شرکتهای امنیتی خصوصی رژیم صهیونیستی در فعالیتهای مختلف بینالمللی ورود پیدا کرده و بهدنبال تأمین منافع تلآویو در ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی هستند.
به گزارش اخبار جهادی، شرکتهای امنیتی خصوصی رژیم صهیونیستی در گوشه و کنار مناطق مورد تنازع در دنیا خود را نشان دادند. آنها تلاش میکنند بهازای مشاورههای امنیتی و اطلاعات جاسوسی و خدماتی از این دست و انتقال اطلاعات نظامی، برای خود مشتری دستوپا کنند.
رؤسای سابق کابینههای رژیم صهیونیستی و فرماندهان نظامی و ژنرالهای این رژیم نظیر ایهود باراک و ایهود اولمرت و دان حالوتص و رهبران و افسران ارشد موساد نظیر شبتای شاویت و دانی یاتوم و یوسی مایمن مالکان این شرکتها هستند و از این طریق اموال نجومی را البته در راستای منافع سیاسی و نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی به جیب میزنند.
مرکز مطالعات و پژوهشهای دمشق با عنوان اختصاری «مداد» در گزارشی به بررسی نقش و ابعاد خطرات این شرکتها در تحولات منطقه و جهان پرداخته است:
مقدمه
طی دو دهه گذشته و با بروز پدیده جهانیسازی آمریکا، انتشار شرکتهای خصوصی برای ارائه مشاورههای امنیتی و انتقال اطلاعات جاسوسی در ابعاد نظامی و سیاسی و اقتصادی افزایش پیدا کرده است. این شرکتهای فراقارهای نقش مهمی در مناطق مختلف مورد تنازع و جنگهای منطقهای و تجارت اسلحه دارند و بهدنبال تجهیز کشورها و طرفهای مختلف تأثیرگذار در عرصه بین الملل به اطلاعات و پژوهشها و مسائل مرتبط با رویکردهای نظامی هستند.
ایالات متحده آمریکا از اولین کشورهایی است که بستههای تشویقی را برای تأسیس این شرکتهای خصوصی ارائه و تلاش کرد فعالیت آنها در عرصه جهانی را تسهیل ببخشد. آمریکا سیستم کاری سیاست خارجی خود را در راستای بهرهبرداری از این شرکتها قرار داد تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کند.
در پی این اقدام آمریکا، مؤسسات نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نیز تلاش کردند از این تجربه استفاده و بعد از اقدامات محرمانه سرویسهای جاسوسی اسرائیل از جمله موساد که در خدمت اهداف سیاسی این رژیم قرار داشت، شرکتهای خصوصی مشابه آمریکا را بهصورت علنی تأسیس کنند.
به این ترتیب نخست وزیران سابق رژیم صهیونیستی نظیر ایهود باراک و ایهود اولمرت و فرماندهان نظامی از جمله دان حالوتص فرمانده نیروی هوایی و رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی و دیگر مقامات نظامی این رژیم و رهبران سازمان جاسوسی موساد از جمله شبتای شاویت و دانی یاتوم و افسران ارشد اطلاعاتی این سازمان نظیر یوسی مایمان و دیگران فعالیتهای خود را در این زمینه آغاز کردند. آنها به مالکان این شرکتهای خصوصی و مدیران آن تبدیل شده و به فعالیتهای خود در کشورهای اروپایی و آسیایی ادامه دادند تا بتوانند در راستای منافع سیاسی و نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی به سودهای کلان دست پیدا کنند.
فعالیتهای شرکتهای مذکور در جهان عرب و کشورهای منطقه همواره خطرات و تهدیداتی برای این کشورها دارد، چرا که این شرکتها همیشه آمادگی لازم برای عقد قرارداد با افراد مختلف را دارند تا آنها را بهازای خدمات در راستای اهداف و منافع سلطهطلبانه نظامی و سیاسی اسرائیل در منطقه، مورد حمایت مالی و تسلیحاتی قرار دهند.
بهعنوان مثال برخی از این شرکتها بیشتر سهام شرکت گاز مصر را در دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر در اختیار داشته و از این اهرم در راستای منافع اسرائیل استفاده میکردند. شرکتهای مذکور قادر بودند در مراکز رسمی اطلاعات کشورها و سازمانهای مختلف به این ترتیب نفوذ کنند. آنها از ابزارهای مختلف نظیر فساد و باجخواهی و فشارهای مختلف جهت تحقق منافع ویژه و خاص خود استفاده میکنند. آنها همواره بر اساس قوانین خاص خود رفتار میکنند و کاری با قوانین و منشورهای بینالمللی که مورد توافق تمامی کشورها قرار دارد، ندارند.
شرکتهای مذکور همواره تلاش دارند از اختلافات و شکافهای موجود میان مناسبات عربی ــ عربی، عربی ــ منطقهای و عربی ــ بینالمللی بهنفع خود استفاده کنند و شکاف و درگیری را در منطقه افزایش دهند.
اول: تأسیس و گسترش شرکتهای امنیتی
در دهه هفتاد قرن گذشته میلادی شرکتهای امنیتی خصوصی و افرادی که زیر نظر آنها کار میکردند، بخشی از سازمانهای مزدور و غیرقانونی در عرف بینالملل بهشمار میرفتند، چرا که به قوانین بینالملل پایبند نبودند و بر اساس اصل سود و نفوذ با هر وسیلهای کار میکردند.
تعریف نیروها و افراد مزدور بر اساس ماده ۴۷ از بند شماره یک منشور ژنو آمده است. این ماده شرکتها و عوامل آنها را بخشی از نیروهای مزدور بهشمار آورده است. اما در دوره بعد از جنگ سرد، اوضاع بهکلی تغییر کرد و شرایطی پیش آمد که مبنای کاری این گروهها بر اساس رویکردهای جدید بهرسمیت شناخته شد.
دیوید آیزنبرگ در پژوهشی که آکادمی مطالعات صلح بینالملل در اوسلو آن را منتشر کرد، آورده است که آمریکا در مرحله بعد از جنگ سرد به این نتیجه رسید که بسیاری از منافع این کشور از طریق تحریک سرمایهداران و عناصر سیاسی برای تأسیس شرکتهای خارج از چارچوب ارتش و مؤسسات آمریکایی قابل تحقق است. این شرکتها متخصص ارائه خدمات نظامی و امنیتی بودند و برنامهریزیهای لازم در مسائل مربوط به حمایت از شخصیتها و معاملههای تسلیحاتی سازمانها یا دولتهای مختلف در حال تنازع را دنبال میکردند. این اقدامات درست شبیه رفتارهای نیروهای مزدور است که در دهه شصت و هفتاد قرن گذشته میلادی در قارههای آفریقا و آمریکای لاتین و آسیا انجام میدادند.
دولتهای متوالی آمریکا اعتقاد داشتند که وجود چنین شرکتهای خصوصی میتواند پوشش لازم را برای سرویسهای اطلاعاتی و نظامی رسمی آمریکا جهت تحقق منافع بسیار آنها فراهم کند. شرکتهای مذکور با دولتها و طرفهای غیردولتی برای انتقال تجربههای نظامی و کمک به ارتش و حمایت از مرزها در سطح جهانی همکاری میکردند، بدون آنکه نشانهای از موجودیت رسمی نظامی آمریکا بهشکل پایگاههای دائمی یا مداخله مستقیم میان افکار عمومی یا جامعه بینالملل وجود داشته باشد.
عناصر متخصص در وزارت جنگ و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا معتقد بودند که این شرکتها نقش آمریکا در سلطه جهانی را تقویت کرده و به این کشور در اطلاع مستقیم از بحرانها و حل آنها بهصورت یکجانبه کمک میکند، علاوه بر اینکه تا حد زیادی از هزینهها و بودجه ارتش میکاهد.
به این ترتیب بود که نقش شرکتهای خصوصی در قراردادهای امنیتی و نظامی افزایش پیدا کرد و افراد بازنشسته نیز حوزه فعالیت خود را افزایش دادند، بهعنوان مثال از زمان پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۰۰ شرکتهای خصوصی آمریکایی در ۸۰ منازعه بهوجودآمده دست داشتند، این در حالی بود که حوزه نفوذ این شرکتها از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۹ تنها در ۱۵ منازعه بود.
تعداد نیروهای انسانی فعال در این شرکتها یا افرادی که بهنفع این شرکتها کار میکنند، شامل کارمندان و نیروهای مسلح ویژه حفاظتی یا جمعآوریکنندگان اطلاعات در سال ۲۰۰۵ بین ۱۲۴ هزار تا ۶۰۰ هزار نفر برآورد شده است. این برآورد در نتیجه بررسی قراردادهایی است که این شرکتهای امنیتی با ارتش آمریکا و دولتها و طرفهای خارجی به امضا رساندهاند.
تنها در عراق ۵۰۰۰ پیمانکار غیرنظامی آمریکایی در انجام مأموریتهای مربوط به حفاظت و کارکردهای دیگر حضور داشتند. این اتفاق در نتیجه قراردادهایی بود که برخی شرکتهای آمریکایی با دولت عراق به امضا رسانده بودند. بعد از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ حضور این نیروهای آمریکایی در عراق افزایش پیدا کرد. وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمریکا متولی صدور مجوز برای شرکتهای مذکور بودند و مأموریتهای آنها را بهگونهای طراحی میکردند که در راستای خدمت به منافع آمریکا باشد و هر نوع اطلاعات مورد نیاز سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا و وزارت امنیت داخلی این کشور و وزارت انرژی را در زمان لازم در اختیار آنها قرار دهد.
تنها در عراق بیش از ۲۰۰ شرکت آمریکایی و خارجی و داخلی از این نوع فعالیت میکردند که مأموریتهای متعددی را انجام میدادند که شامل موارد زیر است:
- برخی از این شرکتها مأموریتهای ویژه مربوط به مبارزه را در برابر قراردادهای مالی انجام میدادند.
- برخی شرکتها مسئول ارائه مشاورههای امنیتی و آموزش نظامی و آمادهسازی و تجهیز نیروها و حفاظت از شخصیتهای مختلف بودند.
- برخی شرکتها مسئول ارائه خدمات پشتیبانی نظامی سبک نظیر کمک در نگهداری تسلیحات و آموزش نیروها و کمک به استفاده از تجهیزات فنی نظامی و خنثیسازی مواد منفجره و جمعآوری و تحلیل اطلاعات و ارزیابی اوضاع مربوط به طرفهای منازعه بودند.
وجه مشترک تمامی تخصصها و اقداماتی که شرکتهای مذکور انجام میدهند، ارائه خدمات است و آنها هرگز دانش و تجربه تولید تسلیحات نظیر مهمات متوسط و سنگین یا تانک یا هواپیما و موشک را به دیگران منتقل نمیکنند. اینها همان خدماتی است که شرکتهای امنیتی رژیم صهیونیستی نیز ارائه میدهند. بیشتر این شرکتها که جنبه بینالمللی دارند، مشاورههای امنیتی و آموزشی و جمعآوری اطلاعات را به دیگران میدهند. آنها همچنین به پیمانکاران خود راهکارها و نحوه ارتباط و برقراری مناسبات با دولت آمریکا یا انگلیس و فرانسه و برقراری مناسبات ویژه با رژیم صهیونیستی را ارائه میکنند. این موضوع بهویژه هنگامی ضرورت پیدا میکند که کشورهای طرف قرارداد، از دولتهایی باشند که در آنها جنگ داخلی یا بحران شدید داخلی بین طرفهای متنازع ایجاد شده است. نظیر این درگیریها را میتوان در دوران جنگ سرد در آنگولا یا سیرالئون یا بالکان و جزایر پاپوا و گینهنو و برخی دولتهای آمریکای لاتین مشاهده کرد.
صاحبان شرکتهای امنیتی و سیاستمداران رژیم صهیونیستی:
اگر بگوییم که مجموعه یهودی آمریکایی آیپک از طریق موجودیت رسمی و علنی خود در واشنگتن مأموریت دفاع از منافع اسرائیل و پروژه صهیونیستی و تقویت حمایتهای دائمی آمریکا برای اسرائیل را بهعهده دارد و این اقدام را از طریق مؤسسات نفوذی محرمانه و علنی خود و قدرت تسلط تبلیغاتی و مالی انجام میدهد تا بتواند موقعیت خود را در مراکز تصمیمسازی دولت آمریکا تقویت کند، مجموعه نظامی و اطلاعاتی محرمانه دیگری نیز در سرزمینهای اشغالی وجود دارد که مدیریت فعالیتهای تجاری و رایزنیهای خارجی در کشورهای مختلف در راستای خدمت به اهداف و منافع اسرائیل و کسب درآمدهای گسترده مالی را دنبال میکند.
این مجموعه از اشخاصی تشکیل میشود که سابقاً در بخشهای فرماندهی و مدیریت سرویس جاسوسی موساد فعالیت داشتهاند و بازنشسته شدهاند. آنها در بازنشستگی تبدیل به یک شخص غیرنظامی میشوند که مدیریت فعالیتهای تجاری و اقتصادی را از طریق بهکارگیری ارتباطات و اطلاعات محرمانه خودشان دنبال میکنند تا از این طریق بتوانند به سودهای کلان دست پیدا کنند. این فعالیتها معمولاً با همکاری مؤسسات نظامی و سرویس جاسوسی موساد دنبال میشود، به این ترتیب رهبران و فرماندهان ارتش اسرائیل و موساد بعد از پایان مدت خدمت رسمی نظامی به رؤسای مراکز مطالعات و صاحبان شرکتهای تجاری و بازرگانی بزرگ تبدیل میشوند تا بتوانند ثروت خود را افزایش دهند. آنها در نتیجه تخصصهای فردی خود و حمایت مؤسسات صهیونیستی و آمریکایی به سود سرشاری دست پیدا میکنند و همچنین منافع سیاسی و اقتصادی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی را نیز تأمین مینمایند.
بررسی سوابق ثبتشده از این شرکتها بهزبانهای عبری و انگلیسی (نشریههای هاآرتص و مارکر) از فعالیت این شرکتها در دنیای بازرگانی و تجارت و بررسی عوامل مسئول مدیریت این شرکتها نشان میدهد که مهمترین فعالیتهایی که افسران بازنشسته اسرائیلی و مسئولان سابق وزارتی و حکومتی رژیم صهیونیستی و مقامات عالیرتبه ارتش و کابینه اسرائیل در این شرکتها دنبال میکنند، شامل موارد زیر است:
۱ ــ صادرات تجربههای نظامی و امنیتی و مشاورههای مربوط به این موارد و تأمین برنامهها و آمادهسازی و آموزش نیروها و تأمین ابزارهای تکنولوژی برای مشتریان مختلف شامل دولتها و مؤسسات نظامی و امنیتی.
۲ ــ مشارکت در تجارت نفت و گاز در منطقه و در اختیار گرفتن سهام مربوط به شرکتهای ملی و خصوصی.
۳ ــ تأسیس مراکز و شرکتهای مطالعات امنیتی و سیاسی و نظامی و مالی برای ارائه خدمات در این تخصصها.
۴ ــ تأمین موجودیت دائمی رژیم صهیونیستی در بازار تجارت و فروش الماس.
ادامه دارد… .
انتهای پیام/
منبع:تسنیم