الگوی سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی متاثر از دو بلوک شرق و غرب بود. اما پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) شعار « نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» را براساس مبانی دین مبین اسلام سر دادند و مقام معظم رهبری نیز شعار « عزت، حکمت و مصلحت» را مطرح نمودند. بر این اساس جنبشهای اسلامی پویای منطقه تحت تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته یا بازتعریف شدند. در حقیقت، انقلاب اسلامی ایران مولد اسلام گرایی نوین در خاورمیانه است. در این نوع اسلام گرایی پویا و نوین، قاعده نفی سبیل به عنوان اصلی بدیهی جاری بوده و سرسپردگی به قدرتهای سلطه گر محلی از اعراب ندارد.
ظهور انقلاب اسلامی ایران و پایداری آن طی سه دهه اخیر اثبات نموده است که هر گاه پویایی ذاتی اسلامی با مدیریتی هدفمند و اراده ای جمعی توام شود، بزرگترین قدرتهای جهانی نیز توان مقابله با آن را ندارند. این همان مسئله ای است که در جنگ ۳۳ روزه و مقاومت ۲۲ روزه به اثبات رسیده است. انقلاب اسلامی ایران ریشه در آرمان های دینی، سیاسی و فرهنگی ملتهای مسلمان و بلکه سایر ملتهای جهان دارد. پیام اصلی انقلاب اسلامی ایران آزادیخواهی و ایستادگی در برابر ظلم و سلطه است. پیامی که دقیقاً منطبق بر خواسته و فطرت انسانهاست. به اعتقاد صاحب نظران سیاسی، انقلاب اسلامی دگرگونی بزرگی در عرصه مفاهیم سیاسی و مباحث نظری ایجاد کرد و سبب شد ظرفیت های جدیدی در نظام بین الملل با الهام از آموزه های دینی ایجاد شود. این دگردیسی مقدس نقطه گذار «خاورمیانه ایستا» به « خاورمیانه پویا» بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خاورمیانه به منطقه ای تبدیل شد که در آن « مقاومت» و« پایداری» از یک آرمان به یک اصل ملموس تبدیل گردید.
این تاثیر گذاری در وقایع سیاسی دهه هشتاد و نود در منطقه و جهان که حاکی از شکل گیری خیزش رو به تکامل در جهت بیداری اسلامی و رشد حرکت های آزادیخواهانه نزد بسیاری از ملل جهان است، کاملا نمود دارد و حاکی از تمایل به بازگشت به سیاست های عدالتخواهانه و نفی نظام های سیطره جویانه و سلطه طلب است. این نظامهای سلطه طلب همواره در طول تاریخ سعی داشته اند از رخوت ایجاد شده در میان مسلمانان در راستای گسترده نمودن دامنه نفوذ مهلک خود به درون ممالک اسلامی استفاده نمایند. اما ظهور انقلاب اسلامی عملاً روزنه این نفوذ را بر روی دشمنان دیرینه اسلام بست و به مسلمانان خاورمیانه و جنبشهای منطقه ای آموخت که چگونه باید با اتکا بر آخرین و کامل ترین دین الهی پیروزی خود بر کفار را تضمین نمایند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به صورت خودکار منجر به گسترش موج بیداری اسلامی و تقویت نهضتهای رهایی بخش در سراسر جهان اسلام شد.
انقلاب اسلامی ایران با تاثیرگذاری مستقیم خود بر جنبشهای اسلامی منطقه توانسته است معادلات ترسیم شده از سوی جریان سلطه را به گونه ای آشکار با چالش مواجه نماید. هم اکنون ملتهای منطقه با تاثیر پذیری از اصولی که با پیروزی انقلاب اسلامی بازتعریف و عملاً احیا گردید، آگاهی خود را نسبت به دنیای امروز افزایش داده و تلاش مذبوحانه و وقیحانه دشمنان اسلام را در راستای تهدید قدرت اسلام رصد نمایند. لازم به ذکر است که دامنه و بازه تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر جنبش های اسلامی خاورمیانه بسی فراتر از پایداری در برابر نظام سلطه است و این تاثیرگذاری وارد عرصه های مدیریتی، خلاقیت، نو آوری و دور اندیشی گردیده است. ( اسپوزیتو، ۱۳۸۲ : ۲۳۵)
انقلاب اسلامی ایران « برنامه مقابله با کفر» را به مسلمانان و جنبشهای اسلامی منطقه آموخته و این بزرگترین دستاورد انقلاب برای مردم خاورمیانه بوده است. شبکه های استکباری صهیونیسم و سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس همواره در جهان اسلام به دنبال فتنه انگیزی بوده اند و تلاش کرده اند تا با تخریب وجهه انقلاب اسلامی مانع از تاثیرات الهام بخش آن بویژه نزد ملت های مسلمان شوند.
حضرت آیت ا… خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در بیاناتشان درباره توطئه های دشمنان انقلاب اسلامی و القائات آنان در این زمینه هشدار داده اند و دراین باره در یکی از بیاناتشان با اشاره به قضیه فلسطین، شکست های نظامی و سیاسی پی درپی صهیونیست ها در لبنان و فلسطین در سال های اخیر را ناشی از اقتدار روزافزون نسل به پا خواسته فلسطین می دانند و براین نکته تاکید دارند که این جهاد عظیم بخش برجسته ای از جهاد گسترده دنیای بیدار شده اسلام با مستکبران ومتجاوزان است.
انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه آغاز خیزش بیداری اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم، شروع دوره جدیدی از ظهور اسلام با رویکرد سیاسی را برای جهان اسلام نوید داده و پیروزی برجسته ترین حرکت اسلامی در این دوره، سایر حرکت های اسلامی در جهان اسلام را به تکاپو واداشت. ذکر این نکته ضروری است که میزان تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده، بلکه با توجه به اوضاع خاصّ هر منطقه و نیز قرابت های فکری، فرهنگی و جغرافیایی، درجه تأثیرآن متفاوت بوده است و هر اندازه که ملت ایران در نیل به اهداف انقلابی خود با ملت های دیگر وجه اشتراک داشته اند، به همان نسبت استقبال از این انقلاب گسترده تر بوده است. ( اسپوزیتو، ۱۳۸۲ : ۲۴۴)
به طور کلی آنچه که بر همگان روشن و واضح است، این است که انقلاب اسلامی ایران تاثیرهای گسترده ای را در ورای مرزهای خود داشته و با توجه به پیروان و هواخواهانی که پیدا کرد، به عنوان یک نیروی قابل محاسبه توسط دولت های خارجی و همچنین دولت های منطقه عنوان شده است؛ بدان خاطر که « انقلاب اسلامی در ایران به دلیل جذابیت شعارها، اهداف، روش ها، محتوا، نتایج و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیط منطقه و بین المللی، پدیده ای تاثیر گذار در جهان اسلام بود».( اسپوزیتو، ۱۳۸۲ : ۲۴۴)
وقوع انقلاب اسلامی ایران در اواخر قرن بیستم یکی از مهمترین رویدادهای قرن به شمار می رود. بی شک وقوع انقلاب برای هر ملتی، یک اتفاق مهم به شمار می رود. اما انقلاب اسلامی ایران به لحاظ شرایط زمانی و مکانی از اولویت بالایی برخوردار است. انقلاب اسلامی ایران که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، در درون مرزهای ملی خود محصور نماند و در ورای مرزها نیز تاثیرات و بازتابهای مهمی داشت که در این نوشتار تاثیر انقلاب بر گروههای فلسطینی مورد بررسی قرارگرفته است .
واژه « حماس » اختصاری و برگرفته از حروف نخست حرکت مقاومت اسلامی است و معنی و مفهوم آن نیرو، شهامت، عزم و اراده و شجاعت می باشد و به تعبیری دیگر« حماس» حرف « ح» را از حرکت و حرف « میم» را از مقاومت و دو حرف الف و سین را از واژه اسلامیه برگرفته است. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین« حماس » در تاریخ۱۴/۱۲/۱۹۸۷ به دنبال شهادت ۴ کارگر فلسطینی اعلام موجودیت کرد. در تاریخ ۸/۱۲/۱۹۸۷ یک صهیونیست تندرو با کامیونش ۴ کارگر فلسطینی را که در اسرائیل مشغول کار بودند، زیر گرفت و آنها را به شهادت رساند.همین عمل غیر انسانی جرقه انتفاضه اول را زد و حماس این حادثه را زمان مناسبی برای اعلام موجودیت خود دانست. دکتر عبدالعزیز رنتیسی، محمد حسن شمعه، عبدالفتاح دخان و… تحت رهبری شیخ احمد یاسین موجودیت جنبش « حماس» را اعلام کردند.
لازم به ذکر است که جنبش مقاومت اسلامی زاییده این حادثه نبود، بلکه ریشه های شکل گیری آن به دهه های چهل قرن بیستم باز می گردد. به دیگر سخن حماس امتدادی از جماعت اخوان المسلمین به شمار می رود. خود جنبش نیز پس از پیدایش خود را « یکی از جناههای اخوان المسلمین» معرفی کرده است. در مرامنامه حماس آمده است که:
« حرکت مقاومت اسلامی، حماس، حلقه ای از زنجیره ی جهاد در رویارویی با تهاجم صهیونیسم به شمار می رود و با دوره شروع حرکت شهید عزالدین قسام و برادران مجاهد او از اخوان المسلمین در سال ۱۹۳۶ پیوند خورده است. همچنین حماس در مراحل بعدی حیات خود به حلقه دیگری از جهاد در فلسطین و اخوان المسلمین و تلاشهای آنان و عملیات جهادی اخوان المسلمین در سال ۱۹۶۸ و پس از آن پیوند خورد. ( برغوثی، ۱۳۸۲ : ۲۱)
آرم جنبش حماس متشکل از عکسی از گنبد الصخره در وسط و نقشه کوچکی از فلسطین بر بالای آن قرار دارد و پرچم های قوسی شکل فلسطین گنبد را در بر گرفته اند به گونه ای رسم شده اند که انگار آن را در آغوش گرفته اند. بر پرچم سمت راستی عبارت ” لا اله الا ا… ” و بر پرچم سمت چپی عبارت “محمد رسول ا… ” نوشته شده است. در قسمت زیرین گنبد عکس دو شمشیر به شکل ضربدر جای دارد و چارچوب زیرین قبه را تشکیل می دهند. کلمه فلسطین در بخش زیرین تقاطع دو شمشیر حک شده و عبارت حرکه المقاومه الاسلامیه – حماس – نیز در قسمت زیرین- آرم جنبش حماس و بر روی نواری نوشته شده است.
ناگفته پیداست که عکس مسجد و عبارت لا اله الا ا… و محمد رسول ا… سمبلی از اسلامیت مساله فلسطین بوده و ژرفای اعتقادی آن را نشان می دهد. در حالیکه خود نقشه مبین موضع اصولی و ثابت جنبش “حماس” در قبال درگیری موجود با صهیونیستها بوده و اینکه هدف غایی این درگیری همانا آزادسازی کل فلسطین با مرزهای مشخص شده در قیمومیت از لوث اشغالگری و نیز بیانگر مخالفت جنبش با محدود سازی آرمان فلسطین در محدوده ی سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ می باشد و اما دو شمشیر که چون همیشه در اندیشه عربی نشانگر توان و پاکی است.
- نگاهی به زندگینامه بنیانگذار حماس
شیخ احمد یاسین در سال۱۹۳۶ میلادى در روستاى “الجوره ” ولایت “المجدل ” واقع در نزدیکی “عسقلان ” به دنیا آمد.
روستاى وى مانند بسیارى از روستاها و شهرک هاى دیگر در سال۱۹۴۸ در اثر حملات نیروهاى صهیونیستی ویران شد و او به نوار غزه منتقل شد. وی از سن ۱۲ سالگی پس از وارد آمدن ضربه به ستون فقراتش در حالی که در اردوگاه آوارگان فلسطینی شاطیء در نوار غزه محل اقامت خود بر اثر حادثه ای از ناحیه ساق پا فلج شد.
از آن زمان به بعد شیخ یاسین از صندلی چرخ دار استفاده می کرد و هیچ کارى را بدون کمک دیگران نمی توانست انجام دهد. شیخ یاسین سه برادر داشت و سومین پسر خانواده به شمار می رفت، او به رغم فلج بودن دوره لیسانس خود را به پایان رساند و به منظور تحصیل در دانشگاه “عین شمس ” راهی قاهره شد و یک سال را در آنجا سپرى کرد.
او به دلیل نداشتن پول کافی مجبور شد تحصیل خود را نیمه تمام رها کند، اما پس از آن با اصولگراها در جماعت اخوان المسلمین آشنا شد. شیخ یاسین در دهه ۷۰ “مجمع اسلامی ” را تاسیس کرد و خود رهبرى آن را برعهده گرفت. این سازمان به بسیج نظامی جوانان فلسطینی پرداخت. شیخ یاسین در آغاز دهه ۱۹۸۰ یک سازمان اصولگراى تندروتر به نام “مجدالمجاهدین” تاسیس کرد. وى در سال۱۹۸۴ بازداشت و به اتهام داشتن اسلحه و مواد منفجره به زندان محکوم شد. او یک سال را در زندان سپرى کرد و در چارچوب روند مبادله زندانیان آزاد شد.
شیخ یاسین سپس به تشکیل جنبش مقاومت اسلامی (حماس) پرداخت که در۱۴ دسامبر۱۹۸۷ در آغاز انتفاضه اول (۱۹۹۲) ۱۹۸۷ اعلام موجودیت کرد. اسراییل، شیخ یاسین را در ماه مه ۱۹۸۹ دستگیر و محاکمه کرد و او در اکتبر۱۹۹۱ به زندان مادام العمر محکوم شد.
شیخ یاسین پس از گذراندن هشت سال در زندان در اکتبر۱۹۹۷ از زندان آزاد شد و با میانجیگرى شاه حسین پادشاه سابق اردن به این کشور تبعید شد. شیخ یاسین پس از سپرى کردن مدت کوتاهی در بیمارستان امان به غزه بازگشت. روابط وى در آن زمان با تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست یاسر عرفات تیره بود. پس از آزادی از زندان اسرائیل، وی به عنوان یک نماد مقاومت فلسطین شهرت یافت.
شیخ احمد یاسین رهبر بزرگ و روحانی و بنیانگذار حماس در سحرگاه روز دوشنبه ۲۲مارس سال ۲۰۰۴ پس از ادای نماز صبح هنگام خروج از مسجدی در شهر غزه هدف موشکهای پرتاب شده از سوی هلیکوپترهای نظامی صهیونیستها قرار گرفت و به شهادت رسید.
- زمینه ها و انگیزه های پیدایش جنبش حماس:
الف- تحولات سیاسی مساله فلسطین: در پی شکست سال ۱۹۶۷ که به نوعی جنگ تمدن ها میان اعراب و مسلمانان از یک سو و صهیونیستها از سوی دیگر بود و اشغال دو سوم فلسطین، به تدریج گروهها و جنبشهایی از قبیل سازمان آزادی بخش فلسطین و گروههای مقاومت مردمی تاسیس شدند. اما مشی انقلاب فلسطین که در سازمان آزادی بخش تبلور یافته بود در دهه ۸۰ به سبب تحولات داخلی و خارجی دچار تغییراتی شد که موجب تضعیف آن شده و دیدگاهش متزلزل گشت. پس از امضای قرارداد کمپ دیوید و تجاوز صهیونیستها به جنوب لبنان و محاصره بیروت در سال ۱۹۸۲، عملکرد این سازمان در مغایرت آشکار با نص صریح منشور فلسطین قرار گرفت. طرحهای سازش این چنینی دربرگیرنده چشم پوشی از اصول بنیادین قاعده مناقشه و کشمکش با طرح صهیونیستی بود و عبارت بودند از :
- به رسمیت شناختن حق موجودیت برای رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین
- چشم پوشی از بخش عمده ای از خاک فلسطین به نفع صهیونیستها
رویکردهای ساز شکارانه کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش فلسطین از طرفی و اقدامات رادیکالیستی صهیونیسم، نیروهای مردمی را ناامید ساخته و به این سمت و سو سوق داد که خود زمام امور قضیه فلسطین را بدست گرفته و وارد عمل شوند.
ب- محور بیداری اسلامی: فلسطین هم به سان دیگر کشورهای اسلامی شاهد رشد و نمو بیداری اسلامی ملموسی بود و همین امر باعث شد تا نهضت اسلامی به لحاظ اندیشه و سازماندهی در فلسطین اشغالی ۱۹۴۸ و همچنین در میان محافل و مجامع فلسطینی خارج مرزها رشد و توسعه یابد به طوری که جریان و طیف اسلامی در فلسطین به خوبی به این موضع رسید که با چالش بالقوه ای مواجه می باشد که پیامدهای آن عبارتند از :
نخست اینکه مساله فلسطین تا پایین ترین پله نردبان اولویتهای کشورهای عربی تنزل پیدا کرده است. دوم اینکه طرح و پروژه انقلاب فلسطین از رویارویی با طرح فلسطین و پیامدهای آن به صورت همزیستی با آن و محدود کردن اختلاف ها در شرطهای این همزیستی آمده است.
در سایه این دو عقب نشینی و انباشت پیامدهای منفی و سرکوب گرانه و جائرانه صهیونیستی بر ضد ملت فلسطین از یک سو و نضج اندیشه مقاومت در میان آحاد مردم فلسطین چه در داخل و یا خارج آن، ضرورت یک طرح و برنامه فلسطینی- اسلامی- جهادی بیش از پیش احساس می شد و شکل و شمایل اولیه آن در گروه جهادی سال ۱۹۸۷ و گروه شیخ احمد یاسین در سال ۱۹۸۳ و غیره ترسیم شد. اواخر سال ۱۹۸۸ شرایط و بستر برای بروز و ظهور طرح نوینی که با طرح صهیونیستی و گسترش آن مقابله کند و بر مبانی جدید و متناسب با دگرگونی های داخلی و خارجی استوار باشد، به حد کافی نضج و رشد پیدا کرده بود.
لذا جنبش مقاومت اسلامی “حماس” پاسخی طبیعی بود به شرایطی که ملت فلسطین و آرمان عدالت خواهانه اش از زمان تکمیل شدن اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها در سال ۱۹۶۷ به خود دیده بود. آگاهی عمومی در میان آحاد مردم و نیز آگاهی شاخص و متمایز جریان اسلامی، در تبلور طرح جنبش مقاومت اسلامی که نشانه های آن در دهه های ۸۰ شکل گرفته بود، سهم وافری داشت. به طوری که شاخه هایی برای ساز و کار مقاومت تاسیس گردید که جنبش حماس مهم ترین این شاخه ها بود.
- اصول و اهداف حماس
فهم فلسفه هدفهای جنبش اسلامی حماس نیاز به بیان این نکته دارد که این جنبش علاوه بر آنکه یک جنبش آزادی بخش ملی به شمار می رود، جنبشی اسلامی است که جنبه های گوناگون برنامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود را از بستر ایدئولوژی فراهم می آورد. نام جنبشها و سازمانها عمدتاً گویای ماهیت آنها و روشنگر بخش مهمی از هدفهای آنان است. حماس، جنبش مقاومت است که می کوشد به اشغال سرزمین فلسطین از سوی اسرائیل پایان دهد.
در منشور ۳۶ ماده ای حماس که در سال ۱۹۸۸ تصویب شده است، هدف آن « برافراشتن بیرق ا… در تمام خاک فلسطین» و تاسیس حکومت اسلامی ذکر شده است. در این منشور شعار حماس اینگونه بیان شده است:
« خداوند هدف ما، پیامبر مدل ما و قرآن قانون ماست، جهاد راه ما و مرگ در راه خدا والاترین آرزوی ماست». همچنین در این منشور هدف حماس « حمایت از منکوب شدگان، اجرای عدالت و مبارزه با بی عدالتی» بیان شده است.
حماس بر این باور است که فلسطین به عنوان یک موقوفه اسلامی یک امانت مذهبی است که تا آخرالزمان به مسلمانان واگذار شده و بنا براین به هیچ کشور یا پادشاه عرب تعلق ندارد و جزء یا کل آن را نمی توان به دیگری اعطا کرد. و به طور صریح، حماس همزیستی با اسرائیل را نمی پذیرد و متعهد است که هرگونه توافق صلح از سوی ساف و کشورهای عربی با اسرائیل را به دلیل اینکه خلاف فرامین اسلامی است، از بین ببرد.
از این رو جنبش حماس جنبشی اعتقادی است که به مجموعه اصول اسلامی پایبند است. برنامه ها و هدفهای حماس نیز از همین اصول ناشی میگردد. در واقع می توان گفت که ایدئولوژی و التزام به مبانی آن مهمترین شاخص هدفهای این جنبش است.
حماس آزادسازی فلسطین را هدف استراتژیک خود می داند. این هدف از دیدگاههای اعتقادی حماس تغذیه می کند و در نتیجه گرایش ناسیونالیستی و دفاع از وطن و بازپس گیری بخشهای اشغال شده آن با گرایش دینی که فلسطین را سرزمین مقدس و آزادسازی آن را یک واجب دینی و شرعی می داند پیوند می خورد.
ایاد برغوثی و جواد الحمد در اثر خود که با گذشت حدود یک دهه از فعالیت حماس درباره آن به نگارش در آورده اند، اهداف این جنبش را اینگونه ذکر کرده اند:
۱- هدف عمومی: برقرارى دولت اسلامی
اصولا هدف حماس از پیگیرى جهاد مسلحانه همانطور که قبلا بدان اشاره گردید، تشکیل حکومت اسلامى است و فلسفه آزادسازى فلسطین تشکیل دولت اسلامى است که تقدم مبارزه بر تشکیل حکومت اسلامى در پى چرخش ایدئولوژکى جنبش اخوان المسلمین در فلسطین به وجود آمد لذا در اندیشه حماس نوعى رابطه ساختارى بین آزادسازى و برقرارى دولت وجود دارد. در این میان اگر جنبش حماس همان جریانى باشد که ملت فلسطین را به سوى آزادى رهبرى کرده در این صورت این حق حماس خواهد بود که الگوى مورد فبول خود را حاکم کند، اما اگر جنبش حماس در اقلیت باشد، در این صورت به انتخاب اکثریت احترام خواهد گذارد. البته هدف دولت سازى در طرحهاى جنبش حماس شاهد تحولات برجسته بوده است. مثلاً ملاحظه مى شود که مقوله « دولت مستقل فلسطین» به صورت گسترده در ادبیات سیاسى این جنبش به کار گرفته مى شود که این امر نشان از تحول سیاسى در اهداف راهبردى حماس به شمار مى رود. فراتر از آن خالد مشعل یکى از رهبران حماس و عضو دفتر سیاسى آن مى گوید: « این حق ملت ماست که همانند همه ملتها در زیر سایه یک نظام سیاسى و دموکراتیک مبتنى بر شورا و پلورالیسم سیاسى زندگى کند و عزت و حقوق و آزادى خود را به دست آورد.» در تایید همین رویکرد، شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش حماس مى گوید : « من خواهان دولت دموکراتیک همراه با تعدد احزاب هستم و قدرت به کسى تعلق دارد که در انتخابات پیروز شود.» (برغوثی، ۱۳۸۲ : ۷۸ – ۵۹)
۲- هدف راهبردی : آزادسازى همه سرزمین فلسطین
جنبش حماس مى کوشد همه سرزمین فلسطین را آزاد کند اما براى نیل به این هدف دوایر مختلفى در نظر مى گیرد؛ طبق منشور این جنبش: «مسئله آزادى فلسطین در سه دایره قابل بحث است: دایره فلسطین، دایره جهان عرب و دایره جهان اسلام. هر یک از این دوایر سه گانه در روند کشمکش و رویارویى با صهیونیسم سهم و وظیفه دارند. جنبش حماس بر این باور است که جبهه پیکار با دشمن از سوى صاحبان اصلى اش اداره مى شود. اگر آنها به فرجام نرسند، مسلمانان وارد عمل مى شوند، اگر آنها نیز به فرجام نرسند، نسلهاى بعدى مى آیند و همینطور… تا آزاد سازى فلسطین براى همه مسلمانان واجب عینى شود. این همان خط مشى است که در ماده ۳۲ منشور جنبش حماس مورد تاکید قرار گرفته است: « جنبش اسلامى حماس خود را نوک پیکان این پیکار یا گامى در راه آن مى داند.» (همان)
۳- اهداف مرحله ای
الف- آزادسازى کرانه باخترى و نوار غزه:
جنبش حماس در مخالفت با قرارداد اسلو به این دیدگاه سیاسى تکیه کرد که این قرارداد استقلال و حاکمیت واقعى و همه جانبه را براى ملت فلسطین به ارمغان نخواهد آورد. مضافاً براین که قرارداد مزبور از بخشى از اراضى فلسطین چشم پوشى مى کند و این چیزى است که حماس آن را نادیده گرفتن جنبه هایى از باورهاى دینى مى داند. از این رو حماس همچنان – حتى پس از امضاى قرارداد اسلو- آزادسازى کرانه باخترى و کامل کردن آزادى نوار غزه را در صدر هدفهاى مرحله اى خود قرار داده است. محمد نزال – یکى از رهبران جنبش حماس – مى گوید: « ما با هر راه حل مرحله اى موافق هستیم، اما بدون شناسایى دشمن اسرائیلى یا شناسایى موجودیت او. به عبارت دیگر ما مخالف عقب نشینى اسرائیل از هر بخش از سرزمین فلسطین نیستیم. شرط ما صرفاً عدم شناسایى اسرائیل است.» (ایاد برغوثی، ۱۳۸۲ : ۷۸ – ۵۹)
ب- اسلامى کردن جامعه فلسطین:
جنبش حماس به عنوان یک جنبش اسلامى مى کوشد جامعه فلسطین را طى یک برنامه مرحله اى اسلامى کند، زیرا این جنبش خود در جامعه اى پا به عرصه وجود گذاشته است که اکثریت ساکنان آن پیرو اسلام به مثابه عقیده، فرهنگ و تمدن هستند. به عبارت دیگر اسلام نقطه اشتراک بخش وسیعى از مردم فلسطین محسوب مى شود.( همان،۷۹)
ج- تاکید بر مشروعیت پیکار مسلحانه:
حماس عقب نشینى داوطلبانه یا اجبارى اسرائیل از اراضى اشغالى فلسطین را در صدر هدفهاى میان مدت خود قرار داده است. جنبش حماس براین باور است که هرجا اشغالگرى هست، مشروعیت مقاومت در برابر آن پیشاپیش وجود دارد. به گفته حماس این مقاومت در عرف و قوانین سازمان ملل متحد مورد تائید قرار گرفته است، چرا که این سازمان، دفاع از خود، سرزمین و مقاومت در برابر متجاوزان را مشروع مىداند. از این رو حماس کوشش کرد توده هاى مردم فلسطین و افکار عمومى جهان عرب، جهان اسلام و خانواده بین المللى را در جهت تائید و حمایت از حق خود در مقاومت علیه اشغالگران بسیج کند. (برغوثی،۱۳۸۲ :۷۹)
د- ادامه انتفاضه:
هرچند نهایتاً آتش انتفاضه اول با آغاز کنفرانس صلح مادرید در ۱۹۹۱ و سپس منعقد شدن پیمان اسلو بین ساف و اسرائیل به سردى گرایید اما موضع حماس در قبال انتفاضه مبنى بر حمایت و تداوم آن تا کسب آزادسازى فلسطین بود. حماس در بستر انتفاضه متولد شده بود و تداوم انتفاضه مى توانست در ارتقاى گفتمان این جنبش در فلسطین نقش اساسى داشته باشد مضافاً اینکه اکثر فلسطینیان خواهان ادامه انتفاضه بودند و هنوز به آمریکا اعتماد نداشتند و در آن هنگام حماس و جهاد اسلامى به جبهه مردمى براى آزادى تبدیل شده بودند.( همان، ۷۷ )
و- پاسدارى از وحدت ملی:
جنبش حماس از آغاز ولادت خود موضوع وحدت ملى و تحریم جنگ داخلى را در سرلوحه برنامه هاى خود قرار داد. حماس در سطوح داخلى به تلاشهاى وسیعى براى پاسدارى از وحدت ملى و رویارویى با سیاست اسرائیل مبنى بر« اختلاف بینداز و حکومت کن» دست زد. حماس روى پایبندى هاى انسانى تشکیلات خود و تعامل مثبت با غیر مسلمانان و تعامل سازنده با دیگر گروههاى فلسطینى اصرار مى ورزید. جنبش حماس در همین زمینه اعلام کرد که خود را جنبش همه توده ها از مسلمان گرفته تا مسیحى بى هیچ تفاوت و تبعیض مى داند. ( همان،۹۰)
۴- هدفهای آنی
الف- بی طرف کردن قدرت نظامی اسرائیل:
دکتر موسی ابومرزوق از رهبران حماس در این زمینه می گوید: «… دیدگاه جنبش حماس این بود که قدرت اشغالگران و جنگ افزارهای آن از صحنه رویارویی ها حذف شود تا نوعی برابری و موازنه نسبی برای تداوم مقاومت و حفظ امکانات برقرار شود. مثلاً به این نتیجه رسیدیم که استفاده از ابزارهایی نظیر سنگ پراکنی و ایجاد موانع خیابانی و دیگر ابزارهای مشابه می تواند نیروی نظامی دشمن ( نیروی هوایی، توپخانه، تانکها و زره پوش ها) را از چرخه رویارویی خارج کند…» دشمن شروع به استفاده از گلوله های پلاستیکی و باتوم کرد. تانکهای اسرائیلی به جای گلوله، سنگ شلیک کردند. این خط مشی عملاً نقش مهمی در ادامه انتفاضه تا مرحله ماقبل روی کار آمدن تشکیلات خودگردان ایفا کرد. (برغوثی،۱۳۸۲ :۹۱)
ب- تحقق مشروعیت سیاسی:
تحقق مشروعیت سیاسی یکی از هدفهای مهم هر نیروی سیاسی پس از اعلام موجودیت به شمار می رود. تحقق مشروعیت سیاسی برای جنبش حماس نخستین و مهمترین گام در راه اجرای برنامه های این جنبش در عرصه اجتماعی است. با تحقق این هدف، جنبش حماس جایگاه بلندی در معادله سیاسی داخلی (سرزمینهای اشغالی) و بین المللی پیدا کرد. بدین ترتیب نادیده گرفتن حماس در ساخت و ساز سیاسی فلسطین و روند حل و فصل نهایی مساله فلسطین ناممکن به نظر می رسد. (برغوثی، ۱۳۸۲ : ۵۹)
نکته قابل توجه و لازم به ذکر اینکه همچنان که اشاره شد، این اهداف از سوی نویسندگان مذبور در دهه اول فعالیت جنبش نگارش یافته است و اکنون که جنبش حماس دهه سوم عمر خود را به پایان میرساند، بسیاری از اهداف فوق الذکر را تحقق یافته می بیند.
تشکیل دولت فلسطین به نخست وزیری اسماعیل هنیه با پیروزی در انتخابات ژانویه ۲۰۰۶ مشروعیت سیاسی این جنبش را در سطح عالی تحقق بخشیده و از طرفی به هدف برقراری دولت اسلامی در این سرزمین نائل آمده است. از طرفی آزادسازی نوار غزه و خروج نظامیان صهیونیسم از این منطقه از اهداف مهم تحقق یافته این جنبش به شمار میرود.
- تشکیلات و سازمان حماس:
حماس دارای دو جناح سیاسی و نظامی است، اما برخی بر این باورند که بر خلاف ارتش جمهوری خواه ایرلند حماس هیچ تفکیک آشکاری میان اهداف سیاسی و نظامی اش قائل نیست. تمام شعب حزب به یک مرجع سازمانی پاسخگو هستند که این مرجع، تصمیمات اساسی در مورد فعالیتهای نظامی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و سایر سیاستها را اتخاذ میکند. جنبش حماس رهبران خود را بر اساس اصل شورا و انتخابات آزاد برمیگزیند. بدین ترتیب که هیئت شورای جنبش، رئیس و اعضای دفتر سیاسی را انتخاب و خط مشی و سیاستها و موضع گیریهای جنبش را ترسیم می کند. در حال حاضر رهبر این جنبش خالد مشعل می باشد.
- سخن پایانی
- انقلاب اسلامی ایران “برنامه مقاومت در استکبار”را به مسلمانان و جنبشهای اسلامی بخوبی آموخت و این یکی از دستاورد انقلاب اسلامی برای مردم مسلمان ازاده و بخصوص فلسطینیان بوده است.
- بر مبنای اندیشه مقاومت امام خمینی ، جنبشهای اسلامی منطقه یا تحت تاثیر و الگو گیری از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته یا احیا و تجدید حیات یافته اند. در حقیقت، انقلاب اسلامی ایران موتور مولد اسلام گرایی در منطقه جنوب غرب اسیا است. در این نوع اسلام گرایی پویا و نوین، قاعده مقاومت و مبارزه با طرحهای استکباری و برهم زدن نظام ظالم بین المللی است .
- اندیشه امام خمینی یک اندیشه ناب محمدی بوده ؛ و با جوشش وخروش پایگاههای مقاومت اسلامی در سراسر جهان ، نـه تنهـا اسـرائیل را از بـین خواهـ د برد بلکـه پایه های نظام پوسیده آمریکـا را هم متلاشی خواهد کرد و با زمینه سازی ظهور امام عصر(عج) ، وعده الهی را که همانا حکومت صالحان می باشد ، فراهم خواهد ساخت .
اسد ا…ی، مسعود(۱۳۷۹)، از مقاومت تا پیروزی تاریخچه حزب ا… لبنان. تهران: موسسه مطالعات ……و تحقیقات اندیشه سازان نور.
اسد ا…ی، مسعود(۱۳۷۹)، از مقاومت تا پیروزی. تهران: مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.
اسد ا…ی، مسعود(۱۳۸۲)، جنبش حزب ا… لبنان، گذشته و حال. تهران: پژوهشکده مطالعات ……راهبردی.
امرایی، حمزه(۱۳۸۲) ، انقلاب اسلامی ایران و جنبش های اسلامی معاصر. تهران: مرکز اسناد ……انقلاب اسلامی.
برغوثی، ایاد(۱۳۸۲)، سیری در اندیشه سیاسی حماس. ترجمه سید حسین موسوی، مرکز پژوهش ……علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه.
پاشاپور، محمد (۱۳۸۲)، نهضت های اسلامی، بازیگران جدید نظام بین الملل. تهران: مطالعات ……اندیشه سازان نور.
حشمت زاده، محمد باقر(۱۳۸۵)، تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای اسلامی. تهران: سازمان ……انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
حشیشو، نهاد(۱۳۸۰)، احزاب سیاسی لبنان، مترجم سید حسین موسوی. تهران: مرکز مطالعات ……استراتژیک خاورمیانه.
حلبی، علی اصغر(۱۳۸۲)، تاریخ نهضتهای دینی سیاسی معاصر. تهران: انتشارات زوّار.
دلشادتهرانی،مصطفی(۱۳۸۰)، عارض خورشید مقدمه ای براندیشه سیاسی امام خمینی(ره). تهران:انتشارات دریا.
سجادی،عبدالقیوم(۱۳۷۸)،امام خمینی وجنبش های اسلامی. تهران:مجله علوم سیاسی.
شفیعی فر، محمدرضا(۱۳۷۸)، درآمدی برمبانی فکری انقلاب اسلامی. قم: نهاد نمایندگی مقام معظم ……رهبری در دانشگاهها.
عنایت، حمید(۱۳۷۰)، سیری در اندیشه سیاسی عرب. تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم.
فراتی، عبدالوهاب(۱۳۷۸)، رهیافتی بر علم سیاست و جنبشهای اسلامی معاصر. مرکز جهانی علوم ……اسلامی.
عباسی فردویی، غلامعلی(۱۳۸۶)، تحریم تنباکو و مشروطیت (پیامدها و عبرت ها مشعلی فراروی ……ملت ایران). نشر زائر.
محمد خالد، عمر(۲۰۱۱ م)، المقاومه بین قیم الدین الوطنیه.
محمدی، منوچهر(۱۳۸۵)، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ……اسلامی، چاپ اول.
مرکز مطالعات شیعه، نگاهی به جنبش های اسلامی معاصر، مدیریت مطالعات سیاسی معاونت ……سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دردانشگاهها. بی تا.
مطلق شقور، رفقه نبیل(۲۰۰۹م)، اثر حزب ا… فی تطویر فار المقاومه و اسالیبها فی المنطقه العربیه..نابلس، فلسطین: جامعه النجاح الوطنی.
موسیالحسینی، اسحاق(۱۳۷۵)، اخوانالمسلمین بزرگترین جنبش اسلامی معاصر. ترجمه سید ……هادی خسروشاهی، تهران: انتشارات اطلاعات.
میشل، ریچارد(۱۳۸۶)، تاریخ جمعیت اخوانالمسلمین از آغاز تا امروز. تهران: مرکز اسناد و تاریخ ……دیپلماسی.
این نوشتار بخشی از کتاب راهبرد مقاومت دراندیشه امام خمینی (ره) و نگاهی به جنبش حزب الله ، مهدی خان احمدی و دکتر سید جواد هاشمی فشارکی ، انتشارات جهاد دانشگاهی ؛ ۱۴۰۰ می باشد .
Mahdi Khan Ahmadi & Dr. Seyed Jaavd Hashemi Fesharaki