فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه دفع فتنه ۸۸ خدمت ارزشمند سردار همدانی به کشور است گفت: تشکیل دفاع وطنی در سوریه از یادگارهای ارزشمند شهید همدانی محسوب میشود.
اخبار جهادی – سال گذشته برای مردم دارالمؤمنین و دارالمجاهدین همدان سالی عجیب بود سالی که مزین به حضور شهدای گمنام شد و پس از آن با شهادت شهدای مدافع حرم از جمله شهید حسین همدانی بار دیگر روزهای حماسه در یاد شیرمردان و شیرزنان خطه الوند زنده شد.
مردی که تشییع باشکوهش در همدان نشاندهنده عظمت شخصیت و جایگاه وی در نزد مردم بود حالا یکسال است که از زمان شهادت این بزرگ مردِ عرصه حماسه، کهنه سرباز میدانهای نبرد میگذرد و حال در آستانه نخستین سالگرد شهادتش ما پای صحبتهای یار دیرین این عزیز سفر کرده خود نشستهایم تا بیش از گذشته برای ما درباره کسی بگوید که بعد از شهادتش نیز گمنام مانده است.
سردار جعفر مظاهری از فرماندهان دوران دفاع مقدس است که در سالهای پس از جنگ نیز با پذیرفتن مسئولیتهای متعدد مانند فرماندهی لشگر انصارالحسین(ع)، فرماندهی سپاه استان همدان، جانشینی فرماندهی قرارگاه نجف و غیره بیش از دیگران فرصت همراهی، همنشینی و رفاقت با شهید همدانی را داشته است آنچه پیش رو دارید بخش نخست از گفتوگوی ما با سردار مظاهری درباره تبیین ابعاد نظامی و خدمات شهید همدانی در «فرمانده به روایت فرمانده» است:
درباره ارتباط خود با سردار همدانی بگوئید؟
مظاهری: از روزی که وارد سپاه شدم یعنی از تاریخ یکم تیر ماه ۵۹ ارتباط زیادی با شهید همدانی داشتم و به صورت متناوب مأموریتهایی را در خدمت وی بودم از سال ۶۱ تا پایان جنگ نیز به عنوان معاون و جانشین ایشان فعالیت داشتم. پس از پایان جنگ براساس مسئولیتهایی که به بنده واگذار میشد عمدتاً ارتباط مستقیمی با وی داشتم که تا پایان مسئولیتم در سپاه نیز این ارتباط ادامه داشت.
البته نوع ارتباط ما از فضای سازمانی فراتر رفت و به ارتباطی دوستانه و خانوادگی تبدیل شد و تا سال ۸۲ که بنده به دلیل جراحات جنگی و جانبازی مجبور به خروج از سپاه شدم این فضا ادامه داشت. بعد از آن نیز این ارتباط به صورت عمیقتر تا پایان عمر شریفشان ادامه یافت.
شما سالهای بسیاری توفیق همنشینی و رفاقت با سردار همدانی را داشتید درباره ویژگیهای شخصیتی ایشان بگوئید؟
مظاهری: معرفی و تشریح ابعاد شخصیتی این شهید بزرگوار در چند ساعت مقدور نیست اما همان طور که میدانید شهدا هر کدام ویژگیها و خصوصیاتی داشتند که آنها را از ما متمایز میکند و شاید یکی از دلایلی که سبب شد آنها با شهادت به قله رفیع کمال برسند و ما بمانیم همین ویژگیهای شخصیتی باشد.
البته خود شهدا هم نسبت به یگدیگر ویژگیهای متفاوتی داشتند که براساس آن و تأثیرگذاریشان در جامعه، علیالظاهر در بین مردم رتبهبندی میشوند اگر چه واقعا ما نمیتوانیم بین شهدا فرق بگذاریم و این کاری است که تنها خداوند میتواند انجام دهد. اما از نظر ظاهر و کارهای آنها برخی شهدا از شهدای دیگر متمایز بودند و برخی در حد ایدهآل مطرح میشوند.
سردار شهید همدانی نیز از جمله افرادی است که دارای شخصیتی همه جانبه و چند بعدی بود که البته در همه شهدا و فرماندهان موجود این ویژگیها را کمتر میتوان دید.
برخی نظامیان سیاسیاند، برخی کارشناس فرهنگیاند و غیره، اما شهید همدانی همه این ویژگیها را با هم داشت یعنی از بعد نظامی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کاملاً با سایرین متمایز بود و از وجود این ویژگیها بهره میبرد. بنابراین این شخصیت همه جانبه جایگاهی در جامعه از ایشان درست کرده بود که شاید ما در مجموعه سپاه و سایر مجموعهها فردی مانند شهید همدانی که تمام ویژگیها را با هم داشته باشد نداشته باشیم.
شهید همدانی تنها یک فرمانده قرارگاهی نبود
شهید همدانی در بعد نظامی دارای چه ویژگیهایی بود؟
مظاهری: آقای همدانی خصلتی داشت که من آن را «مدیریت در صحنه» مینامم یعنی در بحرانیترین شرایط و سختترین موقعیتها حاضر میشد و به تعبیر صحیحتر تنها یک فرمانده قرارگاهی نبود. حاج حسین در همه عملیاتهایی که شرکت داشت، پای کار بود که این در صحنه و در آتش بودن به ایشان کمک میکرد تا تصمیمهای صحیح و اثرگذاری را بگیرد، ویژگیای که در سالهای دفاع مقدس در قائله کردستان و در کل مأموریتها برای وی راهگشا بود. حضور در صحنه و مدیریت میدان از دیگر ویژگیهای سردار بود که سبب میشد تصمیمات درست، منطقی و به جایی را بگیرد.
تجارب شهید همدانی موضوع دیگری است که سبب میشد وی با سایر فرماندهان تمایز داشته باشند. وی دارای تجارب ارزشمندی از همه صحنههای انقلاب بود. ایشان در زمان انقلاب دنبال کارهای انقلابی بود و با دوستان خود کارهای ارزشمندی را انجام داده بودند، در زمان سربازی در تیپ نوهد شیراز خدمت میکرد و آموزشهای رنجری و چتربازی را هم در آنجا گذرانده بود و این تجربه به ایشان کمک میکرد تا یک اطمینان خاطر و اعتماد به نفس ویژهای داشته و در همه صحنهها بتواند تصمیمگیری کند.
برخی تجارب ایشان مربوط به کردستان بود یعنی همان زمانی که سازمانها و گروههای معاند علیه انقلاب اسلامی در غرب کشور وارد صحنه شدند و همدانیها به دلیل همجواری با استان کردستان از نخستین رزمندگانی بودند که وارد منطقه کردستان شدند. این مقطع زمانی بود که شهید همدانی با توجه به تجاربی که داشت، زحمات بسیاری کشیدند و نتایجی را در منطقه به دست آوردند.
فرماندهی همدانی از نوع فرماندهی قلبی و دلی بود
با توجه به خشک بودن فضای نظامی، شهید همدانی در بعد رفتاری با افراد چگونه برخورد میکرد؟
مظاهری: فرماندهی جایگاهی است که برای انجام مأموریت، اعمال فرماندهی نیاز است یعنی فرمانده برخی زمانها تحکم، مؤاخذه، مطالبه و غیره میکند، اما شهید همدانی براساس رابطه دوستانه و قلبی که با نیروهای خود برقرار کرده بود اعمال فرماندهی میکرد یعنی فرماندهی ایشان از نوع فرماندهی قلبی و دلی بود.
به نظر بنده نوع فرماندهی که براساس اشل سازمانی شکل میگیرد تنها در محیط سازمانی و اداری کارآیی دارد، اما وقتی فرماندهی قلبی شده و محبت ذاتی بین فرمانده و نیروها شکل گرفت در صحنههای سخت جنگ هم جواب میدهد و سبب میشود نیروها علاوه بر اینکه در شرایط سخت میجنگند، همزمان مراقب فرمانده خود هم باشند چنین عملیاتی تحت امر چنین فرماندهی با چنین نیروهایی قطعا به نتیجه میرسد.
یعنی شهید همدانی به تربیت افراد نیز توجه داشت؟
مظاهری: بله توجه جدی به کادرسازی و تربیت نیرو از دیگر ویژگیهای ایشان بود. سردار همدانی از همان زمان جنگ به جوانها اعتماد کرده و با محول کردن کارها به آنها، نتیجه مأموریت را مطالبه میکرد. جوانها هم به نحو احسن با تمام وجود به این اعتماد پاسخ میدادند.
سردار همدانی افراد را براساس توانائیهایشان دستهبندی میکرد تا به آنها در کارهای آینده براساس استعدادهایشان مسئولیت بدهد. البته ایشان این کار را از همان زمانی که در سپاه عهدهدار مسئولیت شدند شروع کردند و تا زمانیکه زنده بودند ادامه دادند.
سردار در موارد حساس و ضروری از همین اطلاعات و افراد استفاده میکرد، برخی موارد به افرادی مسئولیتهایی میداد که ما را به تعجب وا میداشت اما بعداً در عمل میدیدیم چقدر انتخاب ایشان درست است. انتخاب سردار با شناخت، هوشیاری و با نگاهی باز و همه جانبه انجام میگرفت.
سردار همدانی مصداق بارز شعار “بسیجی، خستگی را خسته کرده” بود
چه ویژگی بارز دیگری در بعد نظامی ایشان برای شما جالب توجه بود؟
مظاهری: خستگیناپذیری ایشان به گونهای که خداوند چه قدرت و توانی را در وجود شهید همدانی گذاشته بود که چیزی به نام خستگی در وجودش نداشت. یکی از شعارهای ما در جبهه این بود که میگفتیم “بسیجی، خستگی را خسته کرده” و ایشان مصداق این شعار بود.
ما نشنیدیم که روزی بگوید خسته شدهام. افرادی که با وی بودند در مرحلهای از کار خسته میشدند ولی ایشان در هر جا که بودند و خدمت میکردند خسته نمیشدند.
همسر سردار همدانی نقل میکردند که “روزی ایشان به منزل آمده و با وجود اینکه چهرهاش نشان میداد به شدت خسته شده به جای استراحت مشغول کار شدند به ایشان گفتم از راه رسیدهاید و خستهاید استراحت کنید بعد کارها را انجام دهید. ولی ایشان گفتند من وقتی خسته میشوم که کسی به من مراجعه کند و من نتوانم کاری برای او انجام دهم”.
سردار همدانی هیچ وقت به وضع موجود راضی نبودند
از دیگر ویژگیهای شهید همدانی بیان کنید.
مظاهری: سن و بزرگتر بودنشان نسبت به دیگران از دیگر ویژگیهای سردار همدانی در بعد نظامی است که این ویژگی از دو جهت قابل بررسی است. اول اینکه ایشان با ۶۵ سال سن همان تحرک، علاقه و نشاط را برای انجام کارهای جهادی داشتند و مشتاقانه همانند یک جوان در حال تلاش بودند به گونهای که در اواخر عمرشان در سوریه حضور یافته و مسئولیت “مستشاری عالی ایران” را پذیرفتند.
باید توجه داشت که هر کسی توان این کار را ندارد چرا که عمدتاً افراد فعال در عرصه نظامی پس از ۵۵ سال، زمان استراحت و بازنشستگی فرا میرسد اما سردار همدانی میگفت “پاسدار بازنشستگی ندارد وقتی بازنشسته میشود که شهید شود”.
از سوی دیگر بزررگتر بودن ایشان اعتباری در بین فرماندهان به وی داده بود که میتوانست مشکلات را با بزرگمنشی و ریش سفیدی حل کند. به عنوان مثال زمان جنگ در عملیاتهایی که انجام میشد برادران ارتشی بدون هیچ حرفی دستور را گرفته و اجرا میکردند اما سپاه فرماندهی اقناعی داشت یعنی باید فرمانده نسبت به مأموریت خود اقناع میشد تا آن عملیات را اجرا کند. به همین دلیل وقتی بین فرماندهان بحثی پیش میآمد سردار همدانی پا در میانی کرده و نظرات آنها را به هم نزدیک میکرد، فرماندهان نیز به دلیل بزرگتر بودن ایشان حرفشان را میپذیرفتند، همانند ماجرای اختلاف بین «احمد متوسلیان» و «محسن وزوایی» که هیچ کدام کوتاه نمیآمدند و در نهایت با وساطت سردار همدانی به خوبی پایان یافت.
از سوی دیگر ایشان هیچ وقت به وضع موجود راضی نبوده و دنبال این بودند که کارهای بزرگتری را انجام دهند به همین دلیل کارهای روزانه را به سایر افراد واگذار کرده و خودشان با یک جمع خاص و معتمد کارهای بزرگتری را برنامهریزی کرده و انجام میدادند به همین دلیل ایشان همیشه جلوتر از زمان حرکت میکرد.
شهید همدانی دارای ویژگی “استنتاج مأموریت براساس وظیفه شرعی و انقلابی” بود
سردار همدانی به عنوان یک فرمانده نظامی چه ویژگی ممتاز دیگری داشتند؟
مظاهری: ایشان یک ویژگی دیگر داشتند که من آن را “استنتاج مأموریت براساس وظیفه شرعی و انقلابی” مینامم، معمولاً یک فرمانده فقط خود را در برابر مأموریتی که به او محول شده مسئول میداند و آن را انجام میدهد اما شهید همدانی این گونه نبود یعنی احساس میکرد باید بیش از مسئولیت واگذار شده کار انجام دهد. به عنوان مثال در اوایل جنگ سیستم متمرکزی برای ساماندهی و دیگر کارها وجود نداشت و فرماندهان براساس استنتاجی که خودشان از وضعیت داشتند عمل میکردند. مثلاً در اویل جنگ اگر سردار همدانی در سر پل ذهاب میجنگد کسی به او دستور نداده، خودش به این نتیجه میرسد که آن لحظه باید در آن منطقه حضور داشته باشد و بجنگد، ماجرایی که به طور مفصل در کتابها ذکر شده است.
قاطعانه عرض کنم اولین عملیات آفندی ما در سالهای دفاع مقدس در منطقه سرپل ذهاب توسط شهید همدانی و دوستانش به نام عملیات “شهید فراهانی” انجام شد که متأسفانه این ماجرا که یک اتفاق استثنایی است، مغفول مانده است و جا دارد به این مسئله بیشتر پرداخته شود، این نمونهای از همان استنتاج مأموریت براساس وظیفه شرعی و انقلابی بود چرا که کسی دستور این عملیات را قبلا صادر نکرده بود.
ویژگی دیگر سردار همدانی این است که در نبردهای بسیاری شرکت داشتند که به لحاظ نظامی عملیاتهای تاکتیکی به شمار آمده اما به جهت اثری که در منطقه ایجاد میکنند، استراتژیک بودند. مانند همان عملیات سرپل ذهاب، که اگر چه تاکتیکی بود اما سبب شد دو لشگر دشمن در منطقه زمینگیر شود چرا که اگر این دو لشگر حرکت کرده و تنگه پاتاق که مکانی استراتژیک بود را میگرفتند آن وقت مکافاتی در جبهه غرب ایجاد میشد که جبهه جنوب را نیز متأثر میکرد یا مانند عملیات مرصاد که سردار همدانی در آنجا نیز نخستین فرمانده تاکتیکی حاضر در منطقه بودند که اثر کار ایشان در منطقه نتیجهای استراتژیک داشت.
دفع فتنه ۸۸ خدمت ارزشمند سردار همدانی به کشور است
از خدمات و اقدامات ایشان در عرصه نظامی بگوئید؟
مظاهری: در بعد نظامی از سردار در سالهای دفاع مقدس و بعد از آن نیز یادگارهای ارزشمندی به جامانده است. ایشان از مؤسسان سپاه همدان، مؤسس و نخستین فرمانده تیپ انصارالحسین(ع) بودند که این یگان در حال حاضر به عنوان یکی از قدرتمندترین یگانهای سپاه خدمت میکند.
همچنین ایشان نخستین فرمانده لشگر قدس گیلان هستند که بعد از ورود ایشان این تیپ به لشگر و به یگان خطشکن سپاه تبدیل شد. کار بزرگ دیگر ایشان در فتنه ۸۸ بود. ایشان با سازماندهی، فرماندهی و بهکارگیری گردانهای امام علی(ع) با حضور ۴۵ هزار نیروی بسیجی فتنه ۸۸ را خنثی کرد و امنیت پایدار را در تهران ایجاد کردند و این کار بزرگی بود که کمتر به آن پرداخته شده است.
فتنه ۸۸ موضوعی است که رهبر معظم انقلاب میفرمایند “این موضوع هنوز شفاف نشده، اینها با همه توان آمده بودند انقلاب را ساقط کنند، تمام استعدادهای خارج از کشور و فتنهگران در کشور هدایت میشدند و قصد داشتند انقلاب را نابود کنند همانند کودتاهای رنگین”.
در این فضا و با چنین شرایطی بود که کار به سردار همدانی واگذار میشود آنهم با این شرط رهبر معظم انقلاب که فرموده بودند “من امنیت را میخواهم اما یک کشته را هم نمیپذیرم” و شهید همدانی با ابتکاراتی که داشتند با فاصله انداختن بین مردم واقعی که فکر میکردند تقلب شده با فتنهگران که به دنبال ساقط کردن نظام بودند توانست این امنیت را ایجاد کند.
ایشان وقتی دستگیر شدهای را میدیدند که عناد واقعی با نظام ندارد با برخی از آنها صحبت کرده و آزادشان میکرد تا اینکه حادثه عظیم ۹ دی اتفاق افتاد و تعداد زیادی از کسانی که در فتنه از فریبخوردگان بوده و با صحبتهای شهید همدانی بازگشته بودند به جمع مردم ۹ دی پیوستند.
در این عرصه هم تحمل و صبر شهید همدانی نتیجه داد و حقیقت روشن شد. ایشان در این واقعه باز هم در صحنه بودند و درست جایی که درگیری بود حضور داشتند و دو بار هم مجروح شدند.
تشکیل دفاع وطنی در سوریه یادگار ارزشمند ایشان است
از دیگر یادگارهای بزرگ ایشان سوریه است که در دو بخش قابل طرح است، یکی بخش سازماندهی دفاع وطنی یا همان تشکیل بسیج در سوریه است که خودشان در این باره میگفتند “روز اول که ما وارد سوریه شدیم کسی ما را تحویل نمیگرفت و به دلیل حاکم بودن حزب بعث فضای نفوذناپذیری ایجاد شده بود به گونهای که نماز خواندن در واحد نظامی با مجازات اعدام و یا اخراج همراه بود و ما در این فضا به دنبال ایجاد نیروهای مردمی بودیم.
فرماندهان سوری به ما میگفتند شما برای چه به اینجا آمدهاید و دنبال چه هستید و ما میگفتیم، آمدهایم تا به شما کمک کنیم و تجربیات خودمان را در اختیار شما بگذاریم و باز آنها این موضوع را قبول نمیکردند. نهایتا وضعی پیش آمد که نیروهای معارض قدرت گرفتند و پیشروی گستردهای کردند و دمشق را به محاصره در آوردند و به کاخ ریاست جمهوری نزدیک شده و حتی با آر.پی.جی به کاخ شلیک میکردند.”
شهید همدانی میگفتند “آن شب من در کاخ ریاست جمهوری بودم و به بشار اسد گفتم حالا که وضع این طور شده به توصیه من عمل کنید و در اسلحهخانه را به روی مردم باز کرده و به آنها بگوئید از خود، خانواده و کشورتان دفاع کنند. ایشان هم موضوع را با فرماندهان مطرح کرده و در نهایت با عملی کردن پبشنهاد ما ظرف ۲۴ ساعت همه چیز زیر و رو شد. در این واقعه نیروهای مردمی با انگیزهای که پیدا کرده بودند به نیروهای معاند حملهور شدند و آنها را غافلگیر کردند” و از همان زمان پایه تشکیل بسیج سوریه گذاشته میشود.
سردار همدانی ظرف سه سالی که در سوریه بودند ۱۰۰ هزار نفر نیروی بسیجی را در قالب گردان و تیپ ساماندهی کرده و دمشق و سوریه را حفظ کردند که مهمترین کار ایشان در سوریه است.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید
تسنیم