا استفاده از آنها را که هزینه بسیار زیادی را برای کشورهای مختلف در پی دارند، کاهش دهند.
جنگ در یمن، مقابله بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی و حتی جنگ در غزه و کرانه باختری و درگیری و نزاع چند روزه بین آذربایجان و ارمنستان، نشان داد قدرت پهپادی تا چه میزان میتواند تعیینکننده نتایج جنگ و نمایشدهنده اوج اقتدار نظامی یک کشور باشد. زمانی که به جنگ روسیه در اوکراین میرسیم، انتظارات شاید بیش از حد باشد. انتظار نمیرود اوکراین به کشوری که دارای یکی از بزرگترین زرادخانههای هستهای است حمله نظامی مستقیم داشته باشد. از سوی دیگر تسلیحات بیولوژیک نیز بهراحتی نابود میشوند و رسوایی جهانی استفاده از آنها باعث میشود دیگر استفاده چندانی از آنها در جنگهای نوین جهان نشود. موشکها در این باره تاثیرگذارند و سلاحهای ضد تانک میتوانند تا حدودی موزانه نظامی را بر هم بزنند. قدرت نظامی برتر داشتن در جنگهای نوین امروزی، شامل داشتن ناوگان دریایی و هوایی قوی، زیردریایی هستهای، ناوگان ارتباطی و اطلاعاتی قدرتمند (شامل ماهوارههای اطلاعاتی و جاسوسی)، ناوگان هوایی پیشرفته، سلاح هستهای، دانش کافی برای فعالیت در فضای مجازی و جنگ سایبری و جنگ الکترونیک است.
در جنگهای اخیر اما هر کدام از کشورها با بالاترین دانش و توان نظامی نیز نمیتوانند بدون داشتن پهپادهای اطلاعاتی و نظامی به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کنند. پهپادها به دلیل قدرت بالای خود در مکانیابی، هزینه کم ساخت در مقابل کارآییشان در جنگ و هدفزنی مستقیم و همراه با اشتباهات کم، به بهترین جنگافزارهای نظامی در دنیا تبدیل شدهاند. اگر یمنیها پهپادهایی برای دفاع از خود و افزایش هزینههای نظامی عربستان با هدف قرار دادن آرامکو نداشتند، شاید بسیار زودتر و در همان ماههای ابتدایی، عربستان را با یک پیروزی کمهزینه رو به رو میکردند اما مقاومت پهپادی و موشکی نشان داد میتوان با تجهیزات و دانش نوین، هزینههای جنگ برای طرف متخاصم را بالا برد. در لبنان و رویاروییاش با اقدامات رژیم صهیونیستی نیز قدرت پهپادی بسیار موثر است و میتواند موازنه اطلاعاتی و نظامی را برای مدتهای زیادی به هم بزند.
در جنگهای مرزی بین ۲ کشور که راه برای رسیدن به خط مقدم یا نفوذ در داخل یک کشور بسیار کمتر است، نقش ارزشمند پهپادها بیش از پیش مشخص میشود. آذربایجان در جنگ با ارمنستان دقیقا از همین مساله استفاده کرد و اوکراین نیز با الگو قرار دادن این مساله، رو به خرید پهپادهای ترکیه آورد. بعد از چند ماه جنگ و هزینههای زیاد ۲ طرف در استفاده از تانک، موشکهای کوتاهبرد و میانبرد، ضدتانکها و حتی محاصره دریایی با ناوگان قدرتمند دریایی، حالا روسیه به این نتیجه رسیده است که ابزار نظامی کمهزینهای که میتواند نتیجه جنگ را تا حد زیادی تغییر دهد، پهپادها هستند. پهپادها، مانند ناوگان دریایی قدرتمند در ابتدای قرن پانزدهم میلادی تا حد زیادی میتوانند تعیینکننده قدرت نظامی یک کشور در جهان باشند. کشورهایی که بتوانند به دانش بومی تولید این ابزارهای نظامی و اطلاعاتی برسند، دیگر از یک قدرت پهپادی، به ابرقدرت تبدیل میشوند.
در حوزههای نوین قدرت نظامی و اطلاعاتی مانند فضای سایبری و تولید سلاحهای نوین، ایران دقیقا مانند یک قدرت منطقهای عمل کرده اما در حوزه پهپادی، به یک ابرقدرت تبدیل شده است تا جایی که روسیه؛ ابرقدرتی که یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان از لحاظ نظامی است که دارای سلاح اتمی نیز هست، برای پیروزی خود در جنگ با کشور همسایهاش- که البته به نوعی جنگ نیابتی با قدرتهای نظامی غربی است- به او و سیستم تولید پهپادیاش متوسل میشود.
خبر ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین و آموزش نیروهای روسی برای استفاده از آنها- اگر همانطور که رسانههای غربی میگویند صحت داشته باشد- نشاندهنده تبدیل شدن ایران از یک قدرت منطقهای به یک ابرقدرت نظامی است. قدرتی که برخلاف سایر کشورهای منطقه، نه با واردات بیرویه سلاح از کشورهای غربی، بلکه با تکیه بر توان داخلی به دست آمده است.
اگر تعیین کردن یک امپراتوری یا قدرت نظامی بزرگ در دنیا در قرن پانزدهم، با نگاه به قدرت ناوگان دریایی آن به دست میآمد، این روزها عنصر ابرقدرت بودن را مسائل بسیاری تعیین میکند که قدرت پهپادی و موشکی، توان اجرای عملیاتهای حمله نامتقارن و در نهایت، توان جنگ سایبری و جنگ الکترونیک از جمله آنهاست. ایران در تمام این عرصهها از یک قدرت منطقهای در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت است.
انتهای پیام/