گروه های تروریستی با وجود تعدد گسترده ای که در سوریه دارند، به دنبال ایفای یک نقش بر اساس برنامه ریزیهای قدرتهای غربی هستند.
به گزارش اخبار جهادی، استراتژی آمریکا در منطقه خاورمیانه از مدتها پیش تاکنون مبتنی بر حذف دولتهای ملیگرا بوده است. اتفاقاتی که طی سالهای گذشته در عراق و سوریه شکل گرفته و افزایش قدرت گروههای تروریستی نمونه هایی از این رویکرد برای تغییر حاکمیت ملی کشورهای مذکور است. اما حوادث ماههای گذشته نشان داد که ماجراجوییهای آمریکا به همراه متحدان منطقهای اش یعنی ترکیه و عربستان و قطر با استفاده از ابزار تروریسم تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره و امثال آن بار دیگر شکست خورده است.
اقدامات آمریکا و متحدان منطقهای و بینالمللی آن طی سالهای گذشته تا حد زیادی در بیثباتی منطقه و گسترش گرایشهای رادیکال تروریست در منطقه ضد دولت های ملیگرا تأثیرگذار بوده، اما نتوانسته معادلات کشورهای مداخله جو را در ترسیم مجدد نقشه منطقهای را به کرسی بنشاند. مرکز مطالعات خاورمیانهای بیروت در مقالهای به بررسی ابعاد مداخله غربی- صهیونیستی در سوریه و شکست توطئه های آنها در این کشور پرداخته است.
حمایتهای گسترده خلیجی و تعدد گروههای تروریستی
به همین علت بود که عربستان و قطر و ترکیه با پشتیبانی آمریکا حمایت گسترده از گروههای تروریستی را برای براندازی دولت ملی سوریه آغاز کردند. آنها سلاح های مختلف به تروریستها میدادند و آموزش نظامی شبه نظامیان مخالف دولت را در دست داشتند. آنها میلیاردها دلار تسلیحات و خدمات آموزشی برای هزاران تروریست در سوریه مهیا کردند. در همین چارچوب کمکها و بخششها و اعانه های غیر رسمی زیادی از سوی مؤسسات سعودی و قطر نیز صورت گرفت و این کمکها نقش مهم و مؤثری در تحرکات گروههای تروریستی داشت. تعدادی از روحانیون سعودی نیز اهل تسنن در کشورهای مختلف را به سمت آن چیزی که “جهاد در سوریه” نام گذاشته بودند ، دعوت می کردند.
- اخوان المسلمین
با توسعه بحران سوریه در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، اخوان المسلمین به ویترین درگیری با دولت سوریه وارد شدند و آمریکاییها و غربیها و تمامی طرفهای منطقهای نظیر ترکیه و قطر و عربستان حساب ویژهای روی این گروه باز کرده بودند. آنها اخوانالمسلمین را یک قطب اسلامی معتدل توصیف می کردند، اما همین گروه در ادامه باعث تشکیل گروههای تروریستی و تکفیری شد که بعدها با نام داعش و جبهه النصره معروف شدند.
غربی ها امیدوار بودند که اخوانالمسلمین بتواند راه افراطگرای که در سوریه در حال گسترش بود را ببندد، جریانی که خود را از طریق تشکیل گردانهای به ظاهر اسلامی مسلح نشان می دهد و باعث میشد عناصر تروریستی بتوانند از طریق ترکیه و اردن وارد سوریه شوند. با این حال نحوه تعامل اخوانالمسلمین و حامیان آنها نظیر قطر و ترکیه و آمریکا با بحران سوریه و بررسی دقیق مواضع آنها نسبت به حوادث این کشور نشان میدهد که اخوانی ها خودشان به دنبال تشکیل یگانهایی از افراط گرایان مسلح در ابتدای سال ۲۰۱۳ بودند که از ۱۰۰ مورد تجاوز می کرد. برخی اعتقاد دارند که مواضع مبهم اخوانالمسلمین باعث تشکیل گروههای مختلف تحت اسامی اسلامی شد و جنگافروزی به نام اسلام را به راه انداخت. اخوانالمسلمین نیز خودشان را از این گروههای تروریستی و تکفیری مجزا نکردند، به ویژه که بسیاری از این جریانها متأثر از رویکردهای فکری اخوانالمسلمین بودند.
- گروه تروریستی داعش
گروهها و جریانهای تروریستی از بحران سوریه و بیثباتی و هرجومرج “خلاق” به وجود آمده در منطقه سوء استفاده کردند تا دامنه توسعه خود را گسترش دهند. این ماهیت سیاست دولت آمریکا در عرصه سوریه بود. در این شرایط “دولت اسلامی عراق و شام” [داعش] موجودیت منطقهای خود را از طریق اراضی عراق و سوریه اعلام کرد تا از یک طرف بتواند منطقهای حائل در برابر نفوذ ایران باشد و از طرف دیگر به درگیریهای مذهبی در منطقه دامن بزند. آمریکاییها یک یا یک و نیم سال نسبت به گسترش این گروه تروریستی و تشکیل آن در سوریه در آوریل ۲۰۱۳ تا توسعه آنها به سمت مرزهای عراق در نیمه اول سال ۲۰۱۴ ساکت بودند و هیچ مخالفتی با آن نشان ندادند. همچنین تا اوت ۲۰۱۴ هیچ مداخله نظامی و هوایی از سوی آمریکا ضد این گروه شکل نگرفت.
عوامل حمله آمریکا به داعش
میتوان گفت که مداخله آمریکا ضد گروه تروریستی داعش در نتیجه دو عامل اساسی اتفاق افتاد: اول رشد اقدامات وحشیانه این گروه تروریستی بود که برای اولین بار یک شهروند آمریکایی را شامل شد و جیمز فولی روزنامه نگار این کشور در ۱۹ اوت ۲۰۱۴ در شمال عراق به دست این گروه به قتل رسید. موضوع دوم افزایش سطح مداخلههای منطقهای و بینالمللی ضد این گروه تروریستی بود که پس از آن شکل گرفت که تروریستهای داعش بغداد را نیز تهدید کرد. در نتیجه این اتفاق حضور ایران و روسیه در عراق افزایش پیدا کرد و آمریکا میبایست برای رهبری این مداخله و مدیریت آن کاری انجام میداد. لذا در آن زمان این اقدام را از طریق تشکیل ائتلاف بینالمللی برای مقابله با داعش انجام داد.
داعش از زمان اعلام موجودیت، خود را دولت اسلامی نامیده بود، لذا تلاش میکرد مرزهای سیاسی را به هم بزند. در همین راستا ابو محمد العدنانی سخنگوی سابق این گروه تروریستی که از اعلام خلافت داعش خبر داده بود ، روی بلدوزر سوار شد تا خطوط مرزی بین عراق و سوریه را از میان برداشته و به ادعای خود به مرزهای میراث مانده از توافق سایکس پیکو و قیمومیت انگلیس و فرانسه بر کشورهای عربی پایان دهد. داعش همچنین اعلام کرد که ساختار سازمانی قوی برای خود طراحی کرده که امکان حاکمیت بر مناطق تحت سلطه خود در عراق و سوریه را خواهد داشت. براساس این سازماندهی بخشهای مختلف تحت حاکمیت داعش به ۱۹ ولایت تقسیم شد که عبارتند از: بغداد – الأنبار – صلاح الدین – الفلوجه – دیالی – شمال بغداد – الجنوب – نینوى – کرکوک – دجله – الجزیره – البرکه – الخیر – الرقه – دمشق – حلب – حمص – حماه – الفرات. این موضوع را داعش در جولای ۲۰۱۶ با صدور منشوری موسوم به صرح الخلافه مطرح کرد.
داعش تحول بیسابقهای در نسل های مختلف جنبشهای تروریستی بود. به گونهای که عناصر مسلح از کشورهای مختلف عربی به آن پیوستند. این گروه تروریستی جنایتهای مختلفی نظیر کشتار و انتشار رویکردهای تکفیری را دنبال میکرد و از تکنولوژی بسیار پیشرفته در راستای اهداف خود استفاده میکرد. گزارشهای صوتی و تصویری در رابطه با اقدامات و عملیات تروریستی این گروه تروریستی با کیفیت بسیار بالا تهیه و منتشر میشد. اعلام موجودیت خلافت خودخوانده ابوبکر البغدادی در سال ۲۰۱۴ خطری برای امنیت ملی عربی به شمار میرفت، به ویژه که این خلافت خودخوانده موفق شده بود مساحت جغرافیایی بالغ بر ۹۰ هزار کیلومتر از خاک سوریه و عراق را تحت اشغال خود بگیرد. داعش تلاش داشت حاکمیتی فراتر از مرزهای متعارف برای خود ترسیم کند. این موضوع تهدیدی مستقیم ضد سوریه و عراق به شمار میرفت. علاوه بر اینها داعش از خشونت و وحشی گری غیرقابلوصفی ضد ساکنان استفاده کرده و بسیاری از روحانیون را اعدام کرده و مقدسات دینی در عراق و سوریه را تخریب کرد. با وجود ضربات و خسارتهایی که این گروه تروریستی از دست ارتش سوریه و ائتلاف آمریکایی دریافت کرد، اما همچنان حدود ۳۰ درصد از مساحت جغرافیایی سوریه در اختیار آنها قرار دارد و بخش هایی از استان دیرالزور و حومه الحسکه و استان ادلب هنور تحت سلطه داعش است.
- گروه تروریستی جبهه النصره
القاعده دومین گروه تروریستی فرامرزی در سوریه به شمار میرود که رقیبی قوی برای داعش است. جبهه النصره که اخیرا خود را با نام جدید فتح الشام معرفی می کند، با جنبش نور الدین زنکی و لواء الحق و جبهه أنصار الدین و جیش السنه وارد ائتلاف شده است. در حال حاضر این ائتلاف بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نیرو دارد. تغییر نام جبهه النصره و اعلام ابو محمد الجولانی سرکرده این گروه تروریستی به قطع مناسبات با القاعده به معنی کنار گذاشتن ایدئولوژی افراطی و جنگ طلبانه القاعده نیست، چرا که بسیاری از شخصیتهای القاعده نظیر ابو عبدالله الشامی و ابوالفرج المصری همچنان در جبهه فتح الشام حضور دارند و تغییری که به وجود آمده، یک طرح مرحلهای برای مهار رویکردهای خصمانه گروههای مختلف ضد دولتی و کاستن از حجم موشک باران روسیه و مهار پیامدهای ناشی از مذاکرات آستانه است.
با وجود اینکه تشکیلات جدید در ظاهر زیر نظر هاشم الشیخ رهبر سابق احرار الشام، اداره می شود، اما این موضوع صوری است و سرکرده اصلی این گروه ابومحمد الجولانی است که مسئولیت فرماندهی نظامی هیئت را بر عهده دارد. تمامی این اقدامها، تلاشی برای مستقل نشان دادن جبهه النصره از القاعده است. بر اساس ائتلافی که صورت گرفته، القاعده نفوذ خود در شمال سوریه را افزایش داده است. تشکیل این ائتلاف باعث تضعیف نقش جنبش احرار الشام شده و تسلط القاعده بر مناطق اصلی در شمال سوریه بویژه استان ادلب را تقویت کرده که به صورت کامل تحت سلطه این گروه و گروه های تروریستی وابسته به آن قرار دارد.
- گروههای تروریستی داخلی
سایر گروههای تروریستی در سوریه به استثنای داعش و القاعده ، گروههای داخلی هستند. البته در میان این گروهها نیز مبارزان خارجی وجود دارد که تحت شعار ” جهاد برای دفاع از اهل تسنن” در این گروههای تروریستی جمع شدهاند. این گروه ها فعالیتهای خود را منحصراً در داخل سوریه دنبال میکنند و اهداف آنها شامل خارج از مرزهای سوریه نمیشود. آنها همچنین ارتباطات فکری با هیچ یک از گروههای فرامرزی مذکور ندارند. مهمترین این گروهها را میتوان در موارد زیر برشمرد:
الف: جیش الاسلام: این گروه در سپتامبر ۲۰۱۳ در پی ائتلاف نزدیک به ۵۰ گروه تروریستی در دمشق و اطراف آن به فرماندهی زهران علوش تشکیل شد. علوش در دسامبر ۲۰۱۵ به هلاکت رسید. جیش الاسلام از دشمنان سرسخت داعش به شمار میرود و درگیریهای متعددی را نیز با القاعده و متحدان آن داشته است. تمرکز ویژه جنبش مذکور در غوطه شرقی دمشق بوده و با اینکه گرایشهای دینی حامیان این جنبش حنبلی است و همین موضوع باعث شده تفکرات آنها به رویکردهای جهادی سنتی نزدیک باشد، اما این موضوع باعث تغییر در مناسبات سیاسی آنها نشده است و در روابط آنها بین دشمنان و متحدان داخلی تأثیرگذار نبوده است.
ب: فیلق الرحمان: این گروه تروریستی یکی از مهمترین سازمانهای تروریستی داخلی و دومین گروه بزرگ در غوطه شرقی دمشق به شمار می رود. این گروه بر بیشتر شهرهای این منطقه مسلط است و نفوذ بالایی در مناطق مختلف شهر دمشق دارد. این گروه از رقبای جیش الاسلام به شمار می رود و در ابتدای سال ۲۰۱۳ در پی ادغام چندین گروه مسلح تشکیل شده است. منطقه غوطه شرقی کانون اصلی حضور این گروه تروریستی است. آنها البته در قلمون شرقی نیز حضور دارند. تعداد عناصر این گروه بالغ بر ۹ هزار نفر ارزیابی می شود که از حمایت کشورهای متعددی نظیر قطر و ترکیه برخوردار هستند.
ج: جنبش احرار الشام: این گروه یکی از قویترین رقبای القاعده در شمال سوریه به شمار میرود و برای اولین بار در استان ادلب در اواخر سال ۲۰۱۱ با همین نام رونمایی شد. در ادامه این گروه تروریستی با گروههای دیگر ادغام شد تا جنبش احرار الشام در فوریه ۲۰۱۳ تشکیل شود. این گروه یکی از مهمترین گروههای مبارز کننده در عرصه سوریه به شمار می رود که دو جریان اصلی دارد. جریان اول سلفی و جهادی است و جریان دوم رویکرد نزدیکتری به اخوان المسلمین دارد.
ادامه دارد…
انتهای پیام/