روزنامه لبنانی البناء دیدار نخستوزیران سابق لبنان با شاه سعودی را در ارتباط با تلاش عربستان برای وادار کردن مجدد سعد الحریری به استعفا دانست و نوشت، حزب الله و متحدانش از نخست وزیر حمایت میکنند.
به گزارش اخبار جهادی، روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی به قلم وفیق ابراهیم، با عنوان چرا «الحریری هرگز استعفا نمیدهد؟» نقشه عربستان برای «فتنهانگیزی جدید در لبنان» را ناکام خواند.
در این یادداشت آمده است: استعفای سعد الحریری نخست وزیر لبنان احتمالا توسط گروههای داخلی رادیکالی که به طور مستقیم تحت دستورالعملهای عربستان سعودی کار میکنند مطرح میشود که این دستور العملهای سعودی هم مطمئنا مورد تایید آمریکا قرار گرفته است.
امروز، سه نخست وزیر سابق لبنان به دارودسته اینها اضافه میشوند؛ کسانی که با عجله توسط محافل رسمی عربستان (برای سفر به جده و دیدار با شاه سعودی) دعوت شدند آن هم نه برای اینکه با یکدیگر درباره مسائل بینالمللی و راهبردی به بحث و تبادل نظر بپردازند. «نجیب میقاتی»، «فواد سنیوره»و «تمام سلام» به محض رسیدن به ریاض با ولیعهد و پادشاه دیدار کردند. این چیزی است که بیانیههای رسمی میگویند اما عقل سلیم تسلیم این بیانیهها نمیشود. باید از مرحوم محمد حسنین هیکل (اندیشمند فقید مصری) پرسید که یک ساعتونیم با عبدالله آل سعود، شاه مسابق عربستان دیدار داشت، سپس رسانههای سعودی گفتند که آنها در این دیدار به بررسی مسائل عربی و راهبردی پرداختند در حالی که هیکل بعدها اعتراف کرد شاه جز درباره مسائل خانوادگی، چیزی از او نپرسید.
نخست وزیران پیشین لبنان هم در جده با کارشناسان وزارت خارجه و اطلاعات سعودی که متخخصص در امور لبنان هستند دیدار کردند یعنی آنها جایی بودند که باید باشند. از آنجایی که لبنان در معرض یک مسئله داخلی دشواری قرار دارد عربستان احساس میکند که نقش سعودی در لبنان رو به افول بیشتر است . بنابراین میخواهد از طریق ابزارهای داخلی آن را حفظ کند و چون فؤاد سنیوره مرد ماموریتهای دشوار در مثل چنین مراحلی است، مشورت با وی و همکارانش لازم بوده است، این چیزی است که «پروتوکل» میگوید.
اما واقعیت این است که وزارت خارجه عربستان که توسط امنیت خارجی عربستان اطلاعات کسب میکند و دو طرف به مشاوره آمریکا وابسته هستند خیلی فوری نخست وزیران پیشین لبنان را دعوت کردند تا از آنها بپرسند که بهترین راه برای ایجاد ساختار جدیدی در جریان ۱۴ مارس چیست که مانع فروپاشی نقش عربستان (در لبنان) شود و حزب الله را به دو طریق در تنگنا قرار دهد:
نخست استفاده از تحریمهای آمریکا علیه رهبران حزب الله و این امر نیاز به دعوت از دولت لبنان برای توقف همکاری با کسانی را دارد که مشمول تحریمهای آمریکا میشوند که این کار را به دوش سنیوره سلام و میقاتی انداخت.
اما ابزار دوم حمایت از ولید جنبلاط، وزیر سابق لبنانی است تا شکاف داخلی مد نظر در لبنان بر اساس مداخلههای منطقهای و بینالمللی عمیق ایجاد شود و روابط داخلی به بریزد و حزب الله را در وضعیتی دشوار و بحرانزده قرار دهد.
این گزینهها، منجر به استعفای الحریری و ظهور یک بحران خطرناک میشود که تنها با بازگشت به قانون اساسی ۱۹۹۲ طائف تمام میشود که حزب المستقبل ادعا میکند که از زمان رئیس جمهور شدن میشل عون نفوذ آنها بتدریج در حال کاهش است و مسیحیها در خط جبران باسیل و اتحاد با حزب الله پیش میروند.
از همین رو عربستان سعودی روشی را برای تشدید تنش داخلی در لبنان به کار گرفته و ادعا میکند که مسیحیان حقوق سنی را چپاول میکنند و حزب الله حق حاکمیت لبنان را به نفع نفوذ ایران مصادره میکند.
هیچ کس در عربستان سعودی نیست که از مهمانانشان که سران سه حکومت سابق لبنان بودند، بپرسد برای بزرگترین مناطق سنینشین لبنان در طرابلس، عکار، والضنیه والمنیه والمینا چه کردید در حالی که از سال ۱۹۹۲ مسئول این کشور بودهاید. شاید سکوت اختیار میکنند زیرا آنها حتی یک پروژه را هم اجرایی نکردند. از همین رو آنها همواره به دنبال ایجاد ائتلاف بر اساس اصول صرفا طائفی (مذهبی) هستند که با ایجاد اختلافات داخلی در کشور قدرت سیاسی خودشان را مستحکم کنند.
از همین رو این باور تقویت میشود که سه نخست وزیر پیشین به لبنان بازمیگردند تا یک حرکت بنیادی را اجرایی کنند که بر ساماندهی مجدد ائتلافهای لبنان به منظور متشنج کردن اوضاع داخلی متمرکز است تا هم نقش عربستان در لبنان از بین نرود و هم حزب الله به درخواست آمریکا تحریم شود.
اما دو سوال پیش می آید؛ یک اینکه آیا نقشه سعودیها با برخی طرفهای حزب المستقبل برای سوء استفاده از قضیه قبرشمون به منظور ایجاد اختلاف داخلی عمیق در لبنان عملی میشود و آیا آنها قدرت دارند سعد الحریری را به استعفا بکشانند؟
درباره سوال اول باید گفت تیم افراطی المستقبل فاکتورهای چنین کاری را در اختیار ندارد از جمله آنها مصطفی علوش، نماینده سابق و عضو رهبری حزب المستقبل است که میگوید دو نماینده مشمول تحریمهای آمریکا به تنهایی مسئولیت گردنشان است و سپس میافزاید دولت لبنان باید بداند آنها خارج از پارلمان یعنی در چارچوب مقاومت چه میکنند؟
درباره احتمال دیگر این سوال مطرح است که آیا الحریری به درخواست عربستان یا به توصیه السنیوره استعفا میدهد که این امر ابعاد مختلفی خواهد داشت؟
نخستوزیر میداند استعفای وی، منجر به بحران ملی میشود؛ قانون و عرف لبنان نمیگوید که مذهب دروزی منحصرا به جنبلاط و طایفه سنی به سعد الحریری تحویل داده شود؛ همین موضوع درباره مسیحیها هم صدق میکند (نباید به میشل عون داده شود). فقط حزب الله و جنبش امل هستند که نماینده شیعیان محسوب میشوند و میتوانند در صورت تشکیل هر کابینهای، بحران قانون اساسی ایجاد کنند. این بدان معنا نیست که چنین وضعیتی خوب و درست است اما واقعیتی است که به دلیل نظام سیاسی طائفهای در لبنان باید با آن تعامل بجا داشت.
در سطح سیاسی الحریری میداند که ائتلاف التیار الوطنی الحر، حزب الله، حرکه امل، المرده و اهل تسنن مستقل و حزب ارسلان قدرت اتحاد در شرایط سخت را دارند و میتوانند یک پشتوانه قوی پارلمانی کافی برای تشکیل هر حکومت جدیدی به ریاست سران جدید را تامین کنند.
از همین رو استعفای الحریری در این شرایط فقط به معنای نابودی شرایط مناسب برای بازگشت وی است کما اینکه تحریک احزاب تندرو برای به هم ریختن ثبات داخلی فقط منجر به بازگشت تروریسمی میشود که در مجاورت آنها پنهان شده است بنابراین آنها هیچ قدرتی برای موفقیت ندارند. علاوه بر اینکه امید به جنگی منطقهای یا حمله اسرائیل نیز از قبل امتحان شده است و جواب عکس میدهد. از همین رو مطمئنیم الحریری هرگز استعفا نمیدهد زیرا میداند که کسانی از بین تیم سیاسی او که رویای رسیدن به نخست وزیری را دارند در کمینش نشستهاند و برایش نقشه کشیدهاند. بنابراین این اطمینان حاصل می شود که الحریری هرگز استعفا نخواهد داد در حالی که مورد حمایت کامل حزب الله، التیار الوطنی الحر و حزب أمل است.
انتهای پیام/
منبع: فارس