مقامات آمریکایی به ترکیه وعده دادهاند که”شما تمام تلاش خود را برای حفظ وضعیت فعلی ادلب و جرابلس انجام دهید. بعد از چند سال در این مناطق همهپرسی انجام دهید و به ترکیه الحاق کنید و ما هم از این مسئله حمایت خواهیم کرد.”
به گزارش اخبار جهادی، در روزهای اخیر دولت ترکیه اقدامات عجیب و غریبی در مسئله سوریه انجام میدهد. در نشست تهران بحران ایجاد کرده و اصرار عجیبی بر آتشبس در ادلب دارد. اکنون این سؤال ایجاد میشود که ترکیه در پی محافظت از چه کسانی است و در زمین بازی چه کسی بازی میکند؟
اقدامات اخیر ترکیه بار دیگر موجب بیاعتمادی متحدانش از جمله ایران، روسیه و چین شده است. این در حالی است که ترکیه با متحدان منطقهای خود و در صدر آنها ایران توانسته بود از تشکیل دولت اسرائیل دوم در شمال عراق جلوگیری کند و آرزوهای بارزانی را بر باد دهد.
حتی اگر همکاری و اجازه ایران و روسیه در مسئله سوریه نبود، ترکیه هرگز نمیتوانست کریدور آمریکایی-اسرائیلی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و حزب اتحاد دموکراتیک (پ.ی.د) را قطع کند، اما ترکیه نباید فراموش کند که پ.ک.ک و پ.ی.د در شرق فرات حضور دارند و اگر ترکیه لغزش کند به راحتی میتوانند با کمک آمریکا تا عفرین پیشروی کرده و حتی با تصرف استان حاتای ترکیه به دریای مدیترانه وصل شوند و ارتباط ترکیه را برای همیشه با جهان عرب قطع کنند.
آمریکا برای تحقق برنامههای خود در سوریه بیکار ننشسته و با ارسال هزاران تریلی سلاح و مهمات برای پ.ک.ک و پی.ی.د در شرق فرات، فشارهای خود را بر ایران و ترکیه افزایش داده است. به طوری که همزمان با اعمال تحریم علیه ایران، بحران اقتصادی در ترکیه به راه انداخته تا این کشور را تسلیم خواستههای خود در منطقه کند. رکورد تاریخی ارزش دلار در ایران و ترکیه از همین مسئله نشئت میگیرد.
بحران اقتصادی در ترکیه به مسئله امنیت ملی برای این کشور تبدیل شده است. دولت ترکیه به جای ایجاد اتحاد داخلی و منطقهای برای حل این بحران، تنها راه چاره را مذاکره با لندن و واشنگتن یافته و در حال مذاکرات پنهانی با صندوق بینالمللی پول (IMF) است. البته این صندوق برای سرازیر کردن پول داغ به ترکیه شروطی پیش پای آنکارا قرار داده است.
دولت ترکیه خود را به هر دری میزند تا پیش از برگزاری انتخابات شهرداریها، بحران اقتصادی این کشور را حل کند. به همین دلیل در مذاکرات پنهانی که با سازمانهای بینالمللی اعتباری در لندن داشتهاند، قولهای زیادی به آنها دادهاند. مقامات آنکارا با وجود اینکه آمریکا وزیر کشور و وزیر دادگستری ترکیه را تحریم کرده، اما به واشنگتن رفته و از موضع ضعف با مقامات آمریکایی مذاکره میکنند.
دولت ترکیه به این اقدامات بسنده نکرده و در مرزهای خود با سوریه، میزان قابل توجهی نیرو و تجهیزات نظامی فرستاده و بنابر گزارشات مطبوعات ترکیه، ارتش این کشور در حال آموزشهای ویژه برای ۲۰ هزار نیروی ارتش آزاد سوریه است.
زمزمههای جنگ نظامی ارتش ترکیه با همکاری گروههای مسلح مخالف بشار اسد با ارتش سوریه به گوش میرسد. اگر این ادعا درست هم نباشد، تحرکات ترکیه در مرز سوریه و سکوت در برابر ادعاهای جنگ احتمالی با ارتش سوریه باعث افزایش جسارت و روحیه مضاعف برای گروههای تروریستی در ادلب شده است.
مقامات آمریکایی به ترکیه وعده دادهاند که “شما تمام تلاش خود را برای حفظ وضعیت فعلی ادلب و جرابلس انجام دهید و آنجا را بازسازی کنید. بعد از چند سال در این مناطق همهپرسی انجام دهید و با نظر موافق مردم، آنجا را به ترکیه الحاق کنید. توافقنامههای سازمان ملل این اجازه را به شما میدهد و ما هم از این مسئله حمایت خواهیم کرد.”
آمریکا با این وعدههایی که به آنکارا میدهد تلاش میکند اتحاد ترکیه با روسیه و ایران را در فرآیند صلح آستانه فروپاشد و تاکتیک انگلیسیها برای تشدید کینه و دشمنی بین ترکیه و سوریه را ادامه میدهد.
تحولات اخیر در روابط ترکیه و سوریه در حالی شکل میگیرد که افکار عمومی ترکیه خود را برای آشتی آنکارا و دمشق آماده میکردند؛ ژنرالهای بازنشسته ارتش، فرماندهان نظامی، آکادمیسینها، دیپلماتهای کارکشته و کارشناسان روابط بینالملل فشار زیادی بر دولت ترکیه برای عادیسازی روابط با دولت بشار اسد وارد میکردند. حتی آنکارا دیدارهای غیر رسمی با دمشق را آغاز کرده بود.
آمریکا از تحقق این مسئله وحشت کرد و اقدامات خود برای فشار بر دولت ترکیه و تسلیم کردن دولتمردان این کشور آغاز کرد. خبرگزاریهای دولتی ترکیه در یک اقدام سازماندهی شده، شروع به خبرسازیهای جعلی علیه دولت بشار اسد کردند و مطبوعات و شبکههای تلویزیونی هم بر آبوتاب این اخبار جعلی افزودند.
اردوغان نیز فقط به درخواست آتشبس در ادلب بسنده نکرد و خواستار مداخله نظامی آمریکا در ادلب شد. این موضع اردوغان، بار دیگر بارقههای امید آمریکا برای فرار شکست از سوریه را شعلهور کرد.
در هیاهوی چرخش ترکیه در مسئله سوریه، اتفاق قابلتأملی در صدر رسانههای ترکیه و منطقه قرار گرفت. سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) ادعا کرد، فردی به نام یوسف نازیک عضو استخبارات دولت سوریه را از داخل لاذقیه ربوده و از طریق راههای امن به داخل ترکیه منتقل کرده و مورد تحقیقات قرار گرفته داده است. سپس یوسف نازیک در مقابل دوربینهای تلویزیونی قرار گرفت و اعتراف کرد که به دستور استخبارات سوریه، در سال ۲۰۱۳ در منطقه ریحانلی در استان حاتای ترکیه بمبگذاری کرده و منجر به کشته شدن ۵۳ نفر شده است.
خبر اعترافات یوسف نازیک درست در زمانی منتشر شد و در صدر رسانههای ترکیه قرار گرفت که در چند روز گذشته پروپاگاندای شدیدی علیه دولت بشار اسد در ترکیه به راه انداخته شده بود. کاملاً مشخص است که با یک عملیات روانی حرفهای توسط دولت ترکیه مواجه هستیم.
حتی روزنامه ترکیه (Türkiye Gazetesi) همه چیز را لو داد و اعلام کرد که اعترافات یوسف نازیک پیغامی برای کسانی بود که خواستار مذاکره با بشار اسد بودند.
زمانبندی درخواست آتشبس و مداخله آمریکا در ادلب توسط اردوغان، شعلهور شدن آتش دشمنی علیه بشار اسد و وارد صحنه شدن یوسف نازیک بسیار قابل تأمل است.
همه نشانههایی که از بمبگذاری ریحانلی در سال ۲۰۱۳ وجود دارد، النصره را متهم اصلی نشان میدهد، اما دادستانی که ادعانامه این حمله تروریستی را آماده کرده بود، النصره را از اتهامات پنهان نگه داشته و تمامی مدارک و مستندات علیه النصره را از این پرونده حذف کرده بود و جالب اینجاست که چند سال بعد ارتباط همان دادستان با تشکیلات فتحالله گولن به اثبات رسید.
همه این تحولات نشان از خوابهای جدید آمریکاست که برای سوریه دیده است و متأسفانه دولت ترکیه در زمین بازیای که آمریکا طراحی کرده بازی میکند و این بار اشتباهات دولت ترکیه نهتنها سوریه بلکه کشور خودش را با بحرانهای غیر قابل حل مواجه خواهد کرد که امیدواریم که مقامات آنکارا تا دیر نشده به روند صلح آستانه بازگردند و دوست و دشمن واقعی خود را بشناسند.
انتهای پیام/
منبع:تسنیم