«ایران به ما اعتماد کند، اشتباهات را تکرار نمیکنیم نسبت به گذشته با تجربهتر و پختهتر شدهایم». این جملات ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان است که پس از پیشرویهای گسترده و تصرف نوار مرزی با جمهوری اسلامی ایران و ورود به مناطق شیعه نشین افغانستان در رسانهها بیان شده است.
پس از توافق دولت ترامپ با طالبان در دوحه قطر مبنی بر خروج نظامیان آمریکایی پس از ۲۰ سال از خاک افغانستان، این امر در دولت بایدن و پس از ۲ سال اجرایی شده و چنان با فوریت در حال انجام است که گویی این نیروها برای اعزام به جنگ دیگری در نقطه دیگر منتقل می شوند و با به جا گذاشتن برخی از لوازم، ادوات و تجهیزات در پایگاهها، تعجب سیاستمداران و کارشناسان را از اینهمه شتابزدگی برانگیخته است.
اما همزمان با خروج نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، مسلحین طالبان با حمله به مراکز دولتی و فرمانداریها، بخش زیادی از مساحت کشور افغانستان را به تصرف خود درآورده و ارتش متزلزل به اصطلاح ملی افغانستان نتوانسته حتی از پایگاههای خود دفاع کند در حالیکه مقامات آمریکایی مدعی فاکتور ۸۸ میلیارد دلاری هزینه برای این ارتش درمانده است!
در این بین، سفر چند روز قبل اشرف غنی رئیس جمهور غرب گرای افغانستان به آمریکا و مذاکره با مقامات این کشور برای درخواست کمک که با بیتوجهی و بیمیلی طرف آمریکایی همراه بوده است، کار را برای دولت افغانستان سخت کرده و بیست سال رشته اعتماد و باج دادن را پنبه کرده است به طوری که اگر شرایط به همین شکل پیش رود، به زودی باید شاهد سقوط کابل و دولت مستقر باشیم.
البته به نظر می رسد مسلحین طالبان با وجود در اختیار گرفتن مساحت زیاد افغانستان، قصد تصرف کابل را ندارد زیرا به خوبی میدانند که با ساقط کردن دولت رسمی و مشروع مورد حمایت سازمان ملل، مورد هجمه قرار گرفته و چنانچه بخواهد دولت مورد علاقه خود را پایه گذاری کند، علیرغم تمایل همسایگان و برخی از کشورها به ارتباط با این گروه، مورد حمایت کشورهای غربی و به تبع آن سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی و دارای مشروعیت نخواهد بود. از این رو طالبان بجز کابل به پیشتازی خود در زمین ادامه خواهد داد و مناطق بیشتری را اشغال خواهد کرد تا برای تشکیل دولت بعدی سهم بیشتری طلب کند.
اما در خارج از افغانستان و با توجه به پیشروی چشمگیر مسلحین طالبان، کشورهای همسایه و منطقه به تکاپو افتادند تا بتوانند با این گروه مسلح ارتباط برقرار کرده و نشستهای به اصطلاح صلح را میزبانی کند تا در آینده بتواند منافع خود را در این کشور به عنوان سهم میانجی داشته باشند، طالبان نیز با هوشیاری در این نشستها حضور پیدا کرده تا علاوه بر میدان، در دیپلماسی هم نشان دهد تغییرات زیادی پیدا کرده و حاضر به گفتمان است و با طالبان دهه ۹۰ میلادی تفاوت دارد.
اما در این میان، مهمترین میزبان و طرف گفتگو برای طالبان جمهوری اسلامی ایران است. کشوری پرقدرت در منطقه و دارای اشتراکات فرهنگی، مذهبی و دارای رابطه اقتصادی گسترده که در صورت استقرار دولت بعدی میتواند شریک مهمی برای افغانها باشد.
اما در این سوی مرز، دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران با خیالی آسوده به اتفاقات افغانستان نگاه نمیکنند. خاطره تلخ حمله به کنسولگری و شهادت دیپلماتهایمان در شهر مزار شریف توسط نیروهای طالبان خاطره تلخی در اذهان عمومی به ثبت رسانده و چهرهای خشن از این گروه به نمایش گذاشته است. از این جهت مسئولان طالبان با حضور در جلسات صلح، اطمینان بخشی به جمهوری اسلامی ایران در خصوص امنیت مرزها و در امان بودن شیعیان و مشارکت دادن آنها در دولت بعدی سعی در جبران خطاهای گذشته و ترسیم چهره جدید از خود است.
مسئولان کشورمان نیز همچنان با احتیاط با این گروه در حال مذاکره هستند و از ورود به مسائل بین افغانی خودداری میکنند و با سیاستهای نه حمایت از دولت و نه طالبان در حال تقویت نیروهای نظامی در مرزهای شرقی بوده تا از ورود هرگونه نیروی متخاصم به خاک عزیزمان جلوگیری به عمل آورند.
با توجه به اهمیت افغانستان همانند سایر همسایگان برای کشورمان، وجود مشترکات فرهنگی، مذهبی و اقتصادی و همچنین بحث حقآبه (رودهای مرزی علی الخصوص رود هیرمند که زندگی میلیونها انسان در شرق کشور به آن وابسته است) موضوعات امنیتی (سالهاست که در مرزهای شرقی وجود دارد) قاچاق انسان و مواد مخدر از جمله موضوعات مهم میباشد که کشور افغانستان را متمایز از سایر همسایگان کرده است.
از این رو جهت حفظ منافع و استمرار نفوذ کشورمان در افغانستان، فعال شدن هر چه بیشتر دستگاه دیپلماسی و رایزنی گسترده در سطح منطقه و بینالمللی و از همه مهمتر دیدار با سران دولت فعلی مقامات طالبان و سایر گروههای تاثیر گذار را میطلبد.
در این بین نیز نباید از نقش مخرب عربستان سعودی در گسترش و ترویج وهابیت در افغانستان بحران زده و همچنین نقش سرویسهای اطلاعاتی کشورهای مرتجع منطقه و ترکیه در آموزش و تسلیح تروریستها و اعزام آنان در داخل مرزهای کشورمان جهت انجام اقدامات خرابکارانه غافل بود.
در پایان باید گفت جنگ در افغانستان به هیچ عنوان به نفع کشورهای منطقه بخصوص ایران نبوده و در صورت تشدید بحران میتواند از لحاظ امنیتی، ناامنی در مرزهای شرقی کشور را دوباره احیا کند و در بعد اقتصادی نیز کاهش صادرات پنج میلیارد دلاری به این کشور ضربه سنگینی به بخش تولید و درآمد ارزی کشورمان وارد میکند…
نویسنده: کمیل کربلایی
لینک کوتاه : https://akhbarjahadi.ir/?p=24109