ساخت این خط لوله باحدود ۲۰۰۰ کیلومتر طول و ظرفیت انتقال سالانه ۲۰ میلیون متر مکعب گاز، ۷ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. این سومین نقطه عطف در اختلاف سیاسی میان آنکارا و تلآویو است.
بیش از ۱۰ سال از کشف حوزه گازی بزرگ در شرق مدیترانه نزدیک مرز شمالی سرزمینهای اشغالی میگذرد (که بعد از آن نیز با کشف دو حوزه کوچکتر تکمیل شد). مارس ۲۰۱۹ بالاخره اسرائیل با توافقی سهجانبه که با حضور سران قبرس و یونان در تلآویو به امضا رسید، پروژه ساخت خط لوله گاز شرق مدیترانه تا اروپا (معروف به East Med) را کلید زد تا آنکارا یک قدم از هدف خود برای تبدیل شدن به هاب ترانزیت انرژی میان غرب آسیا و اروپا دور شود.
جالب اینکه اردوغان خیلی تلاش کرده بود تا عضوی از این قرارداد باشد، اما ظاهراً اسرائیل نیازی به حضور آنکارا نمیدید.
ساخت این خط لوله باحدود ۲۰۰۰ کیلومتر طول و ظرفیت انتقال سالانه ۲۰ میلیون متر مکعب گاز، ۷ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. زیرکی تلآویو در آن بود که میدانست بخاطر اختلافاتِ مرزی موجود میان قبرس و ترکیه، آنکارا کاسه کوزه این تکروی را سر نکوزیا خراب خواهد کرد و تقریباً همین گونه نیز شد. ترکیه به قبرس هشدار داد بدون اجازه او نمیتواند چنین توافقی را عملی کند.
شاید تلآویو منتظر فرصتی بود تا صحبتهای تند اردوغان در کشتار کودکان غزه را پاسخ دهد. آیا نتانیاهو انتظار داشت رژیم کودککش اسرائیل از کوچکترین انتقادها نیز مصون باشد؟
اردوغان از زمان به قدرت رسیدن تلاش کرده است سیاستهای اجتماعیِ سنتگرایانه را با رویکرد نئولیبرال در اقتصاد و سیاست ترکیب کند و تقویت رابطه با اسرائیل نیز در زمره رویکرد نولیبرال انجام شد اما او تا جایی میتوانست پیش برود که در پیگیری سیاست اجتماعی سنتگرایانهاش از سوی هواداران مسلمان حزب عدالت و توسعه به دورویی متهم نشود. افراط صهیونیستها در کشتار مردم بیگناه و کودکان غزه، راهی برای او باقی نگذاشت و او لب به انتقادات صریح گشود و نه فقط این، بلکه یک کشتی امدادرسان را همراه با فعالان بشردوست با آب و تاب رسانهای فراوان راهی غزه کرد که توسط اسرائیل توقیف شد.
دومین مقطع جدایی سیاسی میان آنکارا و تلآویو، بهار عربی بود. اردوغان همه جوره از این حرکت حمایت کرد، حرکتی که برخی از حامیان رژیم صهیونیستی را از رأس کار کنار گذاشت. البته با همه این اتفاقات، تبادلات تجاری و پرواز هواپیماها در خط آنکارا-تلآویو بیشتر میشد.
سومین دوره جدایی حالا فرا رسیده است و عامل اصلی آن نیز آمریکا است. ترامپ از آنکارا میخواهد به حرمت ناتو بیش از این به مسکو نزدیک نشود و با این هدف در حال اعمال فشار اقتصادی بر اردوغان است. حذف ترکیه از خط لوله گاز اسرائیل به اروپا نیز در همین راستا ارزیابی می شود. واشینگتن از آن سو آن چنان حمایت بیسابقهای از اسرائیل به راه انداخته که نتانیاهو نیز نیازی به جلب حمایت آنکارا نداشته باشد.
آنچه این نکته را تأیید میکند، حضور مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مراسم امضای یادداشت تفاهم سهجانبه در تلآویو در مارس گذشته است، بدون اینکه یکی از طرفها باشد. حالا اسرائیل حاضر است این لوله را در زیر آب و با حمایت آمریکا ایجاد کند تا اینکه در همکاری با ترکیه در خشکی به یونان و ایتالیا گاز بفرستد. منافع اسرائیل مثل اکثر دهههای گذشته در همراهی با آمریکا است و فعلاً آمریکا با ترکیه سر سازگاری ندارد.
واقعیت دومی که تأییدکننده دخالت آمریکا در این پروژه است، کاهش تقاضای گاز در کشورهایی مثل بلغارستان، ایتالیا و یونان است به این معنا که در شرایط کنونی پروژه لوله گاز شرق مدیترانه برای دریافتکنندگان گاز اولویت ندارد و باید عامل دیگری پیشبرنده مذاکرات باشد.
اروپا نیز البته حامی این پروژه است و دلیل آن مخالفت برخی اعضای اتحادیه با اقدام آلمان در توافق با روسیه برای پروژه نورداستریم ۲ است. اروپاییها در اسناد مصوب خود بر ایجاد تکثر در منابع انرژی اتحادیه تأکید دارند و حتی بیش از ۳۴ میلیون یورو برای مطالعات لوله گاز شرق مدیترانه مشارکت کردهاند تا بلکه در کنار گاز روسیه، یک منبع دیگر نیز برای تأمین سوخت خود داشته باشند. آنها همزمان با آمریکا در تلاش برای ساخت لوله در دریای خزر هستند تا گاز آسیای مرکزی را از طریق آذربایجان به قاره خود بیاورند.
شاید دلیل حضور شرکت روسی نواتک در مراحل اکتشاف و تولید گاز در این حوزه گازی، نوعی تلاش برای راضیکردن روسیه از سوی اسرائیل باشد. در کنار نواتک، شرکت ایتالیایی اِنی، شرکت فرانسوی توتال و شرکت آمریکایی اکسون نیز در این پروژه حضور دارند.
منابع
How a gas pipeline to Europe is transforming the Turkish-Israeli relationship
https://en.wikipedia.org/wiki/EastMed_pipeline
https://www.csis.org/analysis/can-east-med-pipeline-work
انتهای پیام/
منبع: مشرق