مارون الرأس که در سال ۲۰۰۶ قتلگاه صهیونیستها شده بود، امروز به یکی از مهمترین گردشگاههای لبنان تبدیل شده که به نام ایران مزین است.
به گزارش اخبار جهادی، مارون الرأس یکی از روستاهای جنوبی لبنان است که در بخش بنت جبیل و استان النبطیه قرار دارد، مارون الرأس کمتر از دو کیلومتر با مرزهای لبنان و رژیم صهیونیستی فاصله دارد و اهمیت نظامی آن از آنجاست که در بلندی های مرتفعی قرار دارد که به بخش های مهمی از جنوب لبنان و شمال سرزمین های اشغالی مشرف است، این روستا در ۱۲۵ کیلومتری جنوب بیروت قرار دارد. این روستا کمتر از ۱۰۰۰ هکتار مساحت دارد.
مارون الرأس حدود ۵ هزار نفر جمعیت دارد و اکثریت قریب به اتفاق آنها یعنی حدد ۹۹ درصدشان شیعه هستند، در این روستا ۴۰۰ منزل مسکونی وجود دارد. مارون الرأس یکی از نمادهای مقاومت لبنان در جنوب این کشور است که این روزها نیز با برپایی نمایشگاه های متعدد از جمله پارک ایران به محلی برای بازدید هزاران لبنانی تبدیل شده است.
مارون الرأس به لحاظ موقعیت استراتژیک خود و نزدیکی که با مرزهای رژیم صهیونیستی دارد، اولین منطقه ای بود که در جنگ ۳۳ روزه مورد طمع صهیونیست ها قرار گرفت، اما حمله های متعدد به این روستای کوچک با مقاومت جانانه حزبالله مواجه شد و کابوس های وحشتناکی را برای نظامیان صهیونیست رقم زد.در هشتمین روز تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان، هنگامی که نیروهای اسرائیلی از شهرک صهیونیست نشین «افیفیم» واقع در الجلیل، برای انجام مأموریتی “ساده” برای پایان دادن به موشک باران این شهرک و نیز شهرکهای زنجیرهای اطراف آن عازم مارون الرأس شدند تا آن را اشغال کنند. آنان به سوی «جل الدیر» در مارون الراس حرکت کردند؛ منطقهای که فاصله بسیار کمی با پایگاه نظامی اسرائیل و مرکز فرماندهی شمال فلسطین اشغالی دارد و به دلیل شرایط طبیعی، معبری صعب العبور و نوعی پناهگاه طبیعی محسوب میشود.
«ابو حیدر» یکی از مردان مقاومت، داستان اولین رویارویی زمینی با اسرائیل را که به فاجعهای برای آنان و عزل تعداد زیادی از افسران ارتش اسرائیل انجامید، را اینچنین تعریف میکند: صهیونیستها این بار هم شگرد همیشگی خود را به کار بستند و قبل از گسیل نیروها، زمینه را با بارش آتشی سنگین آماده کردند، «جبل الباط»، «جل الدیر» و «جنگل مارون» را بمباران کردند و به خیال خود مسیر عبورشان را که حدود یک کیلومتر میشد، پاکسازی کردند، در حالی که نیروهای مقاومت در پناهگاههای خود ورود آنان را انتظار میکشیدند.پس از حمله هوایی، نیروی زمینی حرکت خود را شروع کرد تا اینکه به کمین نیروهای مقاومت نزدیک شد، در این هنگام از مقر فرماندهی حزب الله دستور رسید که فقط یکی از نیروها در کمین وارد عمل شود.
وی در حالیکه اسرائیلیها را در فاصله دو تا پنج متری خود می دید، آنها را به گلوله بست. او از فاصله نزدیک اولین سرباز اسرائیلی را با اسلحهاش ـ مسلسل کلاشینکف ـ هدف قرار داد و به خاک انداخت، اسرائیلیها که بشدت غافلگیر شده بودند، بدون اینکه بدانند از کجا مورد هجوم قرار گرفتهاند شروع به شلیک به اطراف خود کردند. چند دقیقه بعد همین فرد سه نفر دیگر از صهیونیست ها را که در حال کشیدن جسد نظامی اول به سمت عقب بودند، هدف قرار داد و به پناهگاه خود برگشت.
اسرائیلیها انواع و اقسام سلاح هایشان را بی هدف به کار انداختند، اما پس از اینکه پی به بی فایده بودن این کار بردند، سکوت بر منطقه حاکم شد. به این ترتیب تمامی واحدهای مسلح اسرائیلی که با دبدبه و کبکبه قصد تصرف بی دغدغه مارون الراس را داشتند، عقب نشستند و رزمندهای که باعث این عقب نشینی مفتضحانه شد، در بازگشت به مکان درگیری با پنج کوله پشتی جنگی مواجه شد و مطابق دستور، آنها را به غنیمت برداشت. ساعتی بعد شبکه المنار غنایمی را که این رزمنده از سربازان تار و مار شده اسرائیلی به چنگ آورده بود به جهانیان نشان داد تا رسوایی و شکست ارتش اسرائیل به جهانیان اثبات شود.
بعد از شکست رژیم صهیونیستی در مارون الراس و عقب نشینی آنها، صهیونیست ها به این فکر افتادند که از منطقه ای دیگر به این روستای استراتژیک وارد شوند، به همین علت تانک های خود را از نوار مرزی مقابل برکه الحافور وارد کردند و در مسیری قرار گرفتند که مارون الرأس را به روستای یارون مرتبط می کرد، البته در این مسیر نیز تعدادی از نیروهای مقاومت در کمین اسرائیلی ها نشسته بودند، نیروهایی که مربی و فرمانده آنها یک جوان ۲۵ ساله بود.
به محض اینکه گروه نظامی از دور نمایان شد، فرمانده عناصر مقاومت اولین تانک مرکاوا را هدف قرار داد، تانک آتش گرفت و افراد درون آن که قاعدتا ۴ نفر هستند، به هلاکت رسیدند، لحظاتی بعد دومین مرکاوا نیز خود را در شعله های آتش دید و کادر داخل آن نیز جان خود را از دست دادند، تا این لحظه تعداد تلفات دشمن در مارون الرأس به ۱۲ نفر رسیده بود و تنها یک تن از نیروهای مقاومت در این عملیات به شهادت رسید.
روحیه اسرائیلیها به شدت در اثر این تلفات افت پیدا کرد، اما به هر حال یک گردان از آنها موفق شدند خود را به خانه های مارون الرأس برساند و در آن مستقر شود، ماجرا از این قرار بود که بعد از درگیری های جل الدیر در مرزها و ورودی اصلی مارون الرأس، اسرائیل با کمک یگان چتربازان سعی کرد تا از پشت مارون الرأس به این منطقه وارد شود، به این ترتیب بود که درگیری های خانه به خانه میان آنها و عناصر مقاومت در مارون الرأس ایجاد شد. خانه هایی که به قتلگاه نظامیان صهیونیست تبدیل شد. از پشت خانه ای که در مرکز مارون الرأس قرار داشت و نیروهای اسرائیلی در آن مستقر شده بودند، نیروهای مقامت به آنها حمله کردند و دو اسرائیلی را کشتند، آنها همچنین دو نارنجک نیز به سوی منزل پرتاب کردند.
وارد کردن خسارت های فراوان و کشته و زخمی شدن ۸۰ صهیونیست در مقاومت چهار روزه در مارون الرأس و همچنین انهدام ۱۵ تانک “اسطوره ای” مرکاوا و همچنین سه بالگرد آپاچی درست است که در نهایت به سقوط چند روزه این شهر منجر شد، اما مارون الرأس را به کابوسی برای نظامیان اسرائیلی تبدیل کرد که با یادآوری آن مرارت های شکست بزرگ خود در جنگ ۳۳ روزه را به یاد می آورند.
با وجود تمام این سختی ها چند روز بعد، در پی مقاومت همهجانبه نیروهای حزبالله در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی که تلفات سنگینی را به این رژیم تحمیل کرد، نظامیان صهیونیست از ۳ منطقه مرزی لبنان (مارون الراس، عیترون و بنت الجبیل) عقب نشینی کردند تا شکست صهیونیست ها در مارون الرأس قطعی شود.
پارک ایران؛ خار چشم اسرائیل در مرز سرزمینهای اشغالی
پس از پایان جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، جمهوری اسلامی ایران به پاس مقاومتهای بی نظیر مردم این منطقه، اقدام به تاسیس پارکی به نام پارک ایران کرد. این پارک با هدف معرفی فرهنگ غنی ایران اسلامی و ترویج آن، اقداماتی نظیر احداث تعدادی استراحتگاه به تعداد استانهای کشورمان ایران و به نام آن استان ها انجام داده است. مسجد این پارک به شکل قدس شریف ساخته شده تا خاری باشد در چشم صهیونیستهایی که چند متر آن طرفتر در شهرکهای اشغالی در حال رفت و آمدند. زمین فوتبال، پینت بال و … از دیگر امکانات موجود در این پارک است.
این بوستان با نمادهای ملی و مذهبی ایران تزئین شده و دارای برجی رفیع است که عموم مردم می توانند از بالای این برج سرزمینهای اشغالی فلسطین را آزادانه تماشا کنند. در جایجای بوستان پرچمهای ایران در اهتزاز هستند و به دلیل اشراف جغرافیایی روستا در مناطق اطرافش این پرچمها به راحتی از شهرکهای صهیونیستنشین قابل مشاهده می باشند.
اهتزاز پرچمهای جمهوری اسلامی، بر بالای سر اشغالگران قدس شریف، در پارک ایران، یادگاری از شهید والامقام حسن شاطری است که لبنانی ها او را با نام حسام خوش نویس می شناسند. وی رئیس ستاد بازسازی ایران در لبنان بود.او به قدری کار عمرانی برای محرومان لبنان انجام داده که به یک چهره دوست داشتنی برای مردم لبنان تبدیل شده است. کمتر جایی را در جنوب لبنان دیدیم که در کنار تصاویر شهیدان حزب الله که در سر هر کوی و برزن نصب شده، تصویر شهید شاطری نباشد.
او که مسئولیت جهاد سازندگی لبنان را پس از جمگ ۳۳ روزه بر عهده داشت، سرانجام در ۲۴بهمن ۱۳۹۱ توسط مزدوران رژیم صهیونیستی، شهدِ شیرین شهادت نوشید و اجر سال ها خدمات خالصانه ی خود به فرزندان امیرالمومنین(صلوات الله علیه) را دریافت کرد.
احداث بوستانی تفریحی به نام ایران آن هم در کمترین فاصله از شهرکهای صهیونیستنشین و پایگاههای مرزی ارتش اسرائیل نمایشی از اقتدار مقاومت اسلامی در جنوب لبنان و مانور امنیت حاکم در مناطق مرزی به شمار میرود. مارونالرأس که تنها ۱۰ سال قبل خطرناکترین منطقه جنگی در جنگ ۳۳ روزه به شمار می رفت، اکنون یکی از جذابترین تفریحگاههای جنوب لبنان را در خود جای داده و از همه مهم تر نامگذاری این مرکز سیاحتی است که پیامی آشکار را برای صهیونیستها در خود دارد.
تصاویر اختصاصی اخبار جهادی از روستای مارون الرأس در جنوب لبنان را مشاهده میکنید
انتهای پیام/
تسنیم