جنگ یمن با گذشت شش سال از آغاز آن، اکنون درسهای زیادی را در سطوح راهبردی، نظامی و سیاسی با خود به همراه دارد. جنگی که معادلات را به هم ریخت.
به گزارش اخبار جهادی، «محمد بن سلمان» که در ابتدای آغاز جنگ یمن با هدف اشغال دو هفتهای این کشور چند تن از کشورهای عربی را دور خود جمع کرد و سودای زعامت جهان اهل سنت را در سر داشت، اکنون با گذشت شش سال از آغاز جنگ در شرایط وخیمی به سر میبرد.
به نوشته وبگاه القدس العربی، علاوه بر موفقیت یمنیها در هدف قرار دادن خاک عربستان، با تصمیم دولت آمریکا برای توقف حمایت از ائتلاف سعودی، جنگ یمن به مراحل پایانی خود رسیده است. اما جنگ یمن درسهایی با خود به همراه داشت. چگونه یک کشور ثروتمند با بودجه نظامی وسیع نه تنها نتوانست در جنگ پیروز شود، بلکه از حفظ امنیت حریم هوایی و محافظت از خاک خود نیز عاجز ماند و موشکهای یمنیها توازن وحشت و پاسخگویی را به نفع خود تغییر داد؟
جنگ یمن شش سال پیش با شعار«عاصفه الحزم» (توفان قاطعیت) آغاز شد و آغازگران جنگ ادعا کردند که میخواهند مانع نفوذ ایران در یمن شوند و «عبد ربه منصور هادی» [مستعفی و فراری] را به قدرت بازگردانند. همزمان ولیعهد سعودی بر مشارکت کشورهای عربی اهل سنت در جنگ نیز اصرار داشت و توانست کشورهای مثل امارات، بحرین، مغرب، اردن، مصر و قطر را در ابتدا کنار خود جمع کند، کشورهایی که یکی پس از دیگری کنار کشیدند و آخرین آنها یعنی امارات، سعودیها را تنها گذاشت.
القدس العربی در ادامه نوشت که پس از گذشت شش سال از جنگ، نتایج کاملا برعکس خواستههای ابتدایی شده و دولت سعودی به عنوان کشوری که به همسایه جنوبی خود حمله کرده است، در چشم جهانیان در شرایط دشواری قرار دارد. اما آنچه بیش از همه نگرانی ریاض را برانگیخته قدرت «جنبش حوثی» است. دولت سعودی با بودجه نظامی ۷۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۹ پس آمریکا و چین در رده سوم جهان قرار داشت و از لحاظ نسبت بودجه نظامی به کل درآمد ملی رتبه اول دنیا را دارد به طوریکه ۹ الی ۱۰ درصد درآمدش برای مخارج نظامی صرف میشود، در حالیکه برای کشوری مانند فرانسه کمتر از دو درصد است.
به نوشته القدس العربی این میزان بودجه برای داشتن یک قدرت نظامی واقعی مانند ایران و ترکیه در منطقه کافی است، اما جنگ یمن بسیاری واقعیتها را بر ملا کرد و نشان داد که بودجه ۷۰ میلیارد دلاری واقعیت ندارد و این ماجرا در تاریخ نظامیگری بیسابقه است.
به نوشته این وبگاه، دلیل غیر واقعی بودن این میزان بودجه به دو دلیل است: اول اینکه بسیار درباره خریدهای گسترده سلاح از دولت سعودی میشنویم، اما تجهیزات نظامی سعودی بسیار محدود است و نشاندهنده بودجه ۷۰ میلیارد دلاری نیست. عربستان سعودی یک سیستم کارای ضد هوایی و مهمات کافی ندارد و جنگ نشان داد که دولت سعودی تا چه حد پس از خودداری اتحادیه اروپا و اکنون آمریکا از فروش سلاح برای تأمین نیاز تسلیحاتی خود عاجز است. از باب مقایسه، بودجه نظامی عربستان سعودی از کل کشورهای آفریقایی و عربی بیشتر است، اما آمادگیاش کمتر از کشورهای آفریقایی مانند مغرب و الجزایر و مصر است.
از سوی دیگر، دولت سعودی با این بودجه وسیع، برای پیروزی در جنگ از کشورهای دیگر درخواست کمک کرد، به طوری که ائتلافی از کشورهای امارات، مصر، بحرین، اردن، مغرب، قطر و سودان در ابتدا شکل گرفت، اما سعودیها جز ارتکاب جنایات جنگی علیه غیر نظامیان و تخریب خانهها و بیمارستانها و مدارس، دستاورد دیگری مقابل «حوثیها» نداشت. همچنین ریاض برای مقابله با حملات موشکی و پهپادی به کارشناسان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی متوسل شد و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) تعدادی از کارشناسان را برای تشخیص محل شلیک موشکها به عربستان فرستاد، اما مشخص شد که این گروه نیز موفق نبود. سعودیها همچنین از استفاده صحیح از سامانه پاتریوت نیز عاجز بودند و آمریکا کارشناسان دیگری را برای این کار به عربستان فرستاد.
در این رابطه، ناکامی سامانه پاتریوت به عنوان یکی از پیشرفتهترین سامانههای جهان برای مقابله با موشکهای بالستیک یمنیها که چندان پیشرفته نیستند، یک رخداد قابل توجه در تاریخ نظامی جهان است. به طوری که روزنامه نیویورک تایمز در پنجم دسامبر ۲۰۱۷ پس از اصابت موشکهای یمنیها به فرودگاه نظامی «خالد» و ناکامی پاتریوت در انهدام آنها نوشت که این اتفاق برای امنیت ملی آمریکا نگران کننده است. این روزنامه همچنین نوشت که برای انهدام یک موشک غیرپیشرفته یمنیها هفت موشک پاتریوت نیاز است، بنابراین اگر جنگی میان عربستان سعودی و ایران یا آمریکا و ایران شکل بگیرد، اوضاع چگونه خواهد بود؟ در صورت تقابل نظامی با روسیه و چین که دیگر حرفی باقی نمیماند.
القدس العربی سپس نوشت که جنگ یمن بار دیگر بر تعیین کنندگی نقش موشکها در جنگها تأکید کرد. نقش مهم موشکها از زمان اتحاد جماهیر شوروی زمانی که این کشور نتوانست همچون آمریکا ناوهای هواپیمابر بسازد، خود را نشان داد و به طور عملی در جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل با حزبالله همگان دیدند که چگونه حزبالله از موشک به عنوانی سلاحی برای ایجاد توازن وحشت و پاسخگویی استفاده کرد، به طوریکه اسرائیل پس از آن به جنگ دیگری علیه لبنان دست نزده است.
القدس العربی در بخش پایانی به پیامهای جنگ یمن پرداخت و نوشت که این جنگ به لطف موضع دولت جدید آمریکا و شکست دولت سعودی رو به پایان است، اما نتایج و درسهایی با خود به همراه داشته است.
اول: محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در معرفی خود به عنوان رهبری سنی جهان عرب شکست خورد، بلکه جهان اهل سنت با این جنگ بیش از پیش آشفته شد.
دوم: ضعف نظامی دولت سعودی بر ملا شد و نشان داد که توانایی مقابله با یک کشور منطقهای با توانایی نظامی همچون ایران و پاکستان و حتی مصر را ندارد، بلکه نیاز دارد دیگران یعنی آمریکا و انگلیس و فرانسه از او دفاع کنند.
سوم: عربستان سعودی و امارات متحده عربی در برابر جامعه جهانی به عنوان کشورهایی که مرتکب جنایات ضد بشری شدهاند، شناخته شدند و دادگاههای جهانی میتوانند علیه مقامات دو کشور حکم صادر کنند.
چهارم: موشکها بار دیگر نشان داد که توانایی تغییر معادلات را در هر جنگی دارد و میتواند برتری هوایی را از آن خود کند و نقش جنگندهها محدود شده است. و از این رو بیشتر کشورهای جهان به دنبال توسعه توان موشکی خود با هدف بازدارندگی رفتهاند.
***
پایان جنگ یمن دارای تأثیرات راهبردی بر منطقه نیز است و بسیاری تحلیلگران به این مسأله پرداختهاند. «عیران لیرمان» سرهنگ بازنشسته و نائب رئیس اندیشکده «قدس» نوشته است که پیروزی یمنیها در جنگ یک خطر راهبردی برای رژیم صهیونیستی است و این رژیم باید به ائتلاف سعودی کمک کند.
در این راستا «حمزه الحسن» معارض عربستانی و عضو هیأت رهبری جنبش «خلاص» در صفحه توئیتر خود به تأثیرات پایان جنگ یمن بر منطقه و عربستان سعودی پرداخته و نوشته است: «شکست سعودی در یمن موجب نزدیکی بیشتر ریاض و تل آویو میشود و در حالی که موقعیت دو رژیم تضعیف شده، نقش ایران و ترکیه افزایش مییابد و بعید نیست که با این شکست، دولت سعودی از نقشآفرینی در منطقه بازمانده و درگیر مسائل داخلی خود شود»
انتهای پیام/
منبع: فارس